به گزارش خبرنگار سینمایی شبستان، شب گذشته پس از تنش مختصری که به دلیل اعتراض کارگردان فیلم سینمایی «خداحافظی طولانی» به دلیل نمایش نسخهای که به لحاظ رنگ و برخی مسائل فنی دیگر مشکل دار بود،ایجاد شد نشست این فیلم با حضورفرزاد موتمن ، علی حضرتی تهیه کننده، میثم کائد مدیر تولید و پوریا ذوالفقاری منتقد و جمعی از اهالی رسانه در پردیس ملت برگزار شد.
در ابتدای این نشست موتمن در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران در خصوص دلایلش برای روایت داستان در بستر زندگی خانواده های کارگری، با اشاره به نگارش فیلمنامه توسط اصغر عبداللهی و نوع روایت آن، بستر در نظر گرفته شده برای چنین روایتی را مناسب دانست و گفت: «خداحافظی طولانی» داستان مردی است که با خاطرههایی از عشق همسرش زندگی میکند تا اینکه زن جدیدی جایگزین عشق قبلی او میشود. به نظرم بستر مناسب این فیلم در محیط صنعتی و در طبقه کارگری است و دلیلی نداشت که بخواهیم بستر دیگری برای آن در نظر بگیریم.
وی ادامه داد: متاسفانه طبقه کارگر از فیلمهایمان حذف شده است و همین کمبود مرا تشویق میکرد تا فیلمی در بستر کارگری بسازم. چنین قصهای را در طبقه بورژوازی هم میتوان به تصویر کشید اما هرچه محیط بدویتر باشد، به تصویر کشیدن این ابعاد برای یک فیلم عشقی سختتر است. اساسا ساختن فیلم عاشقانه برای طبقه کارگر کار سختی است.
این کارگردان با سابقه تشریح کرد: یکی از سختی های این کار محدود بودن دایره لغات این قشر از جامعه است بنابراین حتی در نوشتن دیالوگ برای ابراز عقاید و علایق در این قشر مشکلاتی وجود دارد که ما هم در این فیلم به آن اشاره کرده ایم.
وی در پاسخ به سوال خبرنگار شبستان در خصوص توجهش به مخاطب بینالمللی و غیر ایرانی به هنگام انتخاب موضوع و ساخت فیلم، با تاکید بر اینکه این فیلم تاکنون در جشنوارههای خارجی نمایش داده نشده اما قرار بر این است که ظرف یکی دو ماه آینده در جشنوارههای بینالمللی شرکت کند، بیان کرد: معتقدم به طور کلی سبک فیلمهایم به گونهای نیست که خیلی در جشنوارههای بینالمللی دیده شود،دلایل و شاهد مثالش هم نامه دبیر جشنواره کارلوویواری به بنده در مورد فیلم شبهای روشن است.
موتمن کارگردان افزود: در ابتدای ساخت فیلمهایم به مخاطب فکر نمیکنم چون چنین کاری سبب میشود فرم دستکاری شود و به هم بریزد. من تنها تجسم میکنم و بقیه امور را به تهیهکننده میسپارم اما درعین حال یک محدوده برای مخاطبشناسی دارم یعنی متوجه این هستم که «خداحافظی طولانی» نه فیلم مخاطب خاص است نه فیلم مخاطب عام و از طرفی هردو گروه را هم جذب میکند.
موتمن به وظیفه اصلی یک کارگردان اشاره کرد و گفت: کارگردان صرفا موظف است تجسم کند و این مهمترین وظیفه اوست. تمام سعی ما در این فیلم بر این بود که صحنههای خیالی آن واقعی از آب در بیاید. معتقدم هیچ کدام از فیلمهایم تاکیدی بر فقر و نکبتی ندارد. حتی در این فیلم با توجه به اینکه در این مقطع زمانی برخی از روستاییان ما از مبل استفاده می کنند در خانه کارگر مد نظر ما در فیلم هم مبل گذاشته بودیم و خانه و زندگی تر و تمیزی از آنها نشان داده بودیم.
وی تاکید کرد: من کارگردانی هستم که از نزدیک با مردم و درون جامعه زندگی می کنم و از وضعیت زندگی مردم به خوبی آگاهم.
کارگردان فیلمهایی همچون «پوپک و مش ماشاالله» و «شبهای روشن» در پاسخ به سوال اختصاصی خبرنگار سینمایی شبستان در خصوص اینکه چرا اکثر فیلمهای ایرانی حال مخاطب داخلی را خوب و او را به ایرانی بودنش مفتخر نمیکند و نماینده مناسبی هم برای معرفی مردم و فرهنگ کشورمان در خارج از کشور نیستند گفت: اشکال اصلی در فیلمنامه هاست،ما اصلا فیلمنامه مناسبی برای حضور بین المللی نداریم.
در بخش دیگری از این نشست رسانهای حضرتی درباره علت همکاری با کارگردانی مانند موتمن و سبک سینمای او گفت: نگاهم به هنر و سینما تجاری نیست. همیشه دوست داشتم فردی مانند موتمن چنین فیلمنامهای را بسازد و من به سراغ او بروم چراکه معتقدم او سینما را به خوبی میشناسد.
وی افزود: «خداحافظی طولانی» را با سرمایه بخش خصوصی ساختیم و وقتی قرار است با چنین سرمایهای فیلمی را بسازید، به مدیر تولیدی مانند میثم کائد نیاز دارید.
کائد هم در تکمیل سخنان حضرتی اظهار کرد: برای ساخت این فیلم بودجه معقولی داشتیم و البته به هیچ منبع مالی متصل نبودیم.
وی تاکید کرد: ما بودجه محدود نداشتیم اما بودجه معقولی داشتیم و از ریخت و پاش پرهیز کردیم.
شایان ذکر است در سال ۱۳۹۲ فرزاد موتمن در گفت و گویی اظهار داشته بود: روزی بنیاد فارابی -آقای اسفندیاری- نامه ای به من داد که مدیر کمیته انتخاب جشنواره کارلو ویواری خطاب به من نوشته بود. من سالها آن نامه را پنهان کردم تا تنشی ایجاد نشود و بعد از سالها آنرا در تلویزیون خواندم. خانمی که مدیر جشنواره بود این نامه را نوشته بود در ابتدا خیلی از فیلم "شب های روشن" تعریف کرد و گفت: "فیلم بسیار خوبی ساختی و خیلی خوب توانستی رمان قرن نوزده روسی را به فضای امروز تهران منتقل کنی. فیلمت را خیلی دوست داشتیم ولی انتخابش نمی کنیم!!" دلایلی که برای انتخاب نکردن فیلم آورد خیلی برایم جالب بود. دلایل را اینگونه نوشت که "شب های روشن" فیلمی است در مورد شخصیت هایی که با خودشان در تناقض اند و مردم هم با آنان در تناقض اند، ما چنین چیزی را از فیلمی ایرانی نمی خواهیم! ما چنین نگاهی را در فرانسه و ایتالیا جست و جو میکنیم! ما دوست داریم فیلمی از ایران ببینیم در آن کاراکترها درگیر مبرم ترین نیازهای زندگیشان باشند! فیلمی که تماشاچی اروپایی بعد از دیدنش با خودش بگوید چه خوب که من در آن کشور زندگی نمیکنم و چقدر اوضاع زندگیم در اینجا مطلوب است!"
وی تاکید کرده بود: ببینید من نمی گویم این سیاست همه جشنواره ها و مدیران فستیوال هاست، اما به نظر می آید این گرایش در جشنواره های خارجی وجود دارد که از کشور ما اگزوتیسم میخواهند. عقب ماندگی میخواهند. اتفاقا اگر ما تلاش کنیم که اکران جهانی داشته باشیم این تصویر را می توانیم بشکنیم. تا وقتی جشنواره ها از ما اگزوتیسم بخواهند و ما هم نیازشان را برآورده کنیم، مطمئنا سینمای ایران قدمی رشد نخواهد کرد.
پایان پیام/
نظر شما