حجت الاسلام رضایی در گفتگو با خبرنگار حوزه مهدویت خبرگزاری شبستان با اشاره به دیدگاه شیعه درباره انسان شناسی جسمی گفت: از نظر ادیان ابراهیمی، خصوصاً اسلام، انسان هویتی ترکیبی از جسم و روح دارد و اگرچه روح با بدن اتحاد مییابد، ولی در عین حال از بیرون به او افاضه شده است، اصولاً شگفتی وجود آدمی که او را اشرف مخلوقات کرده، ناظر به همین هیئت وجودی استثنائی اوست.
وی با بیان اینکه در نگاه دینی، وجود جسمی انسان در فرایند پیدایش زمینی، سابق و مقدم بر وجود روحانی اوست، خاطرنشان کرد: بدین معنا که ابتدا نطفه آدمی تشکیل شده و آن گاه که جنین به چهار ماهگی رشد خود رسید، زمینه برای افاضه روح فراهم میشود، در این راستا دو دسته از آیات قرآنی به فرایند خلقت آدمی میپردازد؛ آیات مرتبط با داستان خلقت آدم و حوا و آیات مربوط به خلقت طبیعی تک تک انسانها. قرآن تأکید میکند که در هر دو فرآیند، بدن آدمی مستقیم از طبیعت وارد عالم انسانی میشود. در فرهنگ قرآنی و روایی، منشاء پیدایش جسم انسان، ماء، تراب، طین، منی، صلب و ترائب، نطفه، علقه و مضغه خوانده شده است.
حجت الاسلام رضایی اظهار داشت: از منظر دینی، هویت آغازین آدمی از ترکیب آب و خاک است که مخلوط آن، گِل نام میگیرد. گِل وجود آدمی، در داستان آفرینش آدم و حوا بدون واسطه، و در فرایند پیدایش دیگر انسانها در قالب نطفه حضور دارد. این گِل در فرهنگ شیعی "طینت" خوانده میشود.
این پژوهشگر مهدوی طینت را سنگ بنای انسانشناسی جسمانی دانست و بیان داشت: پس طینت بر کیفیت آفرینش جسمی انسان و فطرت بر نوع آفرینش روحی او دلالت دارد. به عبارت دیگر، طینت به معنی سرشت و خمیر مایه جسمی آدمی و فطرت به معنی سرشت روحانی انسان است، در بینش وحیانی تأکید میشود که کیفیت طینت اولیه هر انسان، نقش بسیاری در نوع رفتار و منش و به طور کلی سرنوشت او خواهد داشت.
وی با بیان اینکه بر طبق آموزه های قرآنی و روایی شیعه آب و خاک تشکیلدهنده طینت انسانها از اعلی درجه کمال تا پستترین مرتبه وجودی می تواند باشد، تصریح کرد: ناظر به این ترکیبهای گوناگون، خمیرمایة انسانها نیز متفاوت خواهد بود. و هرچه خاستگاه طینت پاکتر و سالمتر باشد، سرشت آدمی کاملتر، و هرچه طینت آلودهتر باشد، سرشت انسانی نیز پستتر خواهد بود.
حجت الاسلام رضایی ادامه داد: در نگاه دینی همة انسانها این ظرفیت را دارند که با سلوک و زندگی دینی، طینت وجودی خود را همچون طینت انسان کامل به خلوص و کمال برسانند؛ زیرا کمال در انسان صرفاً روحانی نیست و جسم او را نیز شامل میشود، بدین جهت است که هدف ادیان آسمانی، تنها تعالی روح نیست، بلکه به کمال و تعالی و خالصسازی جسم هم توجه شده است، این امر بدین معنا است که نتیجه زندگی دینی هم خالص سازی طینت از ناخالصی ها و هم شکوفائی فطرت است. و بالعکس سقوط و شقاوت وقتی رخ می دهد که ادمی طینت اش را به سوی رشد ابعاد ناپاکی سوق داده و در نتیجه فطرتش را هم زنگار دهد.
این پژوهشگر مهدوی با بیان اینکه هر چه طینت سالمتر باشد، بستر مناسبتری برای افاضه روحِ کاملتر خواهد بود، افزود: بدین جهت بهترین طینت برای متعالیترین روح است، با این دیدگاه، انسان کامل، انسانی است که پاکترین طینت و متعالیترین روح را دارد و مابقی طینتها و روحها در مقایسه با او ارزشگذاری میشوند.
وی با اشاره به موطن بودن طینت برای روح اظهار داشت: در نگاه دینی، اصل پیدایش روح متوقف بر پیدایش جسم آدمی نیست؛ چرا که آنها، دو حقیقت متفاوت و جدا از یکدیگر هستند، روح از عالم مجردات است و از همین رو، زمان آفرینش آن در قوس نزولی قطعاً پیش از آفرینش عالم ماده و خلقت جسمانی انسانها بوده است، ولی پیدایش زمینی روح یعنی افاضه ی آن متوقف بر رسیدن جسم به مرحله خاصی از حیات است.
حجت الاسلام رضایی با طرح دو سوال مبنی بر اینکه افاضه و دمیدن روح به بدن در چه زمانی اتفاق میافتد؟ و ثانیاً در پی فرایند افاضه چه تأثیراتی بین جسم و روح برقرار میشود؟ گفت:برای پاسخ به پرسش اول باید گفت که بر اساس قرآن و روایات، زمان افاضه روح، بین زمان تشکیل نطفه تا لحظه تولد است. آیه 14 سوره مؤمنون افاضه روح را هنگامی میداند که جنین مراحل اولیه شکلگیری اعضا و جوارح خود را طی کرده و به حداقل مرتبه جسمی خود رسیده است. در روایات نیز این زمان، سن چهار ماهگی جنین بیان شده است.
این پژوهشگر مهدوی با بیان اینکه باید دید این افاضه در روابط متقابل جسم و روح چه اثراتی دارد، خاطرنشان کرد: باید گفت که چگونگی پیوستگی جسم و روح هنوز بر بشر نامکشوف است؛ چراکه یکی از دو طرف این رابطه، امری غیبی است. ولی آنچه مسلم است، این است که پس از افاضه، پیوندی عمیق و ابدی بین آن جسم و روح برقرار میشود؛ به گونهای که حتی در نگاه دینی، مرگ، فاصله موقتی بین جسم و روح (فطرت و طینت) بوده و آن دو دوباره در صحنه قیامت به سوی یکدیگر باز خواهند گشت.
وی اظهار داشت: طبق روایات اسلامی و نگرش فلسفی صدرایی، جسم به اقتضای موطن بودن، دارای کارکرد اثرگذاری است بدین معنا که پاکی و یا ناپاکی طینت در شکوفائی و یا رخوت فطریات روح اثر می گذارد. بدین جهت است که در نگرش شیعی مشروع بودن و یا نطفه نامشروع بودن نطفه به عنوان یکی از مصادیق بارز بحص طینت در فقه شیعه مطرح بوده است تا معلوم شود که طینت ناپاک هیچگاه ظرفیت رشد و تعالی کامل را نخواهد یافت و یا ظرفیت بیشتری برای شقاوت خواهد داشت. بدین جهت است که واژه "شاکله" در آیه 84 سورة اسراء، هم به طینت و هم به فطرت ترجمه و تفسیر شده است تا نشان دهد که پس از تعلق روح به بدن، هویت آدمی بر آمده از جمع فطرت و طینت خواهد بود.
حجت الاسلام رضایی گفت: اگرچه طراحی طینت در اختیار آدمی نیست و در نظامی ماورائی طراحی میشود، ولی بسیاری از زمینههای مؤثر در شکلگیری یا فعالسازی طینت در اختیار انسان است، به عنوان نمونه، طینت آدمی نسبتی تام و تمام با نطفه شکل دهندۀ او دارد و در مسأله نطفه هم کمال یا نقصان جسمی و روحی پدر و مادر اثر مستقیم میگذارد، از این رو آدمی میتواند در طینت نسلهای بعد از خود اثرگذار باشد.
این پژوهشگر مهدوی تاکید کرد: همچنین از آنجایی که طینت و ژنتیک، ترکیبی از عوامل استعدادی معطوف به خیر و شر است، زندگی دینی باعث تقویت بسترهای خیر طینت، و انس با فضا و فرهنگ جامعه حرام نیز باعث تقویت زمینههای شر طینت میشود. بنابراین انسان تا حد زیادی میتواند عوامل مؤثر بر طینت خود را مدیریت کند و البته این تغییرات در طینت در فرایندی تدریجی و به موازات رشد ضمنی و یا تعطیلی ضمنی فطرت و متاثر از اثر گذاری متقابل آن رخ می دهد.
وی با اشاره به نسبت زندگی دینی با مسأله طینت گفت: طینت آدمی، قابلیت تغییر و تحول و تعالی یا تنزل دارد و انسان میتواند با نوع الگوی زندگی خود در این مسأله سهیم باشد، با مراجعه به قرآن و روایات مشخص میگردد که یکی از علل سلامت یا خباثت انسانها، طیّب یا خبیث بودن طینت آنهاست، هدف احکام دین و ابتلائات دنیوی نیز تقویت بعد طیّب طینت و خالصسازی آن از خباثت است.
حجت الاسلام رضایی با بیان اینکه در روایات آخرالزمانی نیز یکی از علل دوران طولانی غیبت، غربال شدن انسانها با هدف مرزبندی نهایی حق و باطل در آستانه ظهور عنوان شده است، تصریح کرد: یعنی یکی از کارکردهای دوران ظهور، خالصسازی طینت انسانهاست تا زمینه شکوفایی انسان حتی در استعدادهای جسمی هم فراهم شود. از این منظر است که میتوان آن بخش از روایات دوران ظهور را که ناظر به ابعاد وجودی انسان است، تحلیل کرد.
این پژوهشگر مهدوی ادامه داد: مواردی مانند کامل شدن عقلها، کامل شدن 27 حرف علم، دانشمند شدن زنان در خانه، چهل برابر شدن توان جسمها، طولانی شدن عمرها، از بین رفتن بیماریها و ...
وی با اشاره به تأثیر ایمان به غیب بر جسم آدمی گفت: در دیدگاه اسلامی، غیبباوری و دینزیستی تأثیرات فراوانی بر جسم آدمی دارد، دامنه این اثرگذاری در دو سطح بیان شده است: اثرگذاری تکوینی و ذاتی، اثرگذاری تشریعی و اکتسابی.
حجت الاسلام رضایی تاکید کرد: اثرگذاری به صورت ذاتی، متعلق به انسان کامل است؛ چراکه انسان کامل در اتصال پیوسته با عالم ماوراء است و بدیهی است که این اتصالِ پیوسته، کمال بالفعل جسم را میطلبد.
این پژوهشگر مهدوی با بیان اینکه جسم انسان معصوم در عین همانندی با جسم دیگر انسانها خصوصیات ویژهای نیز دارد، گفت: طینت وجودی معصوم، برترین، پاکترین و متعالیترین طینت (مخلوط شده با طین و غذای بهشتی) است، انسان معصوم در زمان تولد در کمال طهارت جسمی است و در اولین لحظههای تولد، قدرت سخن گفتن و انجام حالات عبادی (سجده، ادای شهادتین و...) را داراست، رشد جسمی انسان معصوم و میزان ادراکهای حسی او سریعتر و بیشتر از انسانهای معمولی است، خواب معصوم از جهت قطع نشدن هوشیاری اعضای بدن با خواب انسانهای عادی تفاوت دارد، قدرت دید معصوم منحصر به روبرو یا در حالت بیداری نیست؛ بلکه امام به پشت سر خود نیز اشراف دارد و حتی در زمان خواب دارای نوعی از ادراک بصری است، جسم معصوم در عین کمترین میزان تغذیه، توان بالایی برای عبادت، اشتغال و رزم دارد و ...
وی افزود: براساس آموزههای دینی، این ویژگیهای جسمی برای انسانهای کمالجو نیز تحصیل شدنی است. بدین صورت که اگر فردی دینداری خالصانه داشته باشد، دین ورزی، تقوا و اخلاص او در قوای جسمی اش بازتاب خواهد داشت و امدادهای غیبی و برکتهای دنیوی نیز شامل حال او خواهد شد.
حجت الاسلام رضایی گفت: در این دیدگاه، کارکرد دینورزی به فعلیت رساندن فطرت و استعدادهای فطری در وجود آدمی است و شکوفایی فطرت نه تنها باعث شکوفایی جسم آدمی میشود، بلکه باعث کمال و رشد طبیعت هم میگردد. اصولاً بهشت زمینی ظهور و آرمانشهر مهدوی از نگاه شیعه، زمانی خواهد بود که بشر از معبر عبودیت و تقوا، زمینهساز نشاط و شکوفایی حداکثری در نظام طبیعت شود.
پایان پیام/
نظر شما