به گزارش خبرگزاری شبستان، دکتر محمد مهدی مظاهری، مشاور ارشد وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی یادداشتی با عنوان امام خمینی(ره) و گفتمان به نگارش درآورده است که متن آن به این شرح است:
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ـ امام خمینی (ره) ـ از معدود مصلحان اجتماعی سیاسی است که در خلال ایام حیات پر برکت خویش موفق شد از دایره تنگ نظریه پردازی صرف خارج شود و نظریات خویش را عملیاتی سازد و دیگر اینکه ایشان همچنین از معدود مصلحان سیاسی ـ اجتماعی است که حاصل اندیشه پردازی خود را در قالب تحقق جمهوری اسلامی ایران مشاهده نمود و به تعبیری حلقه های تکمیلی اندیشه و عمل خود را یکی پس از دیگری دریافت و درک کرد.
از جهت دیگر، دایره مبارزاتی این مصلح بزرگ در محدودهای خاص باقی نمانده و از گونه ای شمول و جامع الاطرافی نیز برخوردار است.
در مقایسه امام خمینی (ره) با سایر مصلحان، ویژگیهای جالبی به چشم می خورد: برای نمونه «سید جمال اسدآبادی»، حداکثر تلاشش را صرف مبارزه با استعمار خارجی مینماید و از استبداد داخلی سخن نمیگوید؛ در مقابل «آیت الله مدرس»، عمده تلاش خود را برای مبارزه با استبداد داخلی به کار می بندد و حال آنکه جوهره استبداد و استعمار از یک جنس هستند. اما در مقابل، امام (ره) استبداد و استعمار را در یک جبهه می بیند، به هر دو می تازد، هر دو را به چالش می کشد و به تعبیری گفتمانی خلق می کند موسوم به «گفتمان انقلاب اسلامی» که افزون بر تحقق شعار عدالت و آزادی، به دنبال تحقق جمهوری اسلامی است و از یک سو «صبغه ای الهی» به حرکت انقلابی او می زند و از دیگر سو هیچ نکته و شعاری اعم از آزادی، استقلال و عدالت را چنان که جوانان پرشور و مردم ستمدیده دهههای 40 و 50 شمسی آن را طلب می کردند فروگذار نمی کند.
سوال اینجاست که راز این جامع الاطرافی نظریه و عمل انقلابی از یک طرف و تاثیرگذاری و منتج به نتیجه شدن آن از طرف دیگر چیست؟
در پاسخ به این سوال یکی از دلایل متقن و مسلم می تواند در چارچوب آنچه فلاسفه علم از آن به عنوان «الگو و اسوه» در یک حرکت اجتماعی ـ سیاسی یاد می کنند؛ قابل تفسیر باشد. مبتنی بر نظر امام خمینی (ره) اسوه مقولاتی هستند که اعتبار آنها تا زمانی است که از یک سو کارآمدی دارند و به نیازها و چالشها پاسخ کارساز میدهند و از سوی دیگر از مقبولیت عمدهای برخوردار هستند.
در این زمینه امام (ره) در حرکت انقلابی خود کوشید تا اسوههایی اثرگذار و دارای مقبولیت را انتخاب کند اما این اسوهها برای مردم مسلمان و کسانی که مذهب با خونشان عجین بود چه کسانی بودند؟ در پاسخ به این سئوال رجوع به اندیشه امام (ره) نشان میدهد که ایشان به فراخور احوال خویش و با توجه به مقتضیات زمان و مکان مبارزهها به عترت (علیهم السلام) رجوع و با احیاء این اسوههای ماندگار، اثرگذار و دارای مقبولیت در نزد ملت ایران ابعاد حرکت خویش را معطوف به «شریعت» معرفی کردهاند.
عنایت امام به عترت (علیهم السلام) را می توان در قالب مقوله تحلیل «گفتمان امام (ره)» مورد بررسی قرار داد:
یکی از مدل های تحلیل گفتمان، مدل تحلیل گفتمانی خانم «سارا میلز» است که گفتمان مورد نظر خود را به یک مثلث تشبیه و سه ضلع آن را با نامهایی چون 1- وجه ادراکی 2- وجه تحریکی 3- وجه علایق علمی معرفی میکند. از نظر میلز، در وجه ادراکی گفتمان کوشش میشود تا چنین امر سیاسی و غایت زندگی سیاسی از دیگاه صاحب گفتمان مورد بررسی قرار گیرد؛ در وجه تحریکی انگیزههای مبادرت به عمل سیاسی صاحب گفتمان ملحوظ نظر قرار میگیرد و در وجه علایق عملی نحوه حضور در عرصه سیاسی تجویز میشود.
در گفتمان انقلاب اسلامی و در وجه ادراکی آن امام (ره) کوشید تا اولاً امر سیاسی را یک امر مقدس معرفی کند و برخلاف تصور رایج در دهههای 40 و 50 شمسی که سیاست را عبارت از بدجنسی، تقلب و تشنگی قدرت معرفی میکردند، آن را یک پدیده اسلامی و عترت (علیهم السلام) را به عنوان الگوهای سیاسی نیز معرفی مینماید و با اشاره به سلسله العباد که در دعای جامعه کبیره آمده است، سیاست را تطهیر و مدل آن را در حیات سیاسی نبی اعظم (ص) و علی (ع)، یعنی حکومت اسلامی نبوی (ص) و علوی (ع) معرفی کردند. لذا «حکومت اسلامی» مورد نظر امام (ره) در قالب «ولایت فقیه»، با محتوای اسلامی، مشروعیت الهی، مقبولیت مردمی با حاکمانی عالم عادل چون پیامبر (ص) و علی (ع) است و بر این اساس «حکومت ولایت فقیه» چنانکه خودشان تصریح فرمودند استمرار حرکت انبیاء و براساس قانون الهی است و هیچکس حتی خود رسول مکرم اسلام (ص) به هیچ نوع اجازه تخطی از قوانین الهی را ندارد.
اما در باب وجه تحریکی، امام خمینی (ره) برای به حرکت درآوردن ملت بایستی انگیزه های مبارزه را ترسیم می کرد و در این راستا است که «تلاش برای ظهور حجت (عج)» را سرلوحه کارخود قرار داد و در شرایط دهههای 40و50 که سایه تفکر انحرافی انجمن حجتیه، اصرار بر انفعال داشت؛ استدلال میکرد که امام زمان (عج) خواهند آمد تا زمین را از ناپاکی، ظلم و فساد برهانند و چگونه است که ما بایستی دست روی دست بگذاریم که منکرات اشاعه یابند تا امام زمان (عج) بیایند؟ و لذا با یادآوری ولی عصر (عج) به عنوان (بقیه الله) بر انتظار مثبت که انتظاری معطوف به عمل و گریز از انفعال بود، تأکید میورزیدند و در مقابل انتظار رایج منفی را به چالش میکشیدند.
نهایتاً در وجه علایق عملی که بر نحوه حضور در عرصه سیاسی تأکید دارد امام خمینی (ره) با اسوه قراردادن امام حسین (ع) و نهضت عاشورا کوشیدند تا تفسیر کلام معروف «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» را در درون ایران عملیاتی کنند. ایشان با تذکر و تأکید مکرر بر این کلام، به احیاء اهداف و انگیزه های امام حسین (ع) مبادرت میفرمودند، تا جایی که حتی گریه بر امام حسین (ع) را گریهای سیاسی معرفی میکردند.
حاصل کلام آنکه امام (ره) در وجه ادراکی، گفتمان پیامبر (ص) و علی (ع) در وجه تحریکی زمینه سازی برای حضور ولی عصر (عج) و مبارزه با تفکرهای انحرافی و التقاطی و در وجه علایق علمی «قیام عاشورا» را مورد توجه قرار دادند و با احیاء آن، ماندگارترین، اثرگذارترین و مقبول ترین اسوه ها را از تنگنای تاریک تاریخ، به ایران دهه های 40 و 50 شمسی آوردند و حاصل چنین نگاهی منجر به تحقق «گفتمان انقلاب اسلامی» و پیروزی جمهوری اسلامی ایران گردید.
مطالعه آثار امام (ره) نشان می دهد که ایشان در مراجعه به هریک از عترت(علیهم السلام) مقوله مبارزه با ظلم اعم از استبداد و استعمار را پیش رو قرار دادهاند و در این راه از هیچ کوششی فروگذار ننمودند.
پایان پیام/
نظر شما