حجت الاسلام محمدرضایی در گفت و گو با خبرنگار حوزه مهدویت خبرگزاری شبستان با اشاره به پیوند انسان شناسی و مهدویت گفت: انسان و شخصیت انسانی مهمترین مسئله بشری است و نوع نگاه به آن، تعیین کننده نظام زندگی است، در نظام برنامه سازی رسانه ای در فرایند برنامه سازی و در مقام پخش برنامه ها، نوع نگاه به مسئله انسان، تعیین کننده نوع دیدگاه و خط مشی آن رسانه است.
وی تاکید کرد: امروزه با گذشت بیش از سی سال از انقلاب و ابلاغ مکرر سندها و آئین نامه های مقام معظم رهبری درباره وضعیت مطلوب رسانه ملی، هنوز شاهد هستیم که در تولیدهای رسانه ای اعم از داستانی و غیر داستانی، نوع شخصیت پردازی انسانی دارای آسیب ها و کاستی های فراوان می باشد.
حجت الاسلام رضایی با بیان اینکه در این میان آنچه به عمق و گستردگی مشکل می افزاید، مسئله دوگانگی نگاه به انسان است، ابراز کرد: در بینش اسلامی شیعی انسان به دوگانه انسان های کمالجو و انسان کامل (الگو) تقسیم می شود و در هر اثر رسانه ای و اصولا هر متن علمی و هنری ای که به نام مکتب تشیع تولید می گردد باید نشانی از این نگاه وجود داشته باشد.
این پژوهشگر مهدوی با بیان اینکه در زندگی و سرنوشت هر انسانی، مسئله انسان کامل روزآمد هم حضور و بروز و نمود (مستقیم و یا غیر مستقیم) خواهد داشت، تصریح کرد: بنابراین در هر روایت هنری و یا پرداخت رسانه ای توجه جامع و کامل به نظام واره انسان شناسی شیعی یک ضرورت و پیش فرض مشترک است که به علت عدم آگاهی و یا نبود نگرش جامع اغلب روایت ها ضعیف و بلکه بیگانه از فرهنگ و مکتب ما است و حتی در پروژه های سریال سازی الف تاریخی ای که مستقیم به زندگانی معصومین (ع) می پردازد این آسیب در شخصیت پردازی معصومین (ع) و جریان های سفید و سیاه و خاکستری مرتبط به آنان به چشم می خورد.
وی با اشاره به بازشناسی انسان بر مبنای آموزه های شیعی اظهار کرد: این شناخت در این مرحله فارغ از مسئله ایمان و کفر و نفاق و تقسیم بندی های برآمده از نوع واکنش انسانی در برابر جریان حق بوده و بیشتر به دنبال فهم حقیقت انسانی در دو گانه کامل-کمال جو است تا از این رهیافت در هر اثر رسانه ای و هنری که نویسنده و برنامه ساز قصد روایت زندگی انسانی را دارد، این روایت را مبتنی بر نظامواره انسان شناسی جامع اسامی شیعی بنگرد.
حجت الاسلام رضایی با بیان اینکه در آموزههای دینی، به ویژه در بحث امامت و مهدویتِ شیعی، "انسان" مهمترین موضوع بحث بوده و در بسیاری از گزارهها وجود و حضورش مسلّم انگاشته شده است، افزود: همانگونه که در باقی علوم دینی و انسانی، "انسان" موضوعی بدیهی است ولی به نظر میرسد که منشأ بسیاری از کجفهمیها و اختلاف نظرها، همین فرض بدیهی بودن موضوع انسانی، علیرغم تمامی ابهامها و اختلافهای پیرامون آن است.
این پژوهشگر مهدوی با بیان اینکه انسان، آفريننده سبكها و شيوههاي گوناگون زندگی است و هدف اصلی دین نیز اصلاح و تعالی بخشیِ مدل و نظام زندگی انسانهاست، ادامه داد: پس میتوان گفت که اصولاً بدون وجود و حضور انسان، صحبت از دین، دینباوری، دینداری، زندگي و سبك زندگي بيمعنا خواهد بود، تا انسان تعریف نشود و حدود و ابعاد و اندازههاي زندگي او مشخص نگردد و معلوم نشود که "مراد از انسان چیست" و "انسان کیست"، نمیتوان وارد مباحث دینشناسی یا علوم انسانی شد.
وی گفت: در صورتی که معلوم نگردد انسان کیست سخن گفتن از "سبك زندگي" به نظم و نظام خود نخواهد رسيد، چرا كه تا ابعاد وجودي و گسترههاي معنايي انسان رصد نگردد، معلوم نميشود كه در مرحله طراحي يا بازشناسي سبك زندگی تا كجا ميتوان پيش رفت.
حجت الاسلام رضایی با اشاره به اینکه انسانشناسي يكي از بنيانهای اصلي دینپژوهی، به ویژه در بحث امامت و مهدویت شیعی است، ابراز کرد: در عنوان "سبك زندگي شیعی_مهدوي"، انسان و انسانشناسي باید در دو مرتبه مورد توجه قرار گيرد؛ يكي در مرتبه انساني کمالجو كه در جستجوي سبك زندگي ایدهآل و پاسخ پرسشها و تأمین نیازهای خود است، و دوم در مرتبه انسان معصومی که معيار و مبنا و الگوی باقی انسانهاست و كلمه مهدويت بر او دلالت دارد.
این پژوهشگر مهدوی افزود: فهم مکتب تشیع با شناخت و پژوهش در حوزه انسانشناسی شیعی ممکن است و شاید به خاطر اهمیت و ضرورت شناخت انسان کامل ـ به عنوان یکی از زیرشاخههای مهم بحث انسانشناسیِ شیعی ـ است كه مكتب تشيع، اصل امامت را در كنار اصل نبوت جزو اصول دين قرار داده تا يك انسان شيعه بداند كه نمیتواند در خُرد و كلان زندگي روزمره خود فارغ از توجه به انسان کامل عصر خود و تلاش براي همسويي و هماهنگي با او زندگی کند.
وی با اشاره به ضرورت آشنایی با دانش انسان شناسی تصریح کرد: در این راستا لازم است هر فرد ضمن آشنایی با خودِ انسانی هر فرد ـ به عنوان انسان كمالجو ـ و امام دوازدهم (عج) ـ به عنوان انسان كامل زماني ـ در جستجوي سبكي جامع و كامل براي زندگي انساني باشد.
حجت الاسلام رضایی با بیان اینکه اهميت و ضرورت پردازش به بحث انسانشناسي شیعی از دو بعد قابل بررسی است، گفت: اول، فوائد و دستاوردهایي که اين دانش و شناخت برای اندیشه کلانِ دینی به همراه خواهد داشت؛ زیرا انسانشناسی مبناييترين دانش در اثبات بسياري از اصلها و مسائل كلامي، اخلاقی و فقهی است، دوم، دستاوردهایي که اين شناخت براي حوزه علوم انسانی و زندگي روزمره بشري به همراه دارد؛ چراکه اصولاً تا تعریف درست انسان در اندیشه اسلامی-شیعی روشن نگردد، حقیقت تشیع به عنوان تنها دین برحق یا تنها مذهب مدّعی نجات و رستگاری روشن نخواهد شد و بسیاری از التقاطهای صورت گرفته بین تشیع و دیگر ادیان و مذاهب و مکاتب بشری به راحتی از بین خواهد رفت.
این پژوهشگر مهدوی ایجاد تحول در نظام نگارش فیلمنامه های دینی مبتنی بر قرآئت شیعی و تغییر در نظام برنامه سازی دینی را دستاورد سوم این آگاهی دانست و بیان کرد: ساختار داستان و نمایشنامه و فیلمنامه بر مبنای اصول شش گانه ای است که در آن شخصیت نقش محوری دارد و حتی عناصر دیگر همانند گفتگو و رویداد بر محور او شکل می گیرد و اغلب روایتگری های موجود از مدل ارسطوئی و یا دیگر مدل های وارداتی تقلید می کند که در آن شخصیت کاراکتری زمینی بوده و حتی اگر قهرمانی در حد الهه باشد، جایگاه زمینی و مبهم خواهد داشت و اصولا زندگی آدمی در آن ساختار های روایی و حتی وضعیت های نمایشی، وضعیتی قدسی و ماورائی نداشته و در آن تقابل ها همگی انسانی و زمینی است حتی اگر تقابل بین انسان و خدایگان باشد و از آموزه هایی همانند حق و باطل، ماوراء، انسان های آسمانی و مقدس، ایمان و کفر و نفاق، سعادت و شقاوت ، دنیا و عوالم پس از مرگ و ... چندان نشانی نیست.
وی ادامه داد: بنابراین، از مهمترین پیش نیازها جهت گام برداشتن به فیلم و فیلمنامه و رسانه دینی، بازشناسی انسان شناسی شیعی و وارد سازی این شناخت به فرایند روایتگری و برنامه سازی است.
حجت الاسلام رضایی با اشاره به فوائد انسانشناسي از منظر معارف ديني اظهار کرد: در بینش اسلامی، به ویژه در نگرش کلام و عرفان شیعی، انديشیدن به ابعاد مختلف وجود انسان و پرداختن به خودشناسي و خودسازي، جايگاه ويژهای از لحاظ معرفتي و تربیتی دارد؛ چراكه اساس دينباوری، رابطه دوسويه خدا و انسان است.
این استاد حوزه مهدویت گفت: انسانشناسي براي اثبات خدای متعال يا ايجاد ارتباط با او در قالب عبادت و عبوديت يا تحصيل رضايت او با اجراي تعاليم ديني نیز جایگاهی كليدي دارد و از آنجا که انسان، هویتی مرکب از جسم و روح دارد، میتواند با اندیشه در وجود خود، از دو مسیر،فرایند خداباوری را برای خود تسهیل بخشد؛ چراکه مطالعه جسم و بدن آدمی ـ به عنوان یکی از شگفتیهای عالم تکوین ـ نزدیکترین راه اثبات و باور خداوند، و مطالعه روح و نفس آدمی نیز بسترساز علم حضوری به ذات اقدس اوست.
وی با بیان اینکه میتوان ادعا کرد که انسانشناسی با روش دینی (ترکیبی از روشهای علمی، عقلی و وحیانی) باعث ایجاد معرفت حضوری و حصولی به خداوند از طریق برهان انفسی و آفاقی میشود، افزود: از این منظر است که میتوان این روش ترکیبی را ـ البته با اولویت برهان انفسی که مبتنی بر برهان فطرت است ـ نزدیکترین راه خداشناسی و دینباوری نسبت به راههای دیگر دینپژوهی دانست.
حجت الاسلام رضایی با بیان اینکه بهترين معيار براي فهميدن حقیقت زندگی و چگونه زیستن، خلوت با خود است، تصریح کرد: وقتي درون انساني ما خاستگاه پرسشهاي گوناگون است، بهترين پاسخها را هم میتوان از همان درون بيقرار يافت، البته اين به آن معنا نيست كه انسان بتواند با اتكاء به خود پاسخهايش را بیابد؛ بلكه انسانشناسی، مبنایی ثابت براي آغاز حركت و محكي درست و جامع برای یافتن پاسخ پرسشهای پراکنده و همیشگی اوست.
این پژوهشگر مهدویت خاطرنشان کرد: اگر انسان تعصب یا عوامل منحرف محیطی و تربیتی را از خود دور کند و به حقیقت و واقعیت ابعاد وجودی خود توجه نماید، میتواند به معیاری انسانی برای شناسایی راه و راهنما دست یابد. پس مهمترین فایده انسانشناسی برای انسانها، ایجاد هویت و زبان مشترک انسانی است.
پایان پیام/
نظر شما