به گزارش خبرگزاری شبستان آنکارا همه تلاش خود را به کاربست تا با ورود پویا به عرصه نظام بین الملل، حوزه نفوذ سیاسی و اقتصادی را برپایه منافع خود در دو محور عمده گسترش دهد.
نخستین تلاش در جهت الحاق به اتحادیه اروپایی و دوم مداخله در چالشهای منطقه غرب آسیا به منظور نمایان کردن ترکیه در مقام یک کشور تاثیرگذار و قدرتمند از طریق تغییر در نظم منطقهای و موازنه قوا در برابر ایران، عربستان و مصر به عنوان سه قدرت سنتی منطقه؛ که نمونه بارز آن نیز بحران سوریه و مواضع بحثبرانگیز دولت ترکیه در این خصوص است.
از آنجا که دولت ترکیه نسبت به گسترش حوزه نفوذ خود در شرق دریای مدیترانه دارای نگاهی رویکرد نوعثمانی دولت ترکیه قلمداد کرد.
در حقیقت ترکیه منافع آنی و زودگذر، نظیر بازار مصرف سوریه را در کوتاه مدت به فراموشی سپرد و با اتخاذ یک استراتژی بلندمدت در خصوص این کشور سیاست تغییر نظام اسد را به عنوان رویکرد اصلی خود برگزید؛ رویکردی که در ابتدای بحران؛ به شکل انتقادهای دیپلماتیک نمود یافت و در مدت کوتاهی مبدل به اتخاذ مواضع صریح علیه دولت اسد و اقدامات عملی نظیر حمایت از گروههای مخالف در جهت تغییر نظام سوریه شد.
نکته قابل تامل اینکه، ترکیه اولین کشوری بود که با ارائه طرح ایجاد منطقه حائل و پرواز ممنوع در سوریه و حمایت لجستیکی از ارتش آزاد، به شکل مستقیم به جنگ با سوریه وارد شد. طی ماههای اخیر نیز با تجزیه شهر ادلب و ضمیمه کردن آن به خاک خود عملا نقض حاکمیت دولت اسد را در دستور کار قرار داده است.
این درحالی است که رسانهها و برخی دولتهای منطقه، نقش ترکیه را در بحران سوریه بیش از حمایت لجستیکی از ارتش آزاد عنوان میکنند و معتقدند ترکیه از حامیان اصلی گروه تروریستی داعش در سوریه است، موضوعی که اگرچه همواره از سوی ترکیه تکذیب شده است، اما شدت این اقدامات به حدی است که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. به طور مشخص انتقال نفت رقه و دیرالزور و موصل و دیگر مناطق تحت کنترل داعش به بازارهای جهانی از طریق ترکیه شاهدی متقن براین مدعا است.
قدر مسلم، ترکیه پس از ورود ایالات متحده به جنگ سوریه در قالب ائتلاف علیه تروریستها، رویاهای خود را دستیافتنیتر از گذشته تصور میکند. بی تردید، آتش بس اخیر و شایعات مربوط به طرح تقسیم سوریه به دو قسمت تحت حاکمیت مخالفین و نظام اسد، این خوشبینی را دو چندان خواهد کرد، هرچند نمیتوان انتظار داشت که این تحولات بدون واکنش از سوی ایران و روسیه روند مورد نظر ترکیه را طی کند و مطمئنا در روزهای آینده شاهد واکنش مقامات رسمی این کشورها در رابطه با این موضوع خواهیم بود.
باید توجه داشت که موضوع سوریه در حال حاضر یکی از مسائل بحث برانگیز میان احزاب مخالف حزب حاکم نیز هست و با توجه به برگزاری انتخابات پارلمانی این کشور که ماه آینده برگزار خواهد شد؛ اهمیت موضوع سوریه برای حزب حاکم دو چندان خواهدبود.
در حال حاضر مهمترین رقیب حرب عدالت و توسعه حزب خلق جمهوری است که بنا به شنیدهها از اکثریت علوی برخوردار است و به عنوان «حزب علوی» نیز در ترکیه شناخته میشود. طبعا توفیق سیاستهای حزب حاکم در پرونده سوریه سبب خواهد شد تا اردوغان ضمن کسب اکثریت مجلس، به اهداف خود در راستای تغییر و اصلاح قانون اساسی ترکیه جامه عمل بپوشاند.
براین اساس، به نظر میرسد با توجه به تحولات پیش رو و اقدامات صورت گرفته، سیاست ترکیه نسبت به نظام حاکم در سوریه حداقل در ماههای اخیر تغییر ناپذیر باشد؛ چراکه تغییر در سیاست اردوغان نسبت به سوریه، نوعی تغییر در نگرش به استراتژی نوعثمانی گرایی ترکیه خواهدبود، مسئله ای که طبعا با واکنش منفی متحدان سیاسی و طرفداران وی همراه خواهد شد.
پایان پیام /
رضا عدالتی پور
نظر شما