خبرگزاری شبستان: بیست و هفتم رجب مصادف با سالروز بعثت نبی مکرم اسلام است. پیامبری که حسن خلق او سبب شد تا حتی بدخلق ترین اعراب بادیه نشین در زندگی و رویه رفتاری خود تغییری اساسی دهند.
او با تشکیل حکومت و حرکت در مسیر عدل و رحمت توانست اسلام را گسترش دهد و همواره در تمامی امور سعی داشت تا «مسجد» را محور قرار دهد به گونه ای که در بدو ورود به مدینه، در اولین اقدام مسجدی را بنا نهاد.
در سالروز بعثت نبی مکرم اسلام و در راستای بررسی شرایط جامعه زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) قبل از بعثت همچنین نقش نهادهای دینی به ویژه مسجد در ترویج اسلام ناب محمدی با حجت الاسلام «سید سجاد ایزدهی»، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به گفت وگو پرداخته است که حاصل آن را می خوانید:
- بفرمایید بعثت نبی مکرم اسلام در چه شرایطی رخ داد و جامعه آن زمان در چه وضعیتی بود؟
برای بررسی فضای سیاسی اجتماعی زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) طبیعتا باید سال های قبل از بعثت حضرت را نیز تحلیل کنیم. قبل از هر چیز به عرصه دینی جامعه عرب قبل از بعثت اشاره می کنم. مدت ها بود که دین ابراهیم حنیف در شبه جزیره عربستان حاکم بود و بعد از آن مدت ها بود که دین جدیدی به این منطقه وارد نشده بود و مردم دین حضرت ابراهیم(علیه السلام) را باور داشتند اما به شرک هم دچار شده بودند و در کنار خداوند «الله» بت هایی را می پرسیتیدند و انسان های خشن و لجوجی بودند، به گونه ای که دختران شان را زنده به گور می کردند و جنگ های صد ساله با هم داشتند، پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) در این فضا آمد و نه فقط تغییراتی را در این فضا انجام داد بلکه اساس بنیادهای نظری و ذهنی مردم را عوض کرد که به تبع آن اخلاق و رفتار مردم تغییر کرد.
یعنی وقتی نظام اعتقادی مردم بر مبنای بت بنا شده بود و زندگی مادی اهمیت داشت پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) یک نگرش و مبنای جدید را ارایه کرد. این مساله موجب شد تا مردم به تدریج نگاه زمینی شان را به نگاه آسمانی شان تغییر دهند و خداوند را به عنوان موازنه جدی در زندگی شان قرار دهند، طبیعتا نوع رفتارشان تغییر کرد و مردمی که بسیار ابتدایی بودند در اندک زمانی تبدیل به مردمی متمدن شدند که ایثار و انفاق برایشان اهمیت یافت.
آنها بسیار متحول شدند، این مسئله و این تغییر نگرش به نوع مبانی برمی گشت که پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) عرضه کرد، در عین حال اخلاق و رفتار حضرت نیز روی آنان اثر زیادی گذاشته بود.
این شرایط که عنوان شد وضعیت کلی جزیرة العرب بود.
از سوی دیگر اسلام به عنوان آخرین دین الهی است و چون پیامبر، پیامبرِ دین خاتم است و قرار است که بعد از او دین دیگری نیاید در نتیجه طبیعتا باید این دین مبانی کامل و ظرفیت انسان سازی بالایی داشته باشد و بشود با آن مبانی هم انسان و هم تمدنی عظیم ساخت در عین حال به گونه ای که موجبات پاسخگویی به پرسش های بشر فراهم شود. نبی مکرم اسلام با منطق خود آن نظام جاهلی را از بین می برد و با منطق خاتمیت یک نگاه جامع فراگیر را که مبتنی بر نیازهای مادی و معنوی است و همه عرصه های زندگی بشر را در بر می گیرد جلو روی مردم قرار داد و همچنان حجم وسیعی از مسلمانان در خانی که پیامبر برای بشریت پهن کردند زندگی می کنند.
- بنابراین پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) نه تنها تغییر در سبک زندگی ایجاد کرد که در اخلاق و رفتار مردم اساس و بنیانی دیگر را پایه نهاد؟
بله، طبیعتا این بشر که در فضای جاهلی قرار داشت و هرگز تمدن به آنان اطلاق نمی شد با ورود به فضای جدید فکری از اساس تغییر کرد و به ویژه این تغییر در نوع نگاه به خانواده مشهود است.
پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) در کوتاه ترین زمان بدترین و لجوج ترین افراد امت را تغییر داده و نگاهی متفاوت را می سازد.
- و این تغییرات در حوزه امور سیاسی، اجتماعی به چه صورت بروز یافت؟
توجه کنیم فضایی که پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) با آن مواجه بود نظام قبیله ای بود و حقانیت نظام این چنینی همان است که ریاست قبیله می گوید و نکته بعدی این که در ساختار سیاسی این جامعه، دولت فراگیر نیست و هر قسمتی یک قبیله ای حکومت می کند که طبیعتا با این رویکرد همواره درگیری هایی وجود دارد.
پبایمر بنای قبیله را به عنوان حقانیت از بین برد، به این مفهوم که هرکسی که رییس قبیله باشد حرف او حق است. حضرت بنا را بر شایستگی گذاشتند. یعنی در این مقطع منطق گزینش حاکم و کارگزار را در جامعه آن روزگار تغییر دادند.
نکته دیگر اینکه یک حکومت واحدی ایجاد می شود، یعنی وقتی پیامبر(صلی الله علیه و سلم) در مدینه و بعدها در شبه جزیره عربستان حکومت اسلامی تشکیل دادند به تدریج قبایل در حاشیه قرار می گیرند و تعصبات قبیله ای جایگاهی نداشته و مجموع قبایل به امت تبدیل می شوند.
تبدیل شدن مجموعه انسان های مسلمان در غالب امت واحده تعبیری است که حکومت واحدی را در بر می گیرد و این حکومت مسیر واحدی را در بر می گیرد. در نتیجه پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) دولت های نوینی را ایجاد می کند و غرض حضرت فقط تغییر و تبدیل یک سری از آداب و رسوم در شبه جزیره عربستان نیست بلکه ساختاری است که تا به امروز وجود دارد، نبی مکرم اسلام در محتوا و ساختار حکومت، رفتار، اخلاق انقلابی را ایجاد می کند.
با همین مبنا نیز اسلام فراگیر شده و منطق پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) جا می افتد، اگر این منطق فقط منطق عربی بود و یا ویژه شبه جزیره عربستان بود هرگز این قابلیت را نداشت که امروز ببینیم که یک سوم از جمعیت جهان مسلمان باشند.
- به نظر شما امروز چگونه می توانیم دین اسلام را در جهان به بهترین شکل معرفی کنیم؟
باید از افراط و تفریط در بیان معارف دین دوری کنیم، در عین حال باید از ظرفیت های تبلیغی دین در سطح جامعه بهره بگیریم و به ویژه از ظرفیت مساجد استفاده کنیم. امروز در جاهلیت مدرن هستیم، ارزشها از میان رفته است، به سیره پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) بازگردیم که در برابر مشکلات صبوری کرد. با متانت با مسایل مواجه شد.
اگر این منطق یعنی منطق دوستی و رحمانیت اسلام به گوش جامعه جهانی برسد و اسلام اصیل برای جهانیان معرفی شود دیگر این جاهلیت مدرن مشتری نخواهد داشت.
پایان پیام/
نظر شما