خبرگزاری شبستان: تقریبا همه شهرهای اسلام وسعت کمی داشتند. جمعیت هریک از آنها از 10 هزار نفر بیشتر نبود. در بعضی شهرها از این هم کمتر بود. مردم شهر در یک سرزمین محدود به سر می بردند که اطراف آن برای جلوگیری از غارت های احتمالی حصار و بارو داشت.
خیابان ها تاریک و پر از خاک و گل بود، خانه های کوچک سفیدکاری شده، برای این که داخل آنها دیده نشود، دیوارهای بلند داشت. همه جلال شهر به مسجد آن وابسته بود ولی در قلمرو اسلام، در نقاط مختلف، شهرهای بزرگی به وجود آمد که در آنجا تمدن اسلام به اوج زیبایی و دانش و خوشی رسیده بود.
تجدید مسجد مدینه
مکه و مدینه به نظر مسلمانان دو شهر مقدس بوده و هست، زیرا مکه هم مولد پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) بود و هم کعبه زیارتگاه قدیم عرب در آنجا بود و مدینه هجرت گاه پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) و اقامتگاه وی بوده است.
ولید دوم بنای مسجد کوچک مدینه را تجدید کرد و آن را به صورت مسجدی مجلل و با شکوه و زیبا در آورد. امپراطور بیزانس به تقاضای ولید، در مقابل هشتادهزار دینار، چهل بار شتر سنگ موزاییک فرستاد و هم ولید هشتاد صنعت گر ماهر از مصر و یونان بیاورد تا آنجا که مسلمانان شکایت داشتند که مسجد پیامبرشان به دست مسیحیان نامسلمان ساخته می شود.
در عصر اموی در مکه و مدینه، با وجود کعبه و مسجد پیامبر، نمونه هایی از تجمل پدید آمد که اگر خلفای اول دیده بودند، سخت خشمگین می شدند، بی شک این وضع قریش را خرسند می کرد...
مسجدالاقصی
شهر بیت المقدس نیز در نظر مسلمانان مقدس بود. از قرن هشتم میلادی اکثریت مردم این شهر عرب بودند. عبدالملک مروان می خواست مسلمانان در آنجا مسجدی داشته باشند که در شکوه از کلیسای قیامت، که پس از ویرانی به دست خسروپرویز از نو بنیاد شده بود، کم نباشد.
بدین جهت خراج مصر را در کار ایجاد چند بنا خرج کرد که مسلمین آن را حرم شریف می خوانند و در ناحیه جنوبی شهر، مسجدالاقصی را بنیاد کرد که به سال 129 ه.ق از زلزله ویران شد، به سال 169ه.ق از نو بنیاد گشت و بعدها تغییرات زیاد در آن به وجود آمد ولی صحن آن همان است که در زمان عبدالملک مروان بود و بیشتر ستون ها را هم از باسیلیکای یوستینیانوس که در بیت المقدس به پا بود گرفته اند.
به نظر مقدسی، مسجد بیت المقدس از مسجد بزرگ اموی که در دمشق بنیاد کردند زیباتر است. به گفته مسلمانان، پیامبر در آنجا با ابراهیم(علیه السلام)، موسی و عیسی(علیه السلام) دیدار کرد و با آنها نماز خواند، هم به نزدیک مسجد، صخره معروف را بدید که به پندار یهودیان مرکز دنیاست و ابراهیم (علیه السلام) می خواست فرزند خود اسحاق را در برابر آن قربانی کند و موسی (علیه السلام) تابوت عهد را آنجا دریافت کرد و هیکل سلیمان و هیرودس مجاور آن بنیاد شد. به عقیده مسلمانان، پیامبر از آنجا به آسمان عروج کرد و انسان اگر ایمان قوی داشته باشد، اثار قدم وی را بر صخره م توان دید.
ادامه دارد...
برگرفته از کتاب: مساجد در تمدن اسلامی
نظر شما