خبرگزاری شبستان: روابط روسیه و امریکا از دیرباز جزئی از مهمترین مسائل بینالمللی بودهاست. بزرگترین بخش اهمیت، به پیامدهای سیستمی آن بر نظام جهانی و مسائل سیاسی و امنیت بینالمللی برمیگردد. زیرا آثار روابط این دو کشور بر نظام بینالمللی و مسائل مختلف آن در حوزههای گوناگون، میتواند به شکلگیری و پایان بحرانها کمک کند.
روسیه پس از شوروی، قدرت و اثرگذاری سالهای پیش را ندارد، اما با توجه به عضویت آن در شورای امنیت سازمان ملل متحد، قدرت هستهای، همجواری و درگیر بودن در عرصه گستردهای از جغرافیای جهان (از ژاپن، چین، آسیای مرکزی، دریای خزر، قفقاز، دریای سیاه، شرق اروپا تا حوزه دریای بالتیک) و نیز امکان حمایت و تقویت نظامی دولتهای مخالف امریکا، هنوز هم تاثیرگذاری دوری و نزدیکی آن به امریکا، برای امریکا، غرب و سایر بازیگران عرصه سیاست بینالمللی و منطقهای [از جمله ایران] انکارناشدنی است. [1]
تحلیل رابطه روسیه با ایالات متحده به دلیل تعدد حوزههای مرتبط و فراز و نشیب هایی که در سالهای اخیر داشتهاند کاری بس دشوار و زمانبر است و در چارچوب موضوع این گزارش نیز نمی گنجد. در گزارش حاضر سعی بر این است تا به بررسی تاثیر بحران اوکراین -که یکی از مسائل چالش برانگیز اخیر در حوزه روابط دو کشور بوده- و نقش این بحران در شکل گیری فصل جدیدی از همکاریهای روسیه و ایران بپردازیم.
بحث گسترش جغرافیایی ناتو به شرق و اطراف مرزهای روسیه، یکی از موضوعات مهم مناقشه برانگیز بودهاست که طی بیش از دو دهه اخیر بویژه همزمان با تجدید حیات ناتو پس از فروپاشی شوروی، بر مناسبات موجود میان این سازمان با فدراسیون روسیه سایه افکنده است. [2] بحران اخیر اوکراین که به خط مقدم صف بندی شرق و غرب و طرفداران آنها در این کشور بدل شده است، نیز، در راستای همان اختلافات قدیمی به جا مانده از دروان جنگ سرد، و گسترش و حفظ حوزه نفوذ و قدرت روسیه و غرب میباشد.
در طی سالهای اخیر تنشهای میان روسیه و غرب از زمانی که دولت محلی شبه جزیره کریمه اعلام کرد خواستار برگزاری رفراندوم برای جدایی از اوکراین است شدت گرفت. اگرچه تحلیلگران و شاهدان، بحران کنونی اوکراین را بزرگترین بنبست میان غرب و مسکو پس از جنگ سرد میدانند، [3] اما در این میان مساله هستهای ایران نیز به عنوان چالش بزرگ روابط ایران و غرب شناخته میشود، که همزمانی این چالش ها و جنگ دیپلماسی در حال حاضر در دو جبهه برای غرب، دشوار آمده است و سبب شده تا ایران و روسیه برای استفاده از شرایط موجود در راستای پیش برد منافع ملی خود، فصل جدیدی از همکاریهای راهبردی را آغاز نمایند.
در تحلیل این همکاری باید قدری به عقب بازگردیم و نگاهی به روابط ایران و روسیه در سالهای نه چندان دور بیاندازیم. می توان گفت که امتیازگیری یکی از سیاست های برجسته و مرسوم در سیاست خارجی روسیه بوده که عمدتا در مواجهه با امریکا و در راستای تحت فشار قرار دادن این کشور در حوزه های حیاتی منافع آن میباشد و معمولا برای روسیه سودمند و راهبردی بودهاست. یکی از حوزه های مهمِ سالهای اخیر، استفاده از کارت ایران و اختلافاتی است که آمریکا و غرب در مواجهه با آن داشتهاند. امری که به تعدد در سالهای گذشته رخ داده، و باعث رسیدن زیانهایی به ایران شده است. از جمله تصویب قطعنامههای شورای امنیت بر ضد ایران در پرونده هستهای، تحریم تحویل اس 300 در سال 2010، و کارشکنی در ساخت نیروگاههای هستهای، نمونههایی از این زیانها میباشند. اما امروز شرایط به گونهای متفاوت رقم خوردهاست و ایران میتواند با اتخاذ یک دیپلماسی مناسب، از آن به نفع خود بهرهبرداری کند. بنابراین براساس تنشهای موجود میان امریکا و غرب با روسیه بر سر اوکراین و تضاد منافعی که پیش از این نیز بر سر مسائل سوریه داشتهاند، و تحریمهای زیادی که تاکنون علیه روسیه به کار بسته شدهاست، میتوان همکاریهای قویتری که در روزها و ماههای اخیر میان روسیه و ایران شاهد بوده ایم را تحلیل کرد. روسیه بعد از تحریمهای امریکا بر ضد این کشور در بحران اوکراین، چندین بار به این کشور هشدار داده بود که ادامه این روند، «چشمانداز همکاریهای دوجانبه میان مسکو و واشنگتن را درباره حل مسائلی مانند برنامه هستهای ایران، بحران سوریه و دیگر مسائل بینالمللی زیرسوال میبرد» [4] و درجای دیگر سرگئی ریباکوف معاون وزیر امورخارجه روسیه عنوان کرده بود که «که مسکو نمیخواهد از قضیه ایران به عنوان اهرم استفاده کند ولی رفتار غرب شاید روسیه را به این سمت بکشاند». [5]
در همین راستا، روسیه، با امضای تفاهمنامه همکاریهای نظامی با ایران در اواخر سال گذشته و همزمان با ورود «سرگئی شویگو» وزیر دفاع این کشور به ایران، لغو تحریم تحویل اس 300 به ایران توسط پوتین، همچنین افزایش حجم میلیارد دلاری مبادلات تجاری و کم اثر کردن فشار اقتصادی که روسیه و ایران، هر دو گریبانگیر آناند، درصدد است تا با اعمال فشار بر روی غرب در پرونده هستهای ایران، از فضای به وجود آمده و درعین حال فضاسازیهای این چنینی در جهت منافع خود استفاده کند.
زیرا اعمال هرگونه فشار به ایران در جریان پرونده هستهای باید با همراهی و یکپارچگی تمامی گروه های عضو 5+1 باشد و عدم هماهنگی در بین اعضا در برابر ایران در نهایت سبب تضعیف مواضع زیادهخواهانه امریکا، عقب نشینی یا شکست مذاکرات بهگونهای میگردد که به نفع این کشور نیست. این امر در اظهارات اعلانی وزارت امور خارجهی آمریکا نیز مشهود است و آنها، در برخی مواقع، عنوان داشتهاند که فشار بیش از حد به روسیه باعث واگرایی این کشور از گروه 1+5 و حرکت به سمت ایران خواهد شد. شاید این امر بهصورت مستقیم مطرح نباشد، اما در روند چانهزنی بین قدرتهای بزرگی مانند روسیه و ایران قطعا مؤثر خواهد بود. آمریکا و اروپا بدون همراهی روسیه نخواهند توانست بحث هستهای ایران را به پیش ببرند؛ بهطوری که خود بارها به این موضوع اذعان داشتهاند. [6]
در همین رابطه موسویان عضو سابق تیم مذاکره کننده هستهای در مقالهای نوشت: ایران موضع بیطرفی درباره بحران اوکراین پیش خواهدگرفت اگرچه این بحران میتواند نتیجهای مطلوب برای آیندهی بنبست ایران و غرب بر سر برنامههای هستهایاش داشته باشد. سید حسین موسویان در مقاله خود آورده است که یک مقام ارشد ایرانی گفت: به طور قطع ایران از این مناقشه بیرون خواهد ایستاد اگرچه این بحران میتواند تاثیراتی بر روابط ایران و روسیه داشته باشد.[3]
دلیل اتخاذ چنین موضعی از سوی ایران را نیز باید همانطور که بدان اشاره شد، در تاریخ روابط روسیه و امریکا دانست که نشان میدهد، این دو چندین بار بر سر مصالح اختلافی با دادوستد امتیازاتی به توافق رسیدهاند و توافق بر سر اوکراین که در آیندهای نامعلوم ممکن است اتفاق بیافتد، تنها کشورهایی که در این میان سیاست درست و سنجیدهای را انتخاب نکنند در نهایت قربانی خواهد کرد. بنابراین به نظر می رسد موضع مناسب ایران در بحران اوکراین همانی باشد که پیشتر دکتر ظریف اعلام کرد.
ایشان ضمن تأکید بر حفظ ثبات و آرامش و پرهیز از خشونت، عنوان کرد که سرنوشت اوکراین با تحقق ارادهی ملت و تفاهم نیروهای سیاسی این کشور و عدم دخالت خارجی میسر است. همین مسیر در زمان بحران اوستیا و آبخازیا نیز از سوی ایران دنبال شد. [6]
آمریکا از سال 2006 تاکنون به دنبال جلب نظر قدرتهای جهان با هدف محدود کردن فعالیتهای هستهای ایران بوده که منجر به قطعنامههای سازمان ملل و در پی آن تحریمهای یک طرفه اتحادیه اروپا و آمریکا شده است. اکنون بحران کنونی غرب، میتواند چنین سناریویی را به همراه داشته باشد. در جریان مذاکرات ایران و گروه 1+5 مهمترین چیز برای آمریکا تحت فشار قرار دادن ایران در برنامههای هستهای آن تا حد امکان بودهاست. با وجود ادامه بحران کنونی میان مسکو و غرب بر سر شبه جزیره کریمه، برای آمریکا بسیار سخت است که حمایت روسیه را همانطور که پیش از این در مذاکرات قبلی در نوامبر سال 2013 جلب کرده بود برای خود حفظ کند. [3]
نتیجه گیری:
آن چه که در طی سالهای گذشته از سیاست خارجی روسیه مشخص است، استفاده از موقعیت ایران برای مواجهه با غرب و علی الخصوص فشار برروی آمریکا میباشد. واقعیتِ بازی دیپلماسی امروز، همانند شطرنجی بزرگ است و کشورها به فراخور موقعیت و جایگاه خود یکی از مهره های آن میباشند. ایران به اذعان بسیاری از تحلیلگران خارجی تاکنون توانسته همانند یک شطرنج باز ماهر در برابر آمریکا رفتار کند. در همین راستا کشورمان، همانطور که در بخش های قبلی آمد، موضع مناسبی را در قبال مناقشه اوکراین و جدال قدرتها بر سر آن، اتخاذ نموده است. ایران به درستی می داند که از فضای به وجود آمده برای همکاریهای نزدیک با ایران فقط باید در جهت منافع ملی خود استفاده نماید، و تا جای ممکن از فضای کلی و سرد حاکم بر روابط قدرتهای جهان به سود خود، به خصوص در پرونده هستهای بهره ببرد. زیرا فارغ از مسائل وکارشکنی و بی اعتمادی زیادی که در ارتباط ایران با غرب و امریکا وجود دارد، روسیه نیز هیچگاه شریک مطمئن و قابل اتکایی نبوده و بارها بر سر منافع خود، با امریکا بر ضد ایران مصالحه کردهاست. در همین زمینه میتوان به تازه ترین نمونه از این بدعهدیها اشاره کرد. سرگئی ریابکوف در یکی از اظهارات اخیر خود اعلام کردهاست: تجهیز ایران با سیستم دفاع موشکی اس ۳۰۰ موضوعی نیست که در آینده نزدیک محقق شود. معاون وزیر امور خارجه روسیه در حالی این اظهارات را بیان میکند که در هفته های گذشته اعلام شده بود بر اساس دستور مستقیم «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه، این سامانه موشکی تا آخر سال جاری میلادی به ایران تحویل داده میشود. [7] روسها با توجه به موارد از نظر گذارنده شده و بدعهدیهای خود در قبال ایران سابقه چندان درخشانی ندارند و به نظر میرسد این بار هم اهداف دیگری را از مطرح نمودن تحویل سامانه اس ۳۰۰ به ایران دنبال میکنند. بنابراین، ایران نیز با حفظ دیپلماسی بیطرفی در قبال تنشهای غرب و روسیه، باید تمام تلاش خود را به کار گیرد تا از فرصتهای بدست آمده نهایت استفاده را بهعمل آورد، و متولیان دستگاه سیاستخارجی کشور، هوشیارانه به دیپلماسی فعال خود هم با شرکای شرقی (چین و روسیه) و هم کشورهای غربی در راستای حدود و چارچوب منافع جمهوری اسلامی ایران ادامه دهند.
نویسنده : حدیث آسمانی
منابع:
- کرمی، جهانگیر ، «معامله بزرگ در روابط روسیه و امریکا؛ دوره مدودیف و اوباما»، فصلنامه مطالعات جهان، دوره اول (پاییز 1390). صص 72-73
- http://www.irinn.ir/news/59934/%D8%B9%D9%82%D8%A8-%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D8%AA%D9%88-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%82%D8%A7%D8%A8%D9%84-%D8%B1%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%87%D8%9F
- http://khordadnews.ir/news/47436
- http://www.farheekhtegan.ir/Newspaper/MobileBlock?NewspaperBlockID=19870
- http://www.baharnews.ir/vdcenz8x.jh8p7i9bbj.html
- http://borhan.ir/NSite/FullStory/News/?Id=6916
- http://www.mehrnews.com/news/2560659/%D8%B1%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%B2%D9%88%D8%AF%DB%8C-%D9%87%D8%A7-%D8%A7%D8%B3-%DB%B3%DB%B0%DB%B0-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%AD%D9%88%D9%84-%D9%86%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D9%87%D8%AF
پایان پیام/
نظر شما