خبرگزاری شبستان - سرویس قرآن و معارف: در روایات ما آمده است که: "إِنَّ الْعَبْدَ الْوَلِيَّ لِلَّهِ يَدْعُو اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فـِي الْأَمـْرِ يَنُوبُهُ فَيَقُولُ لِلْمَلَكِ الْمُوَكَّلِ بِهِ اقْضِ لِعَبْدِي حَاجَتَهُ وَ لَا تُعَجِّلْهَا فَإِنِّي أَشـْتـَهـِي أَنْ أَسـْمَعَ نِدَاءَهُ وَ صَوْتَهُ" می فرماید: وقتی خدا دعای بنده ای را دوست دارد به فرشته موکل می فرماید حاجت بنده مرا برآور اما در دادن آن شتاب مکن چون من آواز و صوت و ندای این بنده را دوست دارم. می بینید؟ پروردگار عالم می فرماید حاجت او را به تأخیر می اندازم که بیشتر سخن او را بشنوم.
خداوند در یک حدیث قدسی می فرماید: بسا بنده ای از من چیزی بخواهد و من آن چیز را به سرعت به او می دهم و بسا اجابت درخواست بنده ای را به تأخیر می اندازم برای این که مناجات و صدای او را خوش می دارم. پروردگار خوشش می آید که انسان متوجه آن فقر درونی باشد و آن فقر را به پیشگاه ذوالجلال ببرد.
در روایات ما آمده است: حکمت این که برخی از درخواست های انسان در این دنیا محقق نمی شود و برخی از دعاهایش مستجاب نمی شود در این است که خداوند می خواهد بهترین ها را در آن دنیا برای او فراهم کند. در روایت داریم که انسان ها در آن دنیا وقتی ارزش پاداش های را می بینند می گویند ای کاش هیچ یک از دعاهایمان در آن دنیا مستجاب نمی شد.
گفتگوی سرویس قرآن و معارف خبرگزاری شبستان با آیت الله روح الله قرهی، اندیشمند دینی و رییس حوزه علمیه امام مهدی (عج) حکیمیه می کوشد در این باره نکاتی را متذکر شود شاید که غباری از روی آینه بردارد و زنگار قلب های ما را در آستانه ورود به ماه شعبان و رمضان بشوید و تطهیر کند. بخش سوم این گفتگو را می خوانید.
یکی از نکاتی که همواره با بحث دعا مطرح می شود بحث شرایط استجابت دعا و تعابیر مختلفی است که از این مقوله مطرح می شود . اگر بخواهیم با یک نگاه روایی به این موضوع بپردازیم چه نکاتی قابل طرح خواهد بود؟
وجود مقدس امام صادق علیه السلام می فرماید: "إِنَّ الْعَبْدَ الْوَلِيَّ لِلَّهِ يَدْعُو اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِي الْأَمْرِ يَنُوبُهُ فَيَقُولُ لِلْمَلَكِ الْمُوَكَّلِ بِهِ اقْضِ لِعَبْدِي حَاجَتَهُ" بنده ای که از اولیای خاص خداست وقتی در امری دعا می کند خداوند به فرشته موکل می گوید حاجت او را سریع بدهید، اما توجه کنید که حضرت در ادامه می فرماید بدانید که او فقط برای خدا، خدا را می خواند. دعا، خواندن خدا است منتها به ما گفته اند در این خواندن برای دیگران هم دعا کنید. از شرایط اجابت دعا که بحث مفصلی است یکی هم همین است که ما برای دیگران دعا کنیم. در واقع در دعای حقیقی ما پروردگار عالم را خطاب قرار می دهیم که: خدایا ملاک من سخن گفتن با تو است و در خواستی برای خودم ندارم. بهترین درخواست من همین اجازه ای است که به من داده ای با تو مناجات کنم. اجابت دعا در خود این مطلب است که "ادعونی فاستجب لکم".
در مثال مناقشه نیست. ما برای این که تقریب به ذهن کنیم مثال می زنیم تا آن معانی بلند در ذهن ها جا بیفتد. فرض کنید در ملاقاتی که امام المسلمین، رهبر عظیم الشأن با خانواده شهدا و رزمندگان دارند می فرمایند اگر مطلبی مشکلی دارید بفرمایید. می بینید آن مادر یا پدر شهید از آقا درخواست می کنند همین که شما آمدید اینجا برای ما بهترین مطلب و مطلوب ترین درخواست است، همین که چشم ما به جمال شما افتاد بهترین درخواست ما بود. شما حالا این مثال را در رابطه ملکوتی خالق و مخلوق تعمیم بدهید. انسان حقیقی که به حقیقت وجودی اش پی برده وقتی دعا می کند یعنی با خالق خود دل را یکدله می کند چنان حلاوتی در قلب و روح او پدیدار می شود که نمی خواهد آن حلاوت را با هرچه یاد غیر خدا و غیر حق است عوض کند و چیز دیگری از معبود ذوالجلال خود درخواست کند، همین که اجازه تشرف یافته و مجال سخن گفتن با ذوالجلال و الاکرام به او داده شده در نهایت رضایت است.
اگر انسان بخواهد موحّدانه و خوشبینانه به راز اجابت نشدن درخواست هایش از جانب خدا نگاه کند چه نکاتی پیش چشمش می آید؟
در روایات ما آمده است که: "إِنَّ الْعَبْدَ الْوَلِيَّ لِلَّهِ يَدْعُو اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فـِي الْأَمـْرِ يَنُوبُهُ فَيَقُولُ لِلْمَلَكِ الْمُوَكَّلِ بِهِ اقْضِ لِعَبْدِي حَاجَتَهُ وَ لَا تُعَجِّلْهَا فَإِنِّي أَشـْتـَهـِي أَنْ أَسـْمَعَ نِدَاءَهُ وَ صَوْتَهُ" می فرماید: وقتی خدا دعای بنده ای را دوست دارد به فرشته موکل می فرماید حاجت بنده مرا برآور اما در دادن آن شتاب مکن چون من آواز و صوت و ندای این بنده را دوست دارم. می بینید؟ پروردگار عالم می فرماید حاجت او را به تأخیر می اندازم که بیشتر سخن او را بشنوم.
خداوند در یک حدیث قدسی می فرماید: بسا بنده ای از من چیزی بخواهد و من آن چیز را به سرعت به او می دهم و بسا اجابت درخواست بنده ای را به تأخیر می اندازم برای این که مناجات و صدای او را خوش می دارم. پروردگار خوشش می آید که انسان متوجه آن فقر درونی باشد و آن فقر را به پیشگاه ذوالجلال ببرد.
در روایات ما آمده است: حکمت این که برخی از درخواست های انسان در این دنیا محقق نمی شود و برخی از دعاهایش مستجاب نمی شود در این است که خداوند می خواهد بهترین ها را در آن دنیا برای او فراهم کند. در روایت داریم که انسان ها در آن دنیا وقتی ارزش پاداش های را می بینند می گویند ای کاش هیچ یک از دعاهایمان در آن دنیا مستجاب نمی شد.
پس در واقع می شود گفت تعالی و غنای دعاهای هر کسی متناسب با تعالی و غنای درونی روح و جان اوست. دعاهای هر کسی شبیه خود اوست، کسی که کوچک و تنگ می اندیشد و چشم او از پیش پایش جلوتر نمی بیند و جلوتر نمی رود دعاهایی هم که می کند متناسب با همین نگاه تنگ و تاریک به هستی است.
همین طور است. به میزان عروج درونی انسان، مناجات او با پرودگار هم عروج پیدا می کند. لذا دعای اهل تقوا با دیگران فرق می کند. اهل تقوا از سخن گفتن با پروردگار لذت می برند و حلاوت دیگری را حس می کنند که دیگران آن حلاوت را نزد خود نمی یابند. دیگران می آیند با لحن طلبکارانه چیزی از خدا بگیرند و بروند پی کارشان. اما متّقین نه تنها خود را طلبکار خدا نمی دانند بلکه هر لحظه خود را بدهکار می یابند چون نعمت هایی که خداوند به آن ها عطا کرده پیش چشم شان است و اهل شکر و سپاس اند اما دیگران آن نعمت ها را نمی بینند از این رو طلبکارانه و غیر خاضعانه با خداوند سخن می گویند.
پایان پیام /
نظر شما