خبرگزاری شبستان: این روزها و در کوران تحولات مربوط به مذاکرات هستهای، نگاههای تحلیلگران به آینده روابط جمهوری اسلامی ایران و غرب و بهطور مشخص ایالاتمتحده آمریکا دوختهشده است. بهویژه آنکه گاه شنیده میشود مسیر مذاکرات هستهای، آغازی است برای تنشزدایی و کاهش تخاصم با آمریکا. این موضوع به چند دلیل قطعا رد می شود و سیاست جمهوری اسلامی مبارزه با استکبار و ایادی آن است.
دلیل اول : قواعد دیپلماسی برای حفظ موازنه قوا در جهانی صورت گرفته است که ایالات متحده آمریکا و چند قدرت غربی سعی دارند بر آن سیطره داشته باشند . این سیطره بعد از فروپاشی شوروی سابق که از باورهای کمونیستی حمایت می کرد ، این تفکر را به وجود آورده است که تنها ابرقدرت جهان آمریکاست. لذا کشورهای دیگر جهان در مناسبات خود باید اصل را بر پذیرفتن هژمونی آمریکا قرار دهند. انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن(جمهوری اسلامی ایران)، معتقد است نه شرق کمونیستی و نه غرب لیبرال دموکرات ، توانایی پاسخ به نیازهای جهان امروز را ندارند.نظام جمهوری اسلامی ایران و نفی ها و اثبات های آن ، مکاتب فکری و اندیشه ای در غرب و مناسبات حاکم بر سیاست و روابط بینالملل را با تأکید بر اصل هستیشناختیِ « نفی سلطه گری و سلطه پذیری» (چه از نوع غربی و یا شرقی آن) به چالش کشانده است. از این منظر انقلاب اسلامی که به دنبال بازنگری جدی و شالوده شکنی بنیادین در ساختار و قواعد بازی حاکم بر نظام بینالملل می باشد، هرگز نمیتواند و نباید با نظام سلطه که همواره به دنبال استعمار، استعباد، استثمار، استضعاف، استکبار، استحمار، استبداد، استخفاف و تحقیر سایر ملتها است، همزیستی مسالمت آمیز استراتژیک دائمی داشته باشد؛ در غیر این صورت هویت و امنیت هستی شناختی آن مورد خدشه و تهدید جدی قرار خواهد گرفت.
دلیل دوم : همه مقامات رسمی نظام جمهوری اسلامی بارها تأکید کرده اند که مذاکرات هسته ای فقط و فقط در سطح وزرای خارجه برگزار می شود و موضوع آن هم فقط و فقط مساله هسته ای است.جمهوری اسلامی ایران به هیچ وجه برنامه و تصمیمی برای مذاکره در موضوعات دیگر از جمله تحولات منطقه، مسائل داخلی و... ندارد. رهبر معظم انقلاب اسلامی در تبیین این سیاست نظام میفرمایند: «مذاکراتی که امروز در جریان است، که با دولتهای اروپایی و با آمریکا مذاکره میکنند،مذاکرهی با آمریکا صرفاً در قضیهی هستهای است ولاغیر. این را همه بدانند. ما دربارهی مسائل منطقهای با آمریکا مذاکرهای نمیکنیم. هدفهای آمریکا در مسائل منطقهای، درست نقطهی مقابل هدفهای ماست. ما در منطقه امنیت و آرامش میخواهیم، تسلط ملتها را میخواهیم. سیاست آمریکا در منطقه ایجاد ناامنی است.»
دلیل سوم : وضع و نظم بین المللی کنونی که توسط قدرت مدعی هژمونی (آمریکا) پیگیری میشود، مبتنی بر هنجارهای لیبرال است. وجود تضاد و تقابل میان ارزشها، معیارها و منافع نظم مذکور با آنچه در گفتمان انقلاب اسلامی تجلی و نمود یافته است، موجب به چالش طلبیده شدن این نظم توسط انقلاب اسلامی گردیده است. زیرا هویت نظام جمهوری اسلامی با نظامهای غربی در تعارض است.هویت نظام جمهوری اسلامی را می توان با این عناصر تبیین کرد:
- نفی نظام های وابسته به غرب؛
- ایجاد چالش برای نظام دو قطبی؛
- ایجاد خیزش جهانی مستضعفان علیه مستکبرین؛
- طرح سه عنصر معنویت، اخلاق و عدالت.
موارد فوق به خوبی تضاد هویتی ایران و آمریکا را نشان می دهد.این دو هویت و گفتمان نمی توانند با یکدیگر کنار بیایند.
جمعبندی
نظام هژمونیک و نظام اسلامی که مبتنی بر دو قاعده متفاوت و کاملا متضاد می باشند ، در حوزه های مختلفی با یکدیگر در تعارض قرار می گیرند. در حوزه سیاسی، جمهوری اسلامی ایران در تقابل با تلاشهای نظام هژمونیک برای همسانسازی الگوهای سیاسی حاکم بر کشورهای اسلامی با منافع هژمون قرار میگیرد. در واقع، هژمون در فضای بینالمللی بهدنبال دوستان موثر در جهان اسلام میگردد تا منافع خود را در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا پیگیری نماید.این موضوع قطعا مورد مخالفت ایران اسلامی قرار خواهد گرفت.بر همین اساس بود که رهبر معظم انقلاب اسلامی در پاسخ به سؤالی دربارهی «تکلیف استکبارستیزی بعد از مذاکرات» فرمودند: مگر مبارزه با استکبار تعطیلبردار است؟ این [استکبارستیزی] از مبانی انقلاب است. اگر مبارزه با استکبار نباشد ما تابع قرآن نیستیم.»
نویسنده:بهنام خسروی
پایان پیام/
نظر شما