اشاره:
در تفسیر سینما باید گفت که سینما ادامه تلویزیون است، تلویزیونی که برنامه های آن در سه قالب آموزشی، فرهنگی و تجارتی تدارک دیده می شود.
با توجه به شرایط موجود بین الملی و گسترش پهنه امواج ارتباطی و دشواری های فرهنگی و اجتماعی حاکم بر کشورهای در حال توسعه و از آنجا که کشور ما به لحاظ پایبندی به ارزش های دینی و بومی از موقعیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است، آگاهی از نحوه عملکرد رسانه ها و گستره ارتباطات برای دانش پژوهان سیاست گذاران، مدیران و توده ی مردم امری واجب و ضروری است که تا سرحد امکان و با تمام توان باید بدان پرداخت که با توجه به جوان بودن جامعه ما و اقبال آنها از سینما باید این صنعت را هم در دسته رسانه هایی دانست که می توان از آن در جهت نیل به اهداف فرهنگی اعتقادی سود برد ولی متاسفانه فیلمسازان ما از این کاربرد سینما غافل مانده اند و جز در چند اثر محدود شاهد التفات به بخش تاثیرگذار هنر سینما نیستیم.
در هشتمین گفتگو از سلسله گفتگوهای سینمایی شبستان با جواد یقماری، مدرس فیلمنامه نویسی، دانشجوی کارشناسی ارشد تهیه کنندگی صدا و سیما فعال در واحد هنری دفتر تبلیغات، حوزه هنری و انجمن سینمای جوان و همچنین یکی از نویسندگان هنری در مجله "فیلم نگار" صحبت کرده ایم که در ذیل آمده است:
در خصوص جایگاه مسجد، نماز و نیایش در فیلم های تلویزیونی و سینمایی چه نظری دارید، آیا ما در فیلم هایمان تنها در زمان مشکلات به یاد خداوند می افتیم و یا اینکه این جریان جاری زندگی روزمره ماست؟ باید گفت که فیلم های ما تصویر درستی از مسجد و جایگاه آن ارائه نمی دهند و بیشتر امامزاده محورند، من نمی خواهم بگویم که اهمیت امامزادگان کم است: نه، ولی باید این را هم بدانیم که مسجد پایگاه اولیه اسلام و مهم ترین مکان معنوی مومنان در جریان زندگی روزمره شخصی و اجتماعی است. فیلم ها و سریال های ما بیشتر گرایش به امامزاده ها دارد و این درست نیست و برای تصویر مسجد فقط به ارائه تصویر از امامزاده ها بسنده می شود و به نوعی امامزادگان از مساجد شناخته شده تر و مهم تر به نظر می آیند.
با توجه به پیشرفت های علمی کشور و تلاش جوانان در جهت دانش افزایی دستیابی به علوم نوین جهان، به نظر شما نحوه نگاه فیلم های سینمایی ما به جوانان موفق کشور نگاه جالبی است؟ متاسفانه چهره ای که از جوان ارائه می دهند تصویر نادرست را نشان می دهد. جوانان ما با پشتکار خود به موفقیت های علمی خوبی دست یافته اند ولی غالبا جوان سینماهای ما خالی از چنین مفاهیمی است و جز یک سری شخصیت ها و حرکات تکراری چیز دیگری در آن نمی بینیم و از احوالات جوان امروز ایران اسلامی در سینمای ما خبری نیست. متاسفانه همانطور که در طول بیش از 30 سال پس از انقلاب ما هنوز نتوانسته ایم نسل جوان مورد نظرمان را تربیت کنیم در این قضیه هم نتوانستیم کاری بکینم.
یعنی می توان از صنعت سینما در جهت تربیت نسلی ارتقا یافته و باورمند نسبت به توانایی های خود سود برد؟ بله، حتما. فیلمسازان ما می توانند با زندگی بیشتر با جوانان به احوالات آنها پی برده و این احوالات خواسته ها، موفقیت ها و زمینه های لازم برای پیشرفت را در قالب زیبای هنر به جامعه ارائه دهند ولی متاسفانه ما در این خصوص تنها شاهد انعکاس یک سری خاص از ویژگی های درصدی از جوانان کشور در متن های سینمایی هستیم که خب این تصویر با احوالات درصد فراوانی از جوانان جامعه ما همخوانی ندارد. مثلا جوان ایرانی تنها به عاشق پیشگی اشتغال ندارد بلکه وزنه مهم پیشرفت های علمی و صنعتی کشور و اخلاق مدار است و ما از ارائه این چهره در تولیدات سینمایی غافل مانده ایم.
در ادامه می خواهیم وارد حوزه فیلم دینی و وضعیت آن در کشورمان شویم، در صورت امکان، تعریف خود را از سینمای دینی ارائه دهید و بفرمائید که آیا سریال ها و فیلم های سینمایی مرتبط با تاریخ همان فیلم دینی است؟ در ابتدا باید بگویم که فیلم تاریخی، فیلم دینی نیست و چنین برداشتی کاملا اشتباه است. فیلم دینی فیلمی است که یک تجربه دینی و حسی زیبا را به شما انتقال دهد. همچنان که انسان در عبادت های خود به یک حس خوش و عرفانی دست می یابد، این یک دریافت معنوی و خوب است که انسان را از نظر ذهنی پالایش می کند و یک فیلم دینی هم باید اینگونه باشد در پایان به تماشاگر احساسی لطیف همراه با گرایش به سمت خوبی ها را ارائه دهد.
آیا سینمای امروز ما توانسته در حوزه فیلم دینی گام های مهم و موثری بردارد؟ این اتفاق در سینمای ما بسیار کم مشاهده می شود و ما هنوز نتوانسته ایم به حد کمال در تولید فیلم های دینی برسیم. قدم های ابتدایی که غالبا هم موفق بوده، برداشته شده، همچون فیلم طلا و مس که تلاش دارد تا حس دینی خوب و قابل لمسی را به تماشاگر منتقل کند و موفق هم شده است. البته من در جشنواره امسال هم چند فیلم خوب در این خصوص دیده ام که مباحث الهیات را در خود مطرح کرده است همچون فیلم آلزایمر اثر احمد رضا معتمدی، آثار داریوش مهرجویی و یک فیلم انیمیشن به اسم قلب سیمرغ. ولی در زمینه فیلم دینی جای کار بسیار است و فیلمسازان ما باید به این حوزه جدی تر بپردازند چرا که تاثیرگذاری این دست فیلم ها در جامعه بیشتر است و اهالی هنر در این قالب هنری می توانند به رسالت خود در عرصه فرهنگ سازی و اشاعه ارزش های دینی در کشور جامه عمل بپوشاند.
به نظر شما حوزه های علمیه بنا به رسالتی که دارند، می توانند در زمینه فیلم دینی هم ایفای نقش کنند؟ بله، حوزه باید حتما وارد این عرصه شود، البته چند سالی است که در این خصوص حرکت هایی در بخش هایی همچون واحد هنری دفتر تبلیغات و حوزه هنری صورت گرفته و به تربیت نیروهایی در این خصوص پرداخته اند. البته این نیروها هنوز در ابتدای راه هستند و امکان ورود به عرصه سینما را ندارند و باید تجربیات لازم را کسب کنند و فعلا در حد تولید تله فیلم هستند. ولی ظرف چند سال آینده و مخصوصا در قم نیروهای زیادی داریم که در نویسندگی داستان و فیلمنامه باعث تحول در جامعه سینمایی کشور می شوند.
به نظر شما علت تاخیر زیاد حوزه های علمیه برای ورود به ورطه سینما چیست؟ خوب تا مدت ها دیدگاه حوزه و حوزویان نسبت به فیلم و سینما دیدگاه خوبی نبود و همین مسئله مهم ترین عامل در نگرش یک جانبه و جدایی محور حوزویان از اهالی هنر هفتم بود و اخیرا دیدگاه ها نسبتا اصلاح شده و برای ورود هدفمند به تلویزیون و سینما برنامه ریزی و هدف گذاری شده است.
در پایان بفرمایید، وضعیت قم و هنرمندان قم در وادی سینما و به خصوص فیلم دینی چگونه است؟ در این خصوص هنوز ظرفیت ها به فعلیت نرسیده ولی فیلمسازان قمی در زمینه فیلم کوتاه به خوبی ورود پیدا کرده اند و فیلمسازان فیلم کوتاه ما چند سالی است که جوایز این رشته را در کشور درو کرده و به قم می آورند. چنین اتفاقی بیانگر پتانسیل بالای جوانان هنرمند ماست که باید به فعلیت برسد و وادی فیلم کوتاه بهترین فضا برای کشف و استفاده از این ظرفیت هاست.
پپایان پیام/
نظر شما