به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان، نگاهي به آمار جمعيتي ايران نشان ميدهد كه بازه جواني، پرترافيكترين بخش از هرم سني كشور است، موضوعي كه به دفعات پرتكرار به آن اشاره شده است و مسئولان و مقامات كشوري را درخصوص مسائل اين قشر در حوزههاي مسكن، تحصيل و اشتغال به سياستگذاري و تصميمگيريهاي كلان واداشته است. تصميمگيريهايي كه هرچند در برخي موارد با نتايج مثبتي همراه بوده است اما هنوز خلاءهايي در بين نيازهاي اين قشر پرتحرك و پرانرژي ديده ميشود.
حدود 4 ميليون دانشجو آماري از قشر تحصيلكرده دانشگاهي ايران است كه قبل از ورود به دانشگاه با دغدغه عبور از مرحله كنكور فرصت حضور در دانشگاه را پيدا كردند اما داستان دانشجويان و دانشگاهيان پس از قبولي در دانشگاه تازه آغاز ميشود چراكه دوران خوش دانشجويي با يادآوري چگونگي يافتن شغل مناسب و متناسب با رشته تحصيلي كام راه يافتگان به دانشگاه را تلخ مينمايد.
به دست آوردن شغلی متناسب با رشتهای که دانشجو در آن تحصیل کرده و تخصص يافته است به ويژه در سالهاي اخير به آمال و آرزويي تبديل شده است، آيندهاي ایدهآل كه تنها در ذهن دانشجويان باقی میماند و کمتر کسی پیدا میشود که شغلش با رشتهای که درآن تحصیل کرده است، مطابقت داشته باشد.
یکی از ایرادهایی که به نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی گرفته میشود موضوع عدم استعداديابي و عدم هدايت تحصيلي دانشآموزان و دانشجويان و فقدان آموزش مهارتهاي حرفهاي و تخصصي در محيطهاي علمي و دانشگاهي است چراکه دانش آموزان پس از سپري نمودن 12 سال زندگي خود در مدارس، تنها با دراختيار داشتن دادههاي تئوري محض وارد دانشگاهي ميشوند كه تنها تفاوت آن با مدارس فضاي متفاوت آموزشي آن است چون در دانشگاهها نيز تخصصي متناسب با رشتههاي دانشگاهي جهت آمادهسازي دانشجويان جهت ورود به بازار كار ارائه نميشود.
از عمر خود و دریافت دیپلم به دلیل عدم مهارت نمیتوانند محاسبه کنند که توانایی اداره چه شغلی را با بهترین بازدهی دارند.
وزارت علوم هم بدون توجه به نیاز واقعی بازار كار، به پذیرش و تربیت دانشجو به شیوه خود اقدام ميكند، اقدامي كه نتيجه آن باعث شده است تا آمارها نشان دهد بیکاری میان افراد باسواد جامعه نسبت به دیگر افراد بیشتر استآم چرام چراکه میان نیاز واقعی بازار کار و رشتههای دانشگاهی که دانشجو پذیرش میشود تناسبی وجود ندارد و در کنار آن تنها مطالب تئوري و به عبارتي بهتر حفظيات دانشجو ارتقا یافته است در حاليكه در عرصه عمل ارتباط ميان دانشگاه و صنعت و بازاركار احساس ميشود.
دانش آموزان حافظ محور دیروز که امروز دانشجویان تئوری پذیر شده اند و مهارتی ندارند هنگامی که فارغ التحصیل می شوند وبه دنبال شغلی می روند با جبر بازار کار رو به رو می شوند و تنها کسانی انتخاب می شوند که نیاز واقعی بازار را با مهارتی که دارند برطرف کنند به دلیل عدم فرهنگ سازی درست کار در کشور هم فارغ التحصیلان با مدارک بالا جذب هر شغلی نمی شوند، چراکه آنرا متناسب با رشته و درجه مدرک تحصیلی خود نمی دانند و این زمینه ای است تا آمار بیکاری میان قشر تحصیلکرده افزایش یابد.
برای برطرف کردن این مشکل، ارتباط دانشگاه و صنعت در چند سال اخیر بسیار مطرح شد اما نکته در این است که صنعت گران به دانشگاهیان اعتماد ندارند و از قشر تحصلیکرده بسیار کم استفاده می کنند به طوری که به گفته ی مشاور رئیس جمهور در امور اقتصادی 88 درصد شاغلان در بخش صنعت دیپلم و زیردیپلم هستند.
رابطه جایگزین ضابطه در صنعت
در این باره دکتر داریوش مهاجر، دبیرکل کنفدراسیون صنعت ایران به خبرنگار شبستان می گوید:این مسئله به فرهنگ بر می گردد،امروزه صنعت های مختلف کشور وقتی کار پژوهشی دارند به جای اینکه مستقیم با دانشگاه ارتباط برقرار کنند از طریق یک رابط برای پیدا کردن پژوهشگر استفاده می کنند.
وی با اظهار تاسف از فرهنگ رابطه بنیان به جای ضابطه بنیان در کشور افزود: 2 گروه صنعت گر در کشور وجود دارد که گروه اول دانش و تکنولوژی کم دارند و گروه دوم دارای دانش، تکنولوژی و تجربه هستند که باید این 2 گروه را از هم متمایز کنیم.
مهاجر ادامه داد: گروه اول با توجه به نقش کمی که در تولید ناخالص داخلی کشور دارد اما به دلیل نوع کار در بنگاه های کوچک و متوسط اقتصادی در ایجاد اشتغال زایی نقش زیادی دارند و به دلایل و شرایط مدیران و ویژگی های این صنعت ارتباط با دانشگاه وجود ندارد.
دبیرکل کنفدراسیون صنعت ایران اظهار کرد: در دانشگاه هم زمینه ارتباط با صنعت خیلی فراهم نشده است، البته در چند سال اخیر تفاهم نامه هایی بین صنعت و دانشگاه منعقد شده است اما اگر در بخش پژوهش، آموزش و حوزه های مختلف همکاری به صورت منظم و سیتماتیک باشد این مشکلات کمتر به وجود می آید.
وی ادامه داد: متاسفانه نظام آموزشی ایراد دارد در دهه های اخیر به جای اینکه علم گرا شدن، مدرک گرا شده اند به دلیل امکانات کم آموزش های در دانشگاه ها تئوری است و زمینه برای آموزش های عملی فراهم نشده است، اگر آموزش های عملی تقویت شود، پس از فارغ التحصیلی فرد با توجه به داشتن دانش تئوری در کنار دانش عملی می تواند وارد صنعت وخط تولید شود.
دانش نظری در دانشگاه ها باید مکمل صنعت باشد
همچنین؛ قاسم جعفری عضو کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی معتقد است؛ باید کار مبتنی بر اندیشه و دانش باشد و بهره وری از کار درست صورت گیرد.
وی در ادامه به خبرنگار شبستان می گوید:باید در کار نگاه خلاقانه داشته باشیم که پیش نیاز آن دانش و مهارت آموزی است.
جعفری تصریح کرد:دانش نظری در دانشگاه ها باید مکمل صنعت باشد، متاسفانه در کشور اینگونه نیست وما درد را می فهمیم و دنبال درمان نمی رویم.
عضو کمیسیون آموزش مجلس بیان کرد:فرهنگ کار در کشور وجود ندارد، اولین و اساسی ترین عنصر برای کار را بودجه می دانیم که درست نیست. باید هر کسی از خود شروع کند و برای رسیدن به اهداف از فکر، اندیشه و نقشه راه استفاده کند و فردی موفق است که ضمن مدیر بودن و داشتن دانش تئوری ، تجربه عملی هم داشته باشد.
وی تصریح کرد: در کشور های پیشرفته با بودجه بخش صنعت به دانش آموزان مهارت یاد می دهند و پس از فارغ التحصیلی جذب صنعت می شوند اما فرهنگ کشور ما مدرک گرا است.
وی با بیان اینکه صنعت به دانشگاه اعتماد ندارد ادامه داد: دانشجوی دکتری با یک پروژه خیالاتی فارغ التحصیل می شود و تنها یکسری معلومات فرا گرفته اما مهارت ندارد و انتظار دارد جذب کار شود دانشگاه ها باید همراه دانش تئوری، آموزش عملی هم ارایه دهند.
به گفته ی جعفری باید رشته های کاربردی، بین رشته ای در دانشگاه ها تقویت شود و توسعه دانشگاه ها، علم و پژوهش بر اساس تقاضا و نیاز جامعه باشد.
سیستم عرضه و تقاضا در کشورباید درست شود
همچنین؛ عضو هیئت علمی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی مشکل را صنعت و دانشگاه نمی داند و به خبرنگار ما می گوید: مشکل بازار کار است، اگر سیستم عرضه و تقاضا در کشور درست و سیاست دولت منطقی باشد، خود به خود کارخانه ها راه می افتند و احتیاج به استخدام افراد تحصیلکرده و غیر تحصیلکرده دارند.
امیر موسوی نیا تصریح کرد:واردات بی رویه ، عدم ثبات ارز موجب شده است کسی ریسک سرمایه گذاری در کشور را نکند و چرخ کار و تولید در کشور نمی چرخد تا از دانشگاهیان هم استفاده شود.
با اين تفاسير و نظرات جامعه جوان و تحصيلكرده ايران اسلامي در شرايطي فعلي عطش وصف ناپذيري براي حضور در بازار توليد و آباداني ايران اسلامي دارد، تواني كه استفاده و بهرهبرداري مناسب از آن ميتواند عامل محرك توسعه اقتصادي كشور باشد چراكه در ادبيات اقتصادي، نيروي انساني جوان يكي از عوامل پيمودن مسير توسعه به حساب ميآيد عاملي كه بسياري از كشورهاي دنيا با جذب مهاجر تلاش ميكنند تا حجم نيروي كار جوان خود را ارتقا بخشند. از همينرو دايره وسيع جوانان تحصيلكرده داخلي ميتواند عاملي در جهت پيشرفت كشور باشد كه البته اين مهم با آموزشهاي تخصصي و ارتباط هرچه بيشتر محيطهاي دانشگاهي با بازار كار فراهم ميشود. اقدامي كه اگر براي آن چارهاي عملي انديشيده نشود پيامدها و ناهنجاريهاي نچندان مطلوبي به دنبال خواهد داشت.
به نظر ميرسد حل اين مشكل با سرمايهگذاري بخش خصوصي، جهت تربيت متخصصان علمي در دانشگاهها و محيطهاي علمي ممكن خواهد بود.
گزارش از معصومه بدخشان
پایان پیام/
نظر شما