به گزارش خبرگزاری شبستان، همایش" من و و نامه رهبر به جوانان اروپا و آمریکای شمالی" از سوی کانون اندیشه جوان و دفتر مطالعات دعوت اسلامی واحد جهاد علمی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام در آستانه روز ملی جوان برگزار شد.
بر اساس این گزارش حجت الاسلام والمسلمین علی اکبر رشاد، رییس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در این همایش با بیان اینکه سنتی که رهبر معظم انقلاب به آن عمل کردند سنتی نبوی است و بنیانگذار این نحوه مواجهه با مخاطبان و معارف رسول گرامی اسلام (ص) هستند، اظهار کرد: در تاریخ اسلام مکرر رخ داد که وقتی ایشان جمعی را به برخی مناطق اعزام می کردند اولین توصیه آن حضرت (ص) این بود که شما را به جوانان سفارش می کنم.
وی با تاکید بر اینکه پیامبر اسلام (ص)اهتمام خاصی هم شخصا در مواجهه با اقشار مختلف به امر جوانان داشته و توصیه می کردند با جوانان ارتباط برقرار کنید، گفت: سیره آن حضرت (ص) جذب جوانان و متحول کردن آنها که مستعدتر بودند، بود.
حجت الاسلام رشاد ادامه داد: البته معمولا بسیاری از مواقع جوانی که به محضرشان مشرف شده و متحول می شد و به محیط خانواده باز می گشت، آنچنان رفتارش دگرگون و معقول و اخلاقی می شد که نظرها جلب می شد و والدین از این تحول شگرف و ژرفی که در رفتار و سکنات جوان رخ داده بود، تعجب و سوال می کردند که چطور شده و با چه کسی رابطه داشته ای که عوض شده ای.
وی با اشاره به اینکه خطاب رهبری در واقع یک سنت در رفتار دینی ما و احیای یک سنت و خط دهی راهبردی است، تصریح کرد: تکلیف کجا است و به چه امری باید بیشتر اهتمام کنیم؛ این نکته خاص است و ریشه این رفتار رهبری است. ما برای جهان پیام های فراوانی داریم و هر گاه توانستیم این پیام ها را به گوش اقشار مختلف برسانیم موفق شده ایم و هرگاه نتوانستیم یا غفلت کردیم، زیان کردیم. عهد ما عهد غفلت یا عدم قدرت در پیام رسانی به دیگران و خاصه جوانان است.
تکیه انقلاب بر بنیه جوانان
حجت الاسلام رشاد ابراز کرد: امام (ره) اهتمام خاصی به این امر داشتند و در محیط داخلی کشور این مطلب اتفاق افتاد و جوانان عمدتا به ایشان گرویدند و بنیاد انقلاب بر فکر و عاطفه و توان جوان ها ساخته شد، و در بین اقشار جوانان به سخن امام بیشتر توجه کردند ولی ما از همان زمانی که از دوره انقلاب و قبل از پیروزی که ایشان اهتمام داشتند، تدبیری نیندیشیدیم که این ارتباط را به صورت مدیریت شده و توسعه یابنده بهره برداری کنیم. آن نامه که امام به گورباچف نوشتند اتفاق بزرگی بود و در تاریخ اسلام یک عمل کم سابقه در بعد از عهد پیامبر (ص) بود که یک رهبری در جایگاه خاصی خطاب به ابر قدرتی زنده چنین پیامی بدهد و مضامین دقیق و پیش بینی در متن نامه که ابر قدرت در حال فروپاشی است و شرایط پس از فروپاشی باید چه کند. ارجاع نخبگان آن جامعه که یک جامعه مارکسیسم بود که هرچند جنبشی اجتماعی و سست است اما حیث فلسفی وسیعی دارد و اینها برای خودشان فلسفه متفاوتی داشتند و آن را با همه سادگی و سستی توانستند به اقشار مختلف منتقل کنند و کارگران بیسواد هم پیام فلسفی مارکس را دریافت کردند.
وی در ادامه گفت: قیام امام رویکرد فلسفی- عرفانی داشت و آنها از شعارها خسته شده بودند؛ بلوک شرق آن زمان که کانونش شوروی سابق بود از بحث های سیاسی اجتماعی خسته بود چون یک قرن این پیام ها و شعارها را می شنید و احتیاج داشت تفکر عمیق به معنویت و عرفان داشته باشد و پیام امام چنین بود.
وی ادامه داد: ما نسبت به پیام امام کوتاهی کردیم و مورد توجه قرار نگرفت و هیچ اقدامی راجع به پیام امام نشد که در متن آن پیش بینی فروپاشی یک امپراتوری بود و محقق شد، راجع به این محتوای عمیق هیچ اقدام مهمی نشد.
حجت الاسلام رشاد با تاکید بر اینکه به هرحال نگرانیم که نامه رهبر انقلاب نیز دچار همان سرنوشتی شود که نامه حضرت امام مبتلا شد، عنوان کرد: ما چه چیزی برای جهان داریم؟ اسلام در همان تاریخ و سطح هم گوهر گرانبهایی که در اختیار داشت توحید بود. اسلام راجع به اصل اثبات وجود خدا اهتمامی نداشته است و آیه در این مورد کم بوده است. اما آنچه بیشتر مورد اهتمام قرآن است مبارزه با شرک است و وجه ایجابی قضیه حیث طرح توحید ناب است و جهان امروز نیازمند توحید است، اگر درست باشد آنچه در فرآیند توحید و مسئله خدا در تاریخ ادیان مطرح می شود که درست نیست ولی غالبا مورخان ادیان اینطور مطرح می کنند که زمانی بوده که شرک و هزار خدایی بیشتر شایع بوده و رواج داشته است و تدریجا به سمت توحید آمده است.
توحید اولین پیام ادیان
وی با بیان اینکه ما که معتقدیم انسان فطرتا موحد است و توحید اولین پیام ادیان بوده و اولین انسان پیامبر بوده و توحید را مطرح کرده است، تصریح کرد: این مبنا و نگاه ماست اما متاسفانه کتاب هایی که در دانشگاه های کشور تدریس می شود فرآیند پیدایش توحید و احیانا مسئله خداشناسی و خدایابی را آن گونه که ذکر شد تثبیت می کنند و حتی بر اساس انگاره های ناصواب هم یک گوهری در اختیار داریم که جهان تشنه آن است.
رییس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اضافه کرد: این گوهر در اختیار هیچکس نیست، مذاهب و مسالک زیادی مبتلا به بی خدایی هستند و خلا مطلق می دانند و برای هستی روح قائل نیستند، در حیرت و سرگشتگی هستند و یکسری مفاهیم مبهم و بی معنا و مبنا که بر حیرت انسان بیشتر می افزاید که امر قدسی چیست و هرچه تحلیل می کنند تصور یک فضای هپروتی را می کنند که مثلا نور خیالی وسط آن است و این امر قدسی است، خدای نامتشخص چگونه است، چگونه چیزی هست که متشخص نیست.
به گفته وی آموزه تثلیث که متفکران مسیحی و روشنفکرام مسیحی و حتی گاه علمای مسیح نسبت به این قضیه خدشه دارند و مقابله می کنند و کتاب هایی که نوشته می شود گاهی در حد تکفیر و اعدام هم پای مواجهه با تثلیث می ایستند، فیلسوفانی در غرب به دلیل مواجهه با همین آموزه از دین جدا می شوند و این کتاب راسل که می گوید چرا مسیحی نیستم، این مطلب را گفته که من تا وقتی ریاضیات نخوانده بودم پدر و مادرم می گفتم خدا سه تا است و در عین اینکه سه هست، دو و یک است و در عین یک بودن سه است، مقداری که در دبیرستان ریاضیات خواندم گفتم چطور می شود که یک سه و سه یک باشد، معلوم شد که دین پایه ندارد و الان هم همچنان بر طبل تثلیث در برخی کلیساها نواخته می شود، در هر حالی که عده ای مخالفت کرده و عده ای هم توجیه می کنند و می خواهند به نحوی این مفهوم را قابل دریافت کنند، مبانی و ابزاری که این چنین تعالیمی را می گوید زیر سوال می برند که اصلا چه دلیلی دارد و چرا باید معارف و عقاید عقلی باشند و لزومی ندارد، انسان باید ایمان داشته باشد و لازم نیست معقول باشد، چه ضرورتی دارد و چه کسی گفته باید دین را با عقل بسنجیم، عرصه دین و عقل جداست و برای اینکه جواب سوالات و چالش هایی که معطوف به عقاید اساسی است و اساسی تر از مسئله خدا که کانون دین و مبنایش خداست و از این اساسی تر نداریم، برای اینکه در مقابل این چالش ها پاسخی ندارند عقل را زیر سوال می برند و می گویند مزاحم ماست و تلاش های زیادی می کنند، تصوری که در یهودیت و مسیحیت از خدا وجود دارد.
دنیایی از ذخایر معنوی داریم اما فقیریم
وی با اشاره به اینکه عرفان عمیق و منابع عمیق ما و نهج البلاغه ی ما فوق العاده است، اذعان کرد: ما در داشتن این سرمایه هایمان همچون آفریقایی ها در منابعشان هستیم، آنها در منابع مادی و ما در منابع معنوی شبیه هم هستیم، فقیریم اما دنیایی از ذخایر در اختیارمان است؛ نهج البلاغه متاسفانه شناخته نیست و دنیا آن را نمی شناسد، توحید متعالی که نهج البلاغه آن را معرفی می کند قابل فهم تر از سایر منابع ما است، عمق آن مورد توجه نیست
بنا به گزارش روابط عمومی کانون اندیشه جوان، وی یادآور شد: یکی از صاحبنظران در هیئت کرسی و نظریه پردازی از آیت الله بهشتی نظری مطرح کردن که دفاع و پذیرفته، و به عنوان نوآوری قبول شد که مدعایش این است اخلاق نبوی خودش یک معجزه بوده است، این حیث از اعجازهای پیامبر (ص) بوده چون آثار اعجاز را داشته است. بسیاری از این حیث مسلمان شدند که مثلا ایشان از راهی عبور می کردند و به سر این بزرگوار خاک و خاشاک می ریزند و یکبار که عبور می کنند می گویند این دوستمان کجاست؟ و ایشان می گوید همین که هر روز که از اینجا رد می شوم یادی از ما می کند و بعد به پیامبر (ص) می گویند او یهودی بود و اذیتتان می کرد و الان هم مریض شده است، گفتند به عیادتش برویم و به محض اینکه وارد خانه یهودی شد مثل فنر بلند شد و اشهد گفت.
حجت الاسلام رشاد خاطرنشان کرد: این اخلاق نبوی است و ایشان با همین اخلاقش همه را مسلمان می کردند و آنوقت امروز یک عده با کشتن می خواهند دیگران را مسلمان کنند. باید از همین جا به نتیجه رسید که آیا اینها از جای دیگر تغذیه می شوند؟ آیا واقعا اینها پیرو پیامبر (ص) و اخلاق پیامبرند و از جهات دیگر. به هرحال باید تاسف خورد که ما گوهرهای گرانبهای بی نظیر و بی مانندی داریم اما نمی توانیم اینها را عرضه کنیم، آنوقت عده ای با پوشش مناسب سم را به عنوان دارو و تریاک را به عنوان تریاق در اختیار جوامع بشری می گذارند و آنها را مسموم و نابود و به نام حقوق و آزادی دنیا را ویران می کنند و ما این همه منابع و معارف معنوی داریم که به درستی نمی توانیم از آن استفاده کنیم.
پایان پیام/
نظر شما