به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان، دکتر مرتضی حاجحسینی، عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه اصفهان، در دومین روز از کارگاه آموزشی ـ پژوهشی «حکمت اسلامی و عالم معاصر» که در سالن اجتماعات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد، درباره موضوع «تحلیل وجودشناخت اصول بدیهی اولیه و بررسی میزان مقاومت این تحلیل در برابر حملات شکاکانه» به ایراد سخنرانی پرداخت.
وی در ابتدای سخنانش با اشاره به اینکه در فلسفه کلاسیک از معرفت نه به عنوان مجموعهای از قضایا که محصول ابداع و آفرینش انسان است و آدمی از آنها برای تبیین و تفسیر جهان و یا تسخیر آن استفاده میکند، اظهار داشت: بلکه به عنوان مجموعهای از قضایا که آدمی به کشف آنها همت میگمارد و صدق و کذب آنها را براساس معیار مطابقت توضیح میدهد سخن گفته میشود.
دکتر حاج حسینی در همین باره افزود: بدون شک چنین معرفتی باید در فرآیندی موجه که چگونگی انعکاس حقایق امور را تضمین کند و از توان مقاومتی بالا در برابر حملات شکاکانه برخوردار باشد، شکل گیرد.
عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه اصفهان با تاکید بر اینکه در میان فیلسوفان غربی، دکارت در قرن هفدهم میلادی با تکیه بر ادراکات واضح و متمایز مدعی ارائه طرحی شد که به زعم وی میتوانست انعکاس حقایق امور واقع را تضمین کند، ادامه داد: اما این طرح حدود یک قرن بعد از طرف هیوم در قلمرو ادراکاتی که از نسبت بین امور واقع حکایت میکرد مورد تردید قرار گرفت.
وی با اشاره به اینکه در قرن هجدهم کانت به مصاف نتایج شکاکانه هیوم رفت، تصریح کرد: کانت با ابداع باورهای تألیفی پیشینی تلاش کرد تا عینیت و ضرورت را به آگاهیهای حاصل از حضور تصاویر ذهنی برگرداند، اما این طرح نیز علی رغم برخورداری از توانایی بالا برای چیرگی شکاکیت مقبول نیفتاد و با واکنشهای مختلفی در قرون نوزدهم و بیستم مواجه شد که میتوان آنها را در سه رویکرد طبقهبندی کرد.
دکتر حاج حسینی با بیان اینکه این سه رویکرد رویکرد به ذهن، زبان و مواضعه است، گفت: رویکرد اول عینیت معرفتهای فلسفی را در معرض آسیب قرار داد و رویکرد دوم معناداری معرفتهای فلسفی را و رویکرد سوم نیز مستلزم تسلیم در برابر حملات شکاکانه بود.
وی در ادامه سخنانش به بررسی دیدگاههای فیلسوفان مسلمان در این باره پرداخت و اظهار داشت: فیلسوفان مسلمان نیز در مقام تبیین چگونگی تحصیل معرفت عینی و ضروری، به بداهت اولیات و ارجاع تصدیقات نظری به آنها استناد کرده و اتقان و استواری اولیات را به دلایل مختلفی مستند کردهاند؛ یکی اینکه در اولیات صرف، تصور موضوع و محمول آنها برای صدور حکم کافی است اما این دلیل مربوط به چگونگی شکلگیری آنهاست و نمیتواند چگونگی صدق آنها را توضیح دهد.
دانشیار گروه فلسفه دانشگاه اصفهان در ادامه سخنانش اظهار کرد: دوم اینکه از اولیات نمیتوان روی گرداند و شخص منکر و یا حتی مثبت نیز در مقام اثبات یا انکار سخت بدانها نیازمند است اما این دلیل نیز اجتنابناپذیری آنها را عیان میکند و چگونگی نیاز ما به آنها را روشن میکند که مربوط به مقام توجیه است نه مقام صدق و احراز مطابقت آنها با واقع.
وی در ادامه افزود: سوم اینکه اولیات، چنانچه علامه طباطبایی در مورد اصل علیت گفته است ریشه در علم حضوری دارند و وثاقت مستقیم ادراکات حضوری ضامن وثاقت آنهاست، اما این دلیل نیز قادر به تبیین چگونگی صدق آنها به شکلی عام نیست چون ممکن است به دلیل استناد به علم حضوری شخصی تلقی شود.
دکتر حاجحسینی در ادامه سخنانش با اشاره به دیدگاه آیتالله مصباح در این باره گفت: چنانچه آیتالله مصباح گفتهاند اولیات، تحلیلی و احکام تحلیلی هم ضروری هستند، اما تحلیلی قلمداد کردن آنها نیز هر چند میتواند ضرورت آنها را توضیح دهد، ولی عینیت آنها را در معرض تردید قرار میدهد و عایدی جز از دست رفتن عینیت مسائل فلسفی به دنبال نخواهد داشت.
وی در پایان سخنانش گفت: تحلیل وجودشناختی بر پایه اصالت وجود راهحل پیشنهادی بنده است که با الهام از تحلیل شهید مطهری از اصل علیت ارائه میشود و به نظر میرسد از توانایی لازم برای پایداری در برابر حملات شکاکانه برخوردار است و میتواند چگونگی صدق قضایای بدیهی اولیه را بدون اینکه مستلزم تحلیلی قلمداد کردن آنها باشد توضیح دهد.
پایان پیام/
نظر شما