به گزارش خبرنگارکتاب شبستان ، این اثر که از چهار فصل زمستان، پاییز، تابستان و بهار تشکیل شده، نگاهی است متفاوت و نقادانه به فضای انتظار جامعه امروز.
رمان با یک اتفاق شگفت و غریب آغاز میشود، جشن نیمهشعبان و مجلسی پرشور و بسیاری که فریاد «آقا بیا» سردادهاند… در این میان جوانی و فریادی که: «آقا نیا…» این شروع جذاب ما را با شخصیتهایی آشنا می کند که همه مدعی انتظارند اما وقتی هنگام عمل می رسد و هنگامه عمل به شعارها می رسد، آن نمی کنند که می گفتند. رمان در فضایی مکاشفهگونه و بیزمان پیش می رود و مواجه همه آدمها را می بینیم با قصه ظهور… و کشف چرایی «آقا نیا»ی جوان.
شجاعی دراین رمان همه اقشار وهمه آدمها را با بهانههایشان برای نخواستن امر ظهور، دقیق و ظریف معرفی می کند. تا آنجاکه حتی به راوی هم رحم نمی کند و در فضایی بسیار بدیع، خودش را هم در معرض این امتحان می گذارد.
نویسنده در«کمی دیرتر» همه آفتهای انتظار را با شخصیتهای قصهاش برای مخاطب روایت نمی کند، بلکه به تصویر می کشد و نشانش می دهد… انسانهای مدعی انتظارومنتظر ظهورغریبه نیستند؛ خودمانیم و شجاعی در رمانش به خوبی به این زبان دست یافته که وقتی از هر قشروصنف و گروهی یک نمونه آورده با مصادیق کار ندارد و در پی اثبات شمول ادعایش است.
نویسنده در پایان همه موشکافیهایش در نقد منتظران به دنبال آن است که مخاطب منتظر واقعی را بشناسد و ببیند که انتظار به فریادهای بلند «آقا بیا» نیست؛ به دلی است که برای حضرت میتپد و اخلاصی که میان زندگی جاری است و آقایی که خودش به دیدار منتظرانش می آید…
چاپ هشتم کتاب «کمی دیرتر»را انتشارات نیستان در 272 صفحه منتشر کرده است.
پایان پیام/
نظر شما