آیا حوزه علمیه شیعی قبل از امام باقر ‌(ع) وجود داشته است؟

خبرگزاری شبستان: آیت الله علم الهدی گفت: رسول الله (ص) دایم الاوقات فقه می گفتند و ائمه اطهار از زمان امیرالمومنین (ع) طی ماه های رجب تا محرم در مکه معظمه به بیان فقه می پرداختند؛ لذا حوزه علمیه قبل از امام باقر و امام صادق علیهما السلام وجود داشته هرچند در زمان این دو بزرگوار، شکل منسجم یافت.

  • خبرگزاری شبستان: حوزه علمیه شیعی قدمتی به گستره تاریخ تشیع دارد و با پویایی و تلاش مستمر به راه خود ادامه می دهد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد گسترش روزافزون مدارس و مراکز تخصصی حوزوی هستیم. برای بررسی قدمت حوزه علمیه شیعی و یافتن پاسخِ سوالاتی از این دست که چرا به طلاب، شاگردان امام صادق می گویند و چرا شاگردان رسول الله یا امیرالمومنین (ع) نمی گویند و ...، به محضر آیت الله سیدعبدالجواد علم الهدی، فقیه و تولیت مدرسه علمیه امام القائم (عج) رفتم؛ مشروح این گفتگوی صریح و علمی با ایشان تقدیم می شود.

 

آیا حوزه علمیه شیعه در زمان امام باقر و امام صادق تاسیس شد یا اینکه در زمان رسول الله و سایر معصومین، دروس حوزوی تعلیم می شد؟

 

در دوران حکومت آل امیه یعنی مروان بن حکم بن ابی العاص و شش فرزند او که حکومت غاصبانه، سلطنتی و استبدادی بر مسلمین روا داشتند تا زمان حضرت موسی بن جعفر (ع) فرصت گرانمایه ای 15 سال برای امام باقر (ع) و 16 سال برای وجود مقدس امام صادق (ع) در مدینه طیبه و ایام حج در مکه معظمه فراهم شد تا با تشکیل حوزه علمیه، فقه و معارف الهی و تأویلات قرآن و علومی که در اصول و فروع برای شیعیان تا صبح قیامت لازم است، بیان شود.

 

از آنرو که پادشاهان آل مروان دمشق را مرکز حکومت شان قرار دادند، در آن بلاد به حکومت خود سرگرم بودند و توجه چندانی به مدینه طیبه و مکه معظمه نداشتند، این دو امام بزرگوار دستور فرمودند درب خانه شان به روی همه کس باز باشد و در محضر آنان مسایل علمی مطرح شود. در مدت 31 سال جامع فرمایشات آن دو بزرگوار در 400 اصل به وسیله زراره، محمد بن مسلم، هشام بن حکم و امثال آنها ثبت، ضبط و تدوین شد. در زمان غیبت صغری و اوایل غیبت کبری حضرت بقیه الله این 400 اصل به صورت کتب اربعه (کافی، تهذیب، استبصار و من لا یحضره الفقیه) درآمد و تا به امروز به عنوان مستند مورد توجه اعلامِ بزرگوار فقهای شیعه است.

 

امام سجاد (ع) بعد از واقعه عاشورا تا آخر عمر مبارک شان هر سال با اهل بیت(ع) و نزدیکشانشان در خفا و آشکار در ماه رجب تا محرم الحرام در مقامِ ابراهیمِ مکه معظمه جلوس داشتند و شیعیان یمن، بحرین، شامات و بلاد عجم در فصل حج از وجود ایشان استفاده می کردند. این وضعیت در امامان قبل یعنی از امیرالمومنین (ع) تا حضرت سیدالشهدا (ع) وجود داشت و رسول الله (ص) نیز دایم الاوقات به بیان فقه می پرداختند. بنابراین حوزه علمیه شیعه گستره ای به دارازای قدمت تاریخ تشیع دارد هرچند در زمان امام باقر و امام صادق علیهما السلام شکل امروزی و منسجی یافت.

 

حوزه علمیه از زمان امام باقر و حضرت صادق (ع) به صورتی تشکیل شد که در بلاد مختلف شیعه به صورت آشکار و غیر آشکار تمام فرمایشات اهل بیت (ع) بازنویسی می شود و امروز با تحقیق مشخص شده در میان مذاهب مستند به اسلام هیچ مذهبی به مقدار شاگردان ائمه اطهار (ع) یعنی علمای شیعه اثنی عشری، تالیفات ندارد.

 

خوشبختانه یا متاسفانه تعداد دروس خارج که عالی ترین سطح حوزوی است، هر روز گسترش یافته به طوری که تعداد آن با هیچ دوره ای از تاریخ شیعه قابل مقایسه نیست. خوشبختانه از این منظر که در این جلسات طلاب به تحصیلِ معارف اهل بیت (ع) اشتغال دارند و متاسفانه از این منظر که تعدد این دروس احتمالا از غنای آن می کاهد و این سوال نیز مطرح است که آیا این همه فقیه وجود دارد که بتوانند تعداد بسیار زیادی درس خارج را تدریس نمایند؟! سوال اساسی اینکه استاد درس خارج باید دارای چه مراتب علمی و شرایطی باشد؟

 

اصطلاح درس خارج (فقه و اصول فقه) در تعریف مراجعِ بزرگ شیعه از مناصب خاص و لطیفِ فاضل محترمی است که در این دو علم صاحب نظر است؛ یعنی اینکه احاطه به انظار متقدمین از جمله نظر فقهی و اصولی شیخ مفید، شیخ طوسی، ابن ادریس، محقق و علامه داشته باشد و همچنین با احاطه به نظرات فقهی و اصولی آنان از علامه به بعد مانند نظرات شهیدین (صاحب لمعتین)، محقق بهبهانی و اعلام دیگر تا زمان شیخ انصاری بتواند قوت و ضعف اخبار و اختیارات آنان را در کتب خودش بیان نماید. و در صورت لزوم از زمان شیخ مرتضی انصاری به بعد تا دوره اساتید خودشان چنانچه نظر فوق العاده ای وجود دارد مهمات را استخراج و بیان کند. از این جهت چنین فردی شایسته تدریس درس خارج در حوزه های علمیه است و علی الظاهر در زمینه فقه و اصول فقه صاحب کتب و تالیفات شایسته ای نیز می باشد.

 

بالاترین مراتب علمی در حوزه شامل تدریس فقه و اصول فقه است. این دو شاخه علمی به چه معنا هستند؟

آنچه را که در اصطلاح اعلامِ متفق به جامعیت فقه اهل بیت (ع) وجوددارد اینکه مجتهد با ادله اربعه یعنی کتاب، سنت، اجمال و عقل نظر فقهی خود را استنباط و به مقلدین ارایه نماید. در این معنا علم اصول به معنای علم جامعی است که در تمام مباحث عنوان شده و مورد نظر اصولیین است. در این زمینه دو کتاب جامع یعنی فرائد الصول و کفایه الاصول برجسته و شاخص هستند. این دو کتاب جامعِ انظارِ اصولیین از قدما مانند شیخ مفید و شیخ طوسی است و مجتهد می تواند نظر استنباطی خودش از فقه اهل بیت را با همین اصول بیان کنند.

 

مجتهد می بایست همچنان که امام صادق (ع) فرمودند «علینا بالقاء الاصول و علیکم بالتفریع؛ ما باید اصول و معیارها را به شما القاء کنیم و شما خود تفریع کنید»، مبتنی بر اصول، فروع احکام و دستورات الهی را استنباط و استنتاج نماید. از این جهت اصطلاح اصول در لسان اساتیدِ کهن توام با کلمه فقه است. در واقع اصول وسیله تحقیق و بررسی فقه است لذا به آن "اصول فقه" می گویند.

 

پایان پیام/

کد خبر 460838

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha