به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان، غلامحسین ابراهیمی دینانی، استاد بازنشسته فلسفه دانشگاه تهران در همایش بزرگداشت حکیم ملاصدرا با اشاره به نظم الهی و رابطه آن با نظم بصری اظهار کرد: شاید هیچ موضوعی در عالم هستی از موضوع نظم مهمتر نباشد و در حقیقت نظم، فلسفی ترین موضوع و بنیادی ترین مساله در عالم هستی است.
وی با بیان اینکه عدالت و نظم هر دو یک تعریف دارند، گفت: اگر تمام لغت های عالم را بشماریم با تعداد بیشماری از لغت های مختلف در لغت نامه و دیکشنری ها و المعجم مواجه می شویم که اگر آنها را به حال خود رها و تمام لغات را به این منابع پرتاب کنیم هیچ کس معنایی از آن نمی فهمد، اما تمام معانی عالم از آغاز تاکنون در همین الفاظ و کلمات پراکنده است و وقتی پراکندگی آن رفع شود و چیزی این کلمات را با هم مرتبط کند معنا می دهند که این همان نظم است.
وی هر زبانی را دارای یک نظم خاص دانست و گفت: در یک زبان مثلا عربی اول فعل قرار می گیرد و سپس فاعل و در زبانی مانند: فارسی یا انگلیسی ابتدا فاعل قرار می گیرد و بعد فعل، بنابراین، زبان مجموعه ای از لغت ها نیست و اگر آن زبان باطنی نباشد لغت معنا نمی دهد.
ابراهیمی دینانی با تاکید بر اینکه وقتی لغت در جایگاه خود قرار گرفت، معنا می دهد عنوان کرد: حال باید دید نظم چیست؛ در عالم حتی یک خطا نیست و همه چیز سر جای خود است و اگر صدای عر عر الاغ برای برخی گوش ها نکره و زننده است اما صدای بلبل گوشنواز، نمی توان بر این مساله عنوان بی نظمی گذاشت بلکه خداوندی که هر دوی این موجود را خلق کرده است برای او تفاوتی نمی کند و صدای الاغ برای او ناپسند نیست و صدای بلبل زیبا.
وی ادامه داد: اما اینکه چطور نظم پیدا می شود باید دید کوه منظم است دریا نیز با همه امواج خود منظم است زمین و کره مریخ و گردش سیارات همه سرجای خود است پس با این وجود بی نظمی یعنی چه آیا آدمها بی نظمند؟ آدمها که همه نظم را می فهمند اما چرا خود بی نظمی می کنند در واقع آدمیزاد همه کار می کند هم کار جبرییلی هم کار شیری هم کار گرگی چرا اینگونه بدبخت است (البته این بدبختی در قالب خوشبختی قرار می گیرد) به دلیل آنکه انسان ترکیبی است از جبرییل و مورچه ظاهرش ظاهر است و باطنش باطن اما گاه کار ظاهری را باطنی انجام می دهد و گاه برعکس. او افراط و تفریط دارد و هیچ موجودی در عالم این صفت را ندارد.
دینانی تاکید کرد: این فاصله ملک و ملکوت از شیطان تا اله بسیار زیاد است و گاه در این فاصله شلوغ و پلوغ می شود و انسان می فهمد نظم او خراب شده است.
وی با اشاره به اینکه اگر بخواهیم معنای نظم را به خوبی درک کنیم به این بیت از حافظ که بیا تا گل برافراشانیم و مل در ساغر اندازیم/فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم باید توجه کنیم، یادآور شد: در اینجا گل برافراشاندن همان عقل است و می در ساغر انداختن همان عشق و با عقلِ تنها نمی توان کاری کرد. تجلی و بیان و ظهور و گسترش عقل و فهم ملک و ملکوت را درمی نوردد و وقتی عقل و عشق توام شد، سقف فلک شکافته می شود که این شکافتن یعنی اتحاد عقل و عشق و تجسم حقیقت.
گفتنی است، نوزدهمین بزرگداشت حکیم صدالمتالهین (ملاصدرا) با عنوان «فلسفه و نظم عمومی» صبح امروز پنجشنبه، 31 اردیبهشت پیش با حضور جمعی از اندیشمندان، اساتید فلسفه و فضلای حوزه در مجموعه آدینه برگزار شد.
پایان پیام/
نظر شما