خبرگزاری شبستان: «آنتونی بلینکن» معاون وزیر خارجه آمریکا در نشستی به میزبانی اندیشکده مرکز امنیت آمریکایی جدید بخش مهمی از اظهاراتش را به مسئله مذاکرات هستهای با ایران اختصاص داد و گفت[i] : «هیچ گزینهای بهتر از یک راهحل برآمده از مذاکره برای مسئله هستهای ایران وجود ندارد.» معاون وزیر خارجه آمریکا در ادامه برای چندمین بار در ماههای گذشته گفت واشنگتن تلاش میکند تا 4 مسیر موجود برای رسیدن ایران به بمب هستهای، یعنی سایت فردو، رآکتور اراک، سایت نطنز و همچنین مسیر مخفی احتمالی را مسدود کند. وی با بیان اینکه توافق هستهای باید «محدودیتی شدید» بر برنامه ایران اعمال کند، گفت این توافق باید مسیر هر تلاشی برای رسیدن به بمب هستهای را ببندد.
در مورد اظهارات معاون جان کری ، چند نکته حائز اهمیت راهبردی است که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت:
1.هیچ گزینهای بهتر از یک راهحل برآمده از مذاکره برای مسئله هستهای ایران وجود ندارد.این جمله از زبان نفر دوم وزارت خارجه آمریکا نقل شده است و همه خبرگزاری های دنیا آن را به همین شکل مخابره کرده اند.وی دقیقا اعتراف می کند که آمریکا چاره ای جز مذاکره و احیانا توافق احتمالی ندارد.سوال اصلی این جاست که چه شده که ابر قدرت جهان ، اعتراف می کند آمریکا فقط باید با ایران مذاکره کند؟چرا آمریکا نمی تواند تحریم ها علیه ایران را شدت بخشد؟ امریکا برای شکست احتمالی مذاکرات گزینه چندانی ندارد. در واقع این کشور فقط با ایران باید مذاکره کند.غیر از مذاکره ؛ آمریکا روش دیگری برای رویارویی با ایران ندارد.گزینه جنگ با توجه به به هم ریختگی ژئوپلتیکی خاورمیانه قطعا منتفی است و درباره تحریم ها هم، اگرچه امریکا می تواند تحریم ها را افزایش بدهد، ولی فراتر رفتن تحریم ها از حد فعلی، با توجه به درگیری های روسیه و امریکا بر سر اوکراین و همچنین نیاز فزاینده چین به نفت خاورمیانه، بی شک به آسیب دیدن رژیم تحریم ها خواهد انجامید و خروجی آن در نهایت سبک تر شدن فشار تحریم ها بر ایران خواهد بود. امریکا در ظاهر ادعا می کند گزینه های متعددی روی میز دارد ولی در واقع فقط یک گزینه روی میز است و آن گزینه مذاکره است؛ بقیه گزینه ها، حداکثر می تواند با گزینه مذاکره تلفیق شود ولی هیچ کدام نمی تواند جانشین آن شود.اصولا دیگر نمی توان تحریمی شدیدتر از تحریم های کنونی بر ایران تحمیل نمود.ایران به خوبی روشهای دور زدن تحریم ها را فراگرفته است و تجربه بالایی در این زمینه دارد.همچنین با آغاز تهاتر کالا میان ایران و روسیه اثر بخشی تحریم ها روز به روز کاهش خواهد یافت.کشوری که بیش از 14 همسایه و 1600 کیلومتر مرز آبی دارد ، به هیچ وجه زیر بار تحریم ها خم نخواهد شد.
2. بلینکن در سخنانی تکراری و خسته کننده و البته به دروغ می گوید : « توافق باید مسیر هر تلاشی برای رسیدن به بمب هستهای را ببندد.» مقامات غربی و در راس آنها ایالات متحده آمریکا از آغاز پرونده ساختگی هسته ای جمهوری اسلامی ایران ادعا می کنند که هدف آنها از مذاکرات فرسایشی هسته ای ، جلوگیری از دست یابی ایران به بمب اتمی است.این ادعا اگرچه دروغ است ، اما دروغ بزرگتر آنجاست که هدف آمریکا عدم اشاعه نیست.هدف آمریکا جلوگیری از گسترش سلاح هسته ای هم نیست.چه آنکه اسرائیل و هند و پاکستان سلاح اتمی دارند و آمریکا با همه آنها ارتباط سیاسی و امنیتی رده بالا و گسترده دارد.اما واقعیت این است که نشانههای بسیار قدرتمندی وجود دارد که ثابت می کند آمریکاییها «اهداف دیگری» در سر دارند که اطمینان از عدم ساخت سلاح هستهای توسط ایران بیش از هر چیز نقابی است که بر چهره آن اهداف شوم و پنهان کشیده شده است. مجموعه آنچه آمریکاییها در سطوح رسمی و غیررسمی ظرف این 2 سال گفتهاند این باور قدرتمند را در ایران به وجود آورده است که هدف این مذاکرات اطمینان از صلحآمیز بودن و صلحآمیز باقی ماندن برنامه هستهای ایران نیست.هدف آنها محاصره راهبردی و تضعیف بلند مدت ایران است.دقیقا به همین خاطر است که دشمن بر طولانی بودن مدت توافق هسته ای و 10 و 25 ساله بودن آن تاکید دارد. رهبر انقلاب اسلامی روز سهشنبه فرمودند این توافق زمانی تمام خواهد شد و دوره آن به پایان خواهد رسید اما آمریکاییها در ماههای گذشته بارها گفتهاند از دید آنها این توافق بیزمان است و پس از طی زمانهایی مانند 10 سال یا حتی بیشتر باز هم تضمینی نیست که آمریکا با برچیده شدن محدودیتها از برنامه هستهای ایران موافقت کند.این موضوع نشان می دهد که نفوذ ایران در منطقه ، حمایت ایران از حزب الله و حماس و سوریه ، برد بلند موشکهای ایرانی ، از دید مقامات غربی همه و همه باید مانند برنامه هسته ای ایران نابود شوند.
نتیجه گیری:
آمریکا ، در ارزیابی تهدیدات راهبردی خود ، ایران را تهدیدی می داند.بر همین اساس باید همه گزینه های فشار ایران علیه غرب و متحدان منطقه ای اش از بین برود. یک رژیم دسترسی و بازرسی که هدف از آن صرفا اطمینان از ماهیت منحصرا صلحآمیز برنامه هستهای ایران باشد، هیچ دلیلی برای ورود به محیطهای غیرهستهای نخواهد داشت. علت اصلی هم همانطور که رهبر انقلاب اسلامی به صراحت فرمودند این است که اساسا و بنا به تعریف، مفهوم «محیط غیرهستهای» اعم از نظامی و غیرنظامی تمام مساحت ایران را دربر میگیرد و مفهوم «اطمینان از عدم هرگونه انحراف در ایران» نیز یک مفهوم بیدر و پیکر و غیرقابل تحقق است.
وقتی آمریکاییها اصرار میورزند حتی از پروتکل الحاقی هم فراتر رفته و یک رژیم بازرسی ویژه با حق دسترسی به محیط نظامی و امنیتی ایران را در ایران مستقر کنند ایران حق دارد با خود بیندیشد که موضوع بسیار فراتر از راستیآزمایی ماهیت برنامه هستهای ایران است و آمریکاییها میخواهند به بهانه این موضوع کنترل محیط امنیتی ایران را دست بگیرند. سطح معقولیتی که آمریکا آماده خواهد بود در رژیم دسترسی و بازرسی درخواستی خود اعمال کند، مساوی است با میزان اعتمادی که ایران میتواند به اهداف آمریکا از این مذاکرات دست یابد. حفظ زیرساخت تحریمها هیچ معنایی جز این ندارد که این تحریمها بزودی– و احتمالا به بهانههای دیگر- بازخواهند گشت و هدف آنها نیز این خواهد بود که کاری را که با برنامه هستهای ایران کردهاند با سایر مولفههای قدرت ایران تکرار کنند.[ii]
نویسنده:بهنام خسروی
[i] . http://www.state.gov/s/d/2015/244421.htm
[ii] . http://www.vatanemrooz.ir/?nid=1634&pid=1&type=0
پایان پیام/
نظر شما