خبرگزاری شبستان: اشتون کارتر، وزیر دفاع آمریکا و ژنرال «مارتین دمپسی»، رئیس ستاد مشترک ارتش روز چهارشنبه هفته گذشته در جلسهای مقابل کمیته فرعی اختصاص بودجه مجلس سنا حاضر شده و به اظهار نظر درباره مسائل مختلف مرتبط با مسائل دفاعی پرداختند. این جلسه برای بررسی بودجه درخواستی پنتاگون برای سال مالی ۲۰۱۶ برگزار شد. کارتر در این جلسه استماع به بیان آنچه به گفته وی «نگرانیها از رفتار ایران در منطقه» بود پرداخت و گفت این کشور در حال حاضر «در چند حوزه» رفتارهای نگرانکننده دارد. رئیس پنتاگون، تردد دریایی، برنامه هستهای و حضور در سایر کشورهای خاورمیانه را از موارد این نگرانیها برشمرد و گفت این موارد، لزوم افزایش حضور آمریکا در منطقه را ایجاب میکند.وی در ادامه گفت که با توجه به این نگرانیها وزارت دفاع آمریکا در پی آن است که گزینههای نظامی علیه ایران در صورت توافق هستهای باقی بمانند. اشتون کارتردر ادامه به سوال یک سناتور در زمینه «چشمانداز دولت درباره آینده نیروهای هستهای آمریکا» و تعهد اوباما برای «حفظ قدرت هستهای» آمریکا در سه بخش دریایی، هوایی و موشکی این کشور پاسخ داد.کارتر گفت: «رئیسجمهور تعهد مداوم خود به این سه بخش را اعلام کرده و من فکر میکنم که این مهم است چون اوباما و من مطمئناً از برنامه نوسازی هستهای حمایت میکنیم.»
با این مقدمه خبری کوتاه ، به چند نکته در مورد سخنان مقام عالی رتبه پنتاگون خواهیم پرداخت.
آمریکا بلوف می زند و توانایی حمله نظامی به ایران را ندارد ، یا در بهترین حالت برای آمریکا ؛ این کشور نمی خواهد به ایران حمله کند.چون ؛برای فهم این جنبه باید ابتدا نکات کلیدی سخنرانی اوباما در دانشکده نظامی وست پوینت نیویرک را که اصلی ترین خطوط راهبرد امریکا در دوران نوین سیاست خارجی اش را مشخص می کند، به یاد آورد. اوباما در آن سخنرانی گفت:
اولا- به دلیل تنفر شدید مردم امریکا از آغاز هرگونه جنگ جدید؛
ثانیا- به دلیل ضعف و خستگی مفرط ارتش امریکا؛
ثالثا- به دلیل مشکلات جدی اقتصادی؛
و رابعا- به دلیل تغییر جنس و ماهیت تهدیدهای نوین.
آمریکا به خوبی می داند که ایران ، کشور دست و پا بسته ای نیست و در مقابل حمله نظامی ، حمله نظامی خواهد کرد.لذا نباید این سخنان اشتون کارتر را زیاد جدی گرفت. گزینه جنگ با ایران ، گزینه ای است که فقط در بین دیوانگان آمریکایی - صهیونیستی طرفدار دارد. در آمریکا چند انسان عاقل پیدا می شوند که به نخست وزیر اسرائیل یا افرادی همانند کورکر ، منندز و اشتون کارتر یادآوری کنند که ایران سومالی و عراق و افغانستان نیست. ایران حمله « بزن در رویی » را به رسمیت نمی شناسد و به آن پاسخ می دهد. ایران کشوری است که در شدیدترین تحریم های طول تاریخ ، هم کشورش را مدیریت کرد ، هم به سوریه و عراق و لبنان یاری رساند و هم جبهه جدیدی علیه استکبار و ارتجاع در یمن و بلندی های جولان گشود.جمهوری اسلامی ایران در شرایط به هم ریختگی ژئوپلیتیکی جهان و غرب آسیا ، جزیره ثبات محسوب می شود و امنیت از کانون تهران به منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا « تسری » پیدا می کند.آمریکا همچنین در مورد حضور ایران در کشورهای منطقه نیز دروغ می گوید.گزارش های امنیتی کاخ سفید و سیا تایید می کنند ایران فقط از مردم سالاری حمایت کرده است.همچنین حضور مستشاری ایران در سوریه و عراق ، نیز به اذعان مقامات کاخ سفید ، برای مقابله با یک تهدید جهانی به نام داعش صورت گرفته است و کاملا مفید واقع شده.ایالات متحده حتی اگر در مورد حضور ایران ، صادق باشد که نیست ، نمی تواند در یمن و بحرین و سوریه دخالت مستقیم بکند.امریکا در سیاست خارجی اش، استراتژی مداخله مستقیم را کنار گذاشته و به جای آن بر
1- مدیریت از راه دور
2- واگذار کردن حل مشکلات منطقه ای به بازیگران منطقه ای
3- تلاش برای نزدیک کردن عملیات های نظامی به عملیات های اطلاعات پایه و در نتیجه کوچک کردن ارتش
4- تشکیل ائتلاف های منطقه ای
5- اجتناب از مداخله مستقیم
6- استفاده جدی تر از ابزار هایی مانند تحریم ها و مجازات های چند جانبه
متمرکز خواهد شد. استراتژی وست پوینت اگرچه ظاهری تر و تمیز و مرتب داشت ولی در اصل اعترافی صریح به پایان دوران ابرقدرتی نظامی امریکا (پس از پایان ابرقدرتی سیاسی که مربوط به سال های پیش است) محسوب می شد و به همین دلیل، همان زمان، بسیاری در منطقه حساب کار دستشان آمد که آن قدرت مداخله کننده یکسره کننده، برای همیشه صحنه بین المللی را ترک کرده و خود باید فکری به حال خویش بکنند.از آن زمان، امریکا چندین بار تلاش کرده این استراتژی را با متحدان منطقه ای اش تمرین کند. در تشکیل ائتلاف علیه داعش موضوع خیلی زود به ابتذال کشیده شد چرا که اساسا قرار نبود با داعش مبارزه جدی بشود و مهم تر از آن، آنها که قرار بود برای مبارزه با داعش ائتلاف تشکیل بدهند خود حامیان اصلی آن بودند و نگفته پیداست که کارد دسته خود را نمی برد. با این حال، این حیث راهبردی، در همان مسئله داعش هم روشن بود که امریکا نمی خواهد مداخله کند و قصد دارد هدف های خویش را به دست بازیگران منطقه ای محقق سازد. در موضوع یمن، شاید برای اولین بار، دولت اوباما در حال اجرای کامل استراتژی وست پوینت است. یک بحران حاد ژئوپلتیکی بروز کرده، امریکا نه می خواهد و نه می تواند مستقیما مداخله کند، نمی تواند هم مسئله را به حال خود رها نماید و در نتیجه از بازیگران مرتبط خواسته است ائتلافی تشکیل بدهند و خود دست به کار شوند؛ و در مقابل، روی کمک سیاسی، اطلاعاتی و حداکثر لجستیکی امریکا حساب کنند. امریکا تصور می کند به این ترتیب می تواند مشکلاتش را حل کند بی آنکه با دشواری های حل مشکل رویارو یا مجبور به مواجه شدن با تبعات آن گردد.[i]
اما این بار نیز مقامات کاخ سفید اشتباه کردند.چون نه انصار الله نابود شده است ، نه منصور هادی به قدرت بازگشته است و نه کسی نشانی از دخالت ایران در یمن می بیند.
نویسنده : بهنام خسروی
[i] . http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940108000245
نظر شما