تسبیح اعظم در روایتی ازامام سجاد علیه السلام

خبرگزاری شبستان:حضرت علی بن الحسین، سید العابدین علیه السلام وقتی از مکه خارج شد من هم با او بیرون آمدم. در بعضی از منازل فرود آمد و دو رکعت نماز گزارد و در سجودش تسبیح گفت، به نحوی که همه درختان و کلوخ ها با او تسبیح می گفتند.ما بیمناک شدیم، سپس او سر برداشت و فرمود: ای سعید! آیا به هراس افتادی؟ عرض کردم: آری ای فرزند پیامبر خدا! فرمود: هذا التسبیح الاعظم.

خبرگزاری شبستان -  سرویس قرآن و معارف: "سعید بن مسیّب در روایتی نقل می کند نقل می کند: مردم از شهر مکه خارج نمی شدند تا حضرت علی بن الحسین، سید العابدین علیه السلام خارج گردد، وقتی او خارج شد من هم با او بیرون آمدم در بعضی از منازل فرود آمد و دو رکعت نماز گزارد و در سجودش تسبیح گفت، به نحوی که همه درختان و کلوخ ها با او تسبیح می گفتند. ما بیمناک شدیم، سپس او سر برداشت و فرمود: ای سعید! آیا به هراس افتادی؟ عرض کردم: آری ای فرزند پیامبر خدا! فرمود: هذا التسبیح الاعظم ... / تسبیح بزرگ همین است که هر سنگ و کلوخی آن را همراهی کنند."

سجده و خاکساری در برابر حق، انسان را به عرش می رساند و به تعبیر آیت الله جوادی آملی در کتاب "رازهای نماز"، سجده فاصله کوچ انسان به سوی خداوند را کوتاه می کند. آنچه در ادامه می آید مُلهم از کتاب "رازهای نماز" این عالم و مفسر گرانقدر است.

 

از مستحبات تعقیب، سجده شکر است. راز سجود، همان خواری و زبونی در پیشگاه خداوند است که به صورت سجده شکل می گیرد چنان که راز رکوع  نیز بزرگداشت و تعظیم است که به گونه خم شدن تمثّل می یابد و راز طواف بیت الله الحرام، فدا شدن است که به شکل دور زدن صورت می گیرد.

در توقیع مولای ما حضرت صاحب العصر علیه السلام نقل شده که فرمود: "اِنّ سجدةالشكرمنألزمالسننوأوجبها،ولمیقلإنهذهالسجدةبدعةإلامنأرادأنیحدثفیدیناللهبدعة / به راستی سجده شکر از لازم ترین و واجب ترین سنت هاست و کسی نگفته این سجده بدعت است، جز این که خود او می خواهد در دین خدا بدعتی ایجاد کند."

علت گزینش حضرت موسی (ع) به پیامبری چه بود؟

از علت های گزینش حضرت موسای کلیم علیه السلام به پیامبری این است که وی در برابر خداوند بسیارخوار، رام و زبون بود، ذلت خویش را به صورت قرار دادن گونه راست و چپ یه زمین پس از نماز نشان می داد و چون موسی علیه السلام دانست که خداوند متعال بدین جهت او را برگزیده، بر خواری و زبونی خویش افزود و به سجده افتاد و گونه های خویش را به خاک مالید. خداوند به وی وحی فرستاد که ای موسی! سرت را بلند کن و دستت را به جایگاه سجودت بکش و با آن صورت خویش را مسح کن، این مسح را تا هر جای بدنت که دست برسد نیز ادامه بده که از هر بیماری، درد، آفت و نقص در امان خواهد  بود.

سجده، فاصله کوچ به سوی خدا را کوتاه می کند

راز سجود چون افتادگی و زبونی در برابر خداوند متعال است، این افتادگی سبب نزدیک شدن به خداوند می شود همان گونه که در پایان سوره علق آمده است زیرا کسی که برای خدا خود را زبون قلمداد می کند چیزی حاجب او نیست و وقتی حجاب نداشت، فاصله کوچ او به سوی خدا کوتاه است چنان که در دعای ابوحمزه ثمالی وارد شده است. از این رو چنین شخصی به لقای خدا نایل می شود و کسی که در برابر خداوند افتاده تر باشد به او نزدیک تر است. همچنین در دعای حضرت زین العابدین امام سجاد علیه السلام نیز می خوانیم: من کم ترین کم ترین ها و ذلیل ترین ذلیل ها و مانند ذره یا کم ترم. در صورتی که امام سجاد علیه السلام نزدیک ترین نزدیک ها و عزیزترین عزیزها نزد خداوند سبحان است.

نخستین کسی که برای خداوند سجده شکر به جا آورد

بین اصول عام و مهم امامت تفاوتی نیست لذا همه پیشوایان اهل بیت علیهم السلام بر این راه مستحکم بودند بلکه درباره امیر مؤمنان علی علیه السلام روایت شده است که ایشان نخستین کسی بود که برای خداوند سجده شکر به جا آورد و نخستین کس از این امت بعد از رسول خدا صلّی الله علیه و اله و سلّم بود که پس از سجده شکر، صورت خویش را بر زمین نهاد. علی علیه السلام چنین بود که پیوسته در سجده می فرمود: "اناجیک یا سیّدی کما یُناجی العبد الذّلیل مولاه ... / آقای من تو را آن گونه مناجات می کنم که بنده ذلیل، مولای خویش را ..."

چون حیات هر ذکر از قبیل تهلیل – لا اله الا الله - ، تحمید - الحمد لله -، تسبیح - سبحان الله -  و تکبیر -الله اکبر - بستگی به راز آن دارد چنان که زنده کردن هر ذکر کسی را که در لایه های حجاب ذات، وصف و فعل مرده است بسته به راز ذکر است و ذکر امام معصوم علیه السلام و سجود او زنده به راز ذکر اوست از این رو ذکر او زنده کننده مردگان و بیدارکننده خفتگان است، گرچه همه چیز ذاتا زنده و در باطن بیدار است.

تسبیح اعظم در روایتی ازامام سجاد علیه السلام

از این قبیل روایتی است که سعید بن مسیّب نقل می کند، او گفت: مردم از شهر مکه خارج نمی شدند تا حضرت علی بن الحسین، سید العابدین علیه السلام خارج گردد، وقتی او خارج شد من هم با او بیرون آمدم در بعضی از منازل فرود آمد و دو رکعت نماز گزارد و در سجودش تسبیح گفت، به نحوی که همه درختان و کلوخ ها با او تسبیح می گفتند. ما بیمناک شدیم، سپس او سر برداشت و فرمود: ای سعید! آیا به هراس افتادی؟ عرض کردم: آری ای فرزند پیامبر خدا! فرمود: هذا التسبیح الاعظم ... / تسبیح بزرگ همین است که هر سنگ و کلوخی آن را همراهی کنند.

آنچه می توان در تأثیر این گونه تسبیح اعظم گفت چند چیز است:

  1. درخت و کلوخ و مانند آن با زبان تکوین به سعید چیزی آموختند که پیش از آن نمی دانست، گرچه اصل تسبیح معلوم و در توان او بوده است.
  2. هم صدا شدن سنگ و کلوخ با امام، اقتدا به اوست چنان که به حضرت داود علیه السلام اقتدا کردند. هنگامی که خدای سبحان فرمان داد با داود هم صدا گردید: یا جبال اوّبی معه و الطّیر / ای کوه ها با او در تسبیح هم صدا شوید و ای پرندگان هماهنگی کنید. همه با داود علیه السلام هم آوایی کرده، ذکر خدا گفتند و توحید او سرودند، درست همان گونه که در اقتدا به امام جماعت معروف است.
  3. پرده و پوشش از جلوی چشم و گوش همراهان حضرت سجاد علیه السلام برداشته شد تا این که تسبیح درخت و کلوخ را شنیدند و آن را فهمیدند و پیش از آن نمی دانستند، چنان که خدای سبحان می فرماید: اِن مِن شی ء الّا یسبّح بحمده و لکن لا تفقهون تسبیحهم / هیچ چیز نیست جز این که در حال ستایش، تسبیح او می گوید ولی شما تسبیحشان را درنمی یابید. و غیر این موارد از قبیل چیزهایی که ممکن است انسان با تدبر و کاوش درباره راز تسبیح اعظم و تأثیر آن در جهان هستی، بدان دست یازد. به ویژه اگر معترف باشد که دست یازیدن به چنین راز  بزرگ و تسبیحی سترگ، اختصاص به امام معصوم علیه السلام ندارد، گرچه حد والای آن مخصوص اهل عصمت است.
  4. غرض این که وقتی بنده، ذلت را احساس و ادراک کند و به آن اعتراف نماید و نزد مولایی که همه عزت - اصلی و حقیقی - را به خود اختصاص داده، اظهار زبونی و خواری نماید به عزت عرضی و مجازی خود می رسد و آن گونه می گوید که امام صادق علیه السلام در حال سجده عرضه داشت: سَجَد وجهی اللئیم لوجه ربّی الکریم / صورت بخیل من بر پروردگار کریم من سجده کرد.

پایان پیام /

 

کد خبر 467267

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha