خبرگزاری شبستان: مشاور اسبق کاخ سفید در امور خاورمیانه در دولت پیشین آمریکا از تغییر مواضع و سیاست خارجی عربستان سعودی در خاورمیانه به دلیل نگرانی از تبدیل ایران به قدرت هژمون منطقه تاکید کرد[i].«گری سیک» در یادداشتی برای «پولیتیکو» به نام «جنگ در حال گسترش و تعمیق عربستان سعودی» نوشت: « اوباما در تلاش برای صلح با ایران است (اما) پادشاه جدید سعودی در مسیر جنگ است.»مشاور اسبق کاخ سفید تاکید کرد: «سطح آشوب در خاورمیانه در این 50 سالی که در حال ملاحظه این منطقه هستم، اکنون بیشتر از هر زمان دیگری است. در بحبوحه این طوفان، شدیدترین تغییر در سیاست عربستان سعودی از جنگ جهانی دوم را شاهد هستیم که در حالی ایجاد نقطه عطفی حساس در رابطه عربستان سعودی با حافظ سنتی آن آمریکا و همسایگان ریاض در خاورمیانه است.
گری سیک با اشاره به مذاکرات هستهای و ادعای «تلاش آمریکا برای عدم دستیابی به سلاح اتمی» تاکید کرد: «واکنش اسرائیل و کشورهای عربی خلیج فارس به هیستری یا اختلال روانی نزدیک بوده است که نگرانی اساسی کشورهای خلیج فارس و اسرائیل واقعا خطر تسلیحات اتمی ایران نبود بلکه نفوذ سیاسی آن در منطقه از عراق تا سوریه،لبنان و این اواخر یمن بوده است. آنها ترس دارند که کاهش تحریمها ناشی از توافق هستهای نفوذ سیاسی ایران را در سراسر منطقه گسترش دهد.»
وی ادامه داد: «با توجه به شبح و وهم ایرانی که قدرت آن افزایش یافته و تغییر سیاست آمریکا از مهار به تعامل محدود، بازنگری و ارزیابی مجدد عربستان سعودی در سیاست خارجی خود موضوعی شگفتآور و عجیب نیست اما سرعت این تغییر استراتژیک و شدت آن خیرهکننده بوده است.»
مشاور اسبق سیاست خارجی در دولت پیشین آمریکا مواضع عربستان سعودی تا قبل از روی کار آمدن ملک سلمان را از نظر محتاط بودن، «افسانهای» خواند و نوشت: «این پشتکار و تلاش(برای محتاط بودن) به نظر میرسد با رسیدن ملک سلمان به تخت و نصب معاونان و وزرای جوان توسط وی، در حال ناپدید شدن است.»
مشاور سابق دولتهای کارتر و ریگان با هشدار درباره حملات به یمن تاکید کرد: «اقدام نظامی در یمن شاید بقای رژیم جدید عربستان سعودی را تهدید کند. عربستان سعودی تقریبا بیشتر از هر کشوری در جهان از منظر میزان درآمد به هزینه نظامی، برای ارتش و نیروهای امنیتی خرج کرده است.»
تحلیل :
ملک عبدالله در عربستان ، علاوه بر افزایش نقش شورای بیعت در تصمیم گیری های راهبردی، برخی اصلاحاتی را نیز انجام داده بود.ذکر این نکته ضروری است که انجام همین اصلاحات جزیی نیز با مخالفتهای گسترده جریان محافظه کار دربار سعودی مواجه بود.وی اما در مورد حقوق زنان ، شلاق زدن در ملا عام و سایر سیاست های ضد حقوق بشری نیز کماکان راه پادشاهان قبلی را در پیش گرفت.ملک عبداالله در خارج از عربستان اما میراثی جز خشونت و خونریزی از خود به جای نگذاشت.جنگ و بحران در غرب آسیا و حتی مرزهای عربستان سعودی ( بحرین و یمن ) و سیاست خارجی بی نظم و انفعالی در اکثر موارد ، میراث این پادشاه فرتوت 91 ساله بود.وی در سال 2005 رسما بعد از برادر ناتنی خود ملک فهد حاکم حجاز شد. اما عملا از سال 1996 و بعد از سکته مغزی فهد که وی را عملا ناتوان کرده بود ، عهده دار اصلی اداره شبه جزیره گشته بود.کشوری با اعتراض های مدنی بسیار ، تظاهرات ضد حکومتی در شرق ( مناطق شیعه نشین ) و درگیر در اکثر نقاط غرب آسیا با دیگر قطب منطقه یعنی ایران ، عربستانی بود که عبدالله از خود برای سلمان بیمار به ارث گذاشت.او وارث حاکمیتی مطلق و تمامیت خواه ، موسس نوسازی اجتماعی کاملا محتاطانه و اولویت عیان راه و رسم تکفیری – سلفی در زندگی اجتماعی بود.وی در خارج از عربستان ، اما علی رغم تنش با ایران ، برخی از حدود را رعایت می کرد و همانند وزیر دفاع بی تجربه فعلی ، ایران را گستاخانه متهم نمی کرد.
مقامات غربی به خوبی می دانند که عربستان با وضع کنونی و ریخت شناسی فعلی قدرت به ساحل امن خود نخواهد رسید.اداره کامل کشور، از بالا به پایین توسط وی و شاهزادگان ، مردم را در بلند مدت ناراضی کرده است.مخالفان وی اعتقاد دارند او با انجام برخی اصلاحات ( نظیر اعطای حق رای به زنان ، آموزش بیشتر آنان در مدارس و دانشگاهها، بهوبد نسبی اشتغال زنان )راه را برای توقعات بیشتر مردم عربستان هموار کرده است و لذا کار برای ملک سلمان فرتوت دشوار خواهد بود.حکومت عبدالله ، رهبر افراط گرایانی است که سرتاسر غرب آسیا به آتش کشیده اند و هیچگونه مخالفتی را تاب تحمل ندارند.جالب آنجاست که این شورشیان تکفیری به رهبر خود نیز وفا نکرده اند و اعلام کرده اند باید به عربستان نیز حمله کرد.
در عرصه خارجی ، اما همان توفیقات اندک داخلی نیز نصیب حاکم حجاز نشد.بعد از 4 سال سرمایه گذاری در سوریه برای بر اندازی بشار اسد و نظام وی ، او کماکان رئیس جمهور سوریه است و با کمک متحدان منطقه ای و بین المللی خود ، سیطره اش را بر سوریه افزایش می دهد ، داعش را عقب می راند و با قدرت از پایان بحران در سال 2015 سخن می گوید. کشتار 200 هزار نفر در جنگ سوریه ، نتیجه عیان سیاست های غلط حاکمان حجاز بود که البته با پایداری جریان مقاومت به رهبری ایران ، اهداف عبدالله محقق نشد.وی قافیه را در یمن و عراق و لبنان به ایران باخته است و حال این باخت سنگین را برای شاه بیمار جدید به ارث گذاشته است.در بحرین با اعزام نیرو و اشغال این کشور حکومت دیکتاتوری آل خلیفه را در قدرت حفظ کرده است ، اما تظاهرات هر روزه مردم ، یقینا نتیجه خواهد داد.عربستان در مهار ایران هسته ای مسلح به انرژی اتمی صلح آمیز نیز موفق نبود. تحریک و تطمیع و تشویق و حتی تهدید کشورهای غربی به تشدید رژیم تحریم ها علیه ایران و حتی حمله نظامی همه جانبه نیز نتیجه نداد. نه ایران از مواضع منطق خود عقب نشست و نه حمله ای به ایران صورت گرفت. مقامات غربی خوب می دانند پاسخ ایران به حمله چه خواهد بود در حالی که در عربستان به دلیل سن بالای حکام و فرتوت بودن آنان ، توانایی تمییز دادن ایران از مالی و سومالی نیست. ایران با قدرت به حمله پاسخ می دهد و با حمله « بزن در رویی» مانند تجاوز برخورد می کند و متجاوز را تنبیه می کند.سعودی ها ظاهرا 8 سال جنگ ایران و عراق را فراموش کرده اند.
عدم ثابت در دربار سعودی، به منزله از دست رفتن متحدی کلیدی برای آمریکا است.تاثیر فروپاشی سعودی بر قیمت نفت و بر ائتلاف به اصطلاح مبارزه با داعش ، یکی از نگرانی های کلیدی غرب است.همکاری عربستان با آمریکا در زمینه قیمت نفت ، با وجود ثبات ولو به قیمت خشونت در عربستان ممکن است و اگر حجاز درگیر ناآرامی شود، طبعا بر قیمت نفت هم تاثیر گذار خواهد بود.مساله بعدی مهم در ساختار قدرت در ریاض ، جنگ قدرت بین شاهزادگان است. جناح ملک عبدالله از قدرت خارج شده است و طبیعتا سکوت نخواهد کرد. همه این موارد آینده حجاز را مبهم می کند.سلمان با بحران جدی در مرزهای جنوبی عربستان در یمن نیز مواجه است.سرنگونی دولت فعلی یمن ، به معنای حضور ایران و متحدان جمهوری اسلامی در مرزهای عربستان خواهد بود.
نویسنده: بهنام خسروی
[i] . http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940317000706
پایان پیام/
نظر شما