به گزارش خبرنگار کتاب شبستان، مجید قیصری در سال 1345 در تهران متولد شد اما اصالت او به اصفهان برمی گردد. دانش آموخته رشته روانشناسی است و اغلب مخاطبان و منتقدان و فعالان ادبی وی را به واسطه داستان های جنگی اش می شناسند. قيصري نخستین بار در اوايل دهه ٧٠ به طور جدی به نوشتن داستان كوتاه پرداخت.
مجموعه داستان های "صلح"، داستان كوتاه "نور كافی"، رمان "جنگی بود، جنگي نبود"، مجموعه داستان"طعم باروت" و مجموعه داستان"نفر سوم از سمت چپ"، رمان "ضيافت به صرف گلوله" ، مجموعه داستان "سه دختر گلفروش" رمان "باغ تلو" مجموعه داستان "گوساله سرگردان" ،"ماه زده ها"، "مردی فرشته پیکر"،"دیگراسمت را عوض نکن" ،"قصه 58" از آثار وی در سال های گذشته هستند.
کتاب «نگهبان تاریکی»مجید قیصری 9 داستان با نام های :"آب"، "یکی خوابیده زیر درخت کُنار"، "آصف خروس نداره!"، "در را باز کن"، "کاتب"، "ساقه پلاتین"، "نگهبان تاریکی"، "کی اولین شوت رو میزنه؟" و" آتش".
در بخش هایی ازاین کتاب می خوانیم: «بالاهایی نمی دانستند. از کجا باید می فهمیدند؟ مهم نبود. نمیدانم شاید هم می دانستند. گفتن نداشت. توافقی نکرده بودیم بین خودمان.وقتی ما نمی زدیم، آن ها هم نمی زدند، خیلی طبیعی. برای همین صدای تیر که بلند شد، همه ریختیم بیرون. ایرج گفت: زدمش!»
«صاحب صدا، هنوز نرسیده به سنگر، برگشت عقب. چند نفر دور او می چرخیدند، صدای خش خش بی سیم بلند شده بود. یک باره صدا افتاد. پیدا نبود. انگار کسی از پشت سر صداش زده بود یا تیری از غیب خورده بود بهش که صداش افتاد. ضامن را کشیدم و با پشت دست پتو را آهسته پس زدم. بوی زهم زد زیر دماغم، انگار ماهی دهان باز کرده بود و می خواست من را ببلعد. کمی پس کشیدم، دوباره که سر کشیدم توی سنگر، نور کم جانی ته سنگر دیدم که دلم را روشن کرد در آن ظلمت. نارنجک هنوز توی دستم بود که دیدم سربازی با دستهای بالاگرفته، به نشانه تسلیم، دوزانو افتاد توی درگاه سنگر. ترسیده، ناخواسته خودم را کشیدم عقب. نزدیک بود دستم باز شود، خدایی بود که نشد. سرباز انگار پشت گونی ها منتظر نشسته بود. زیرپیراهنی سفیدی تنش بود که در آن ظلمت می درخشید.»
«نگهبان تاریکی» را نشر افق در 80 صفحه، قطع رقعی و با قیمت 6000 هزار تومان در گروه مجموعه کتاب های "ادبیات امروز" خود منتشر کرده است.
پایان پیام/
نظر شما