شهر مسجدهای شبستانی

خبرگزاری شبستان: نمونه های بسیار روشن شبستانی را در سراهای باستانی سیستان می توان دید که اگر دیرینگی بنیاد آنها استوار نبود گمان می رفت که این شهر کهن شهر مسجدهای شبستانی بوده و از دیگر ساختمان های درون شهری بهره ای نداشته است.

خبرگزاری شبستان: با این که از آغاز سده سوم هجری و با گسترش شهرها و روستاها، مسجدهای باشکوه و بزرگی در بیشتر شهرها(با تهرنگ شبستانی بومسلمی) بنیاد شد اما هرگز گنبدخانه و ایوان (یا پیشان) و سرپوشیده های کشیده (طنبی) که با دگرگونی و کست افزود آتشکده ها و گیری ها و مهرابه ها پدید آمده بود، کنار گذاشته نشد و با پیوستن شبستان های چهل ستون کم کم هریک از آنها جای خود را در مسجدهای ایرانی پیدا کرد و چون یکی از اندام های مسجد پابرجا ماند؛ گنبدخانه و چهارطاقی با زمینه چهار بر هم اندازه و گوشه های راست، تهرنگ شایسته و در خوری برای برگزاری نماز داشت، که تنها می بایست دهانه رو به روی قبله آن را ببندند.

 

گنبدخانه ها گاهی چون کوشکی تک و آزاد (بی مرد گرد) برای مسجد ساخته می شد، (مسجد جامع بروجرد، مسجد جامع گلپایگان) پیش از گسترش و بسیاری دیگر و گاهی مرد گرد پیرامون آن هم (می توانست به جای پشت بند رانش گنبد را به خوبی بگیرد) ساخته می شد. سه بخش مردگرد (در یک اشکوب  و گاهی در دو نیم اشکوب به گونه کمرپوش) ویژه زنان بود و از بخش پشت محراب آن بیشتر برای نگهداری قرآن بهره می گرفته، یکی از نمونه های خوب این گونه گنبدخانه ها شبستان کهن مسجد میدان ساوه است که به روزگار صفویان محرابی زیبا با گچ تراش رنگین بر آن افزوده اند(که خوشبختانه تاکنون مانده و آسیب چندانی ندیده اما محراب زیبای دیگری که در گنبدخانه مسجد جامع همان شهر است، گزند بسیار دیده و پاره ای گچ تراش آن را کنده و دزدیده اند).

 

پیشان یا ایوان که بر گیره آن گیری یا ایوان تابستانی بوده و در سوی نسار و پشت به آفتاب ساخته می شده، نیز تهرنگ در خوری برای برگزاری نماز دشته چون سه بر آن دیوار بسته و یک بر آن باز است و اگر درگاهی در دیوار و رو به رو قبله آن باز بوده، به سادگی آن را می بستند تا جای محراب بگیرد(مسجد نی ریز، مسجد گناباد، مسجد فردوس و دیرزمانی پس از آنها مسجد علی شاه گیلانی یا ارگ علی شاه تبریز) .

 

در مسجدهای تازه ساز تر می بینیم که پیشان در پیش گنبدخانه جای گرفته و دیوار رو به قبله آن به گنبد خانه باز شده و کم کم در یک، دو یا سه بر دیگر مسجد هم ساخته شده و آن را چهار ایوانی کرده است).

 

سرپوشیده های کشیده که بیشتر یک دهانه بزرگ در میان و چند ایوان چه یک یا دو اشکوبه یا کمرپوش در دو سو داشته، جای شایسته ای برای برگزاری نماز بوده (بخش زنانه مسجد بیشتر در اشکوب و بالای کمرپوش یا ورکد، غرفه، جای داشته) مسجد ملاعبدالخالق یزد، مسجد سید محمد عقدا، شبستان های دو سوی گنبدخانه جامع یزد و شبستان جامع اصفهان (که محراب نام آور الجایتو در آن جای دارد) نمونه های خوبی از این گونه شبستان ها است، اما بهترین و درخور ترین اندام های مسجد ایرانی شبستان چهل ستون است که می بینیم بخش بزرگی از مسجدها را در بر می گیرد.

 

شبستان چهل ستون(ستاوند) چون دهانه های کوچکی دارد و طاق ها(اگر پوشش آن سغ باشد) در کنار هم جای گرفته (و رانش هم دیگر را از میان می ب رد) کمتر بیم ویرانی و فروریختن آنها می رود و گسترش آن هم(با افزودن رده ستون ها) بسیار آسان است.

 

مسجدهای شبستانی( که نمی دانیم از کجا به مسجد عربی نامور شده) میان سار و پیش گاه سرگشاده بزرگی در میان دارد و پیرامون آن را شبستان های چهل ستون و ستاوند گرفته و در بیشتر آنها (پس از نخستین سده هجری) دهانه میانی رو به قبله و دهانه رو به روی آن (که بیشتر آیگاه مسجد است) پهن تر و گشاده تر از دهانه های دیگر است. این ته رنگ آشنا در ایران پیشینه ای بسیار کهن دارد و نمونه های بسیار روشن آن را در سراهای باستانی سیستان می توان دید که اگر دیرینگی بنیاد آنها استوار نبود گمان می رفت که این شهر کهن شهر مسجدهای شبستانی بوده و از دیگر ساختمان های درون شهری بهره ای نداشته است.

ادامه دارد...

برگرفته از: مساجد در تمدن اسلامی

 

 

کد خبر 461587

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha