خبرگزاری شبستان: در مباحث انسان شناسی، صاحبان عصمت ویژگیهای خاصی دارند که در سایر انسانها یافت نمی شود. عصمت در وجود حضرت فاطمه زهرا(س) ویژگیهایی دارد که با سایر معصومان فرق می کند، چون فقط زهرا اطهر(س) است که حدودا هجده سال زندگی می کند و نصف عمر خود را در خدمت رسالت و نبوت در منزل حضرت رسول مکرم اسلام(ص) و در شعب ابیطالب می گذراند. حضرت(س) نصف دیگر عمر خود را در خدمت ولایت امیرالمؤمنین(ع) بودند و مبارزات و دفاعهایی از حضرت امیرالمؤمنین(ع) داشتند.
عبودیت زهرای اطهر
یکی از آرامشها برای تحمل ناراحتیهایی که حضرت رسول(ص) در مواجهه با مشرکان در مدینه می کشید، وجود حضرت زهرای اطهر(ع) بود. حضرت رسول(ص) همیشه از نوازش دختر خود برخوردار بود. در زمانی هم که در خانه امیرالمؤمنین(ع) بودند تا زمانی که در قید حیات بودند مظلویتها برای حضرت امیر(ع) قابل تحمل بود اما وقتی که حضرت زهرا(س) به شهادت رسیدند و دنیای فانی را ترک کردند عرصه برای حضرت امیرالمؤمنین(ع) تنگتر شد و لذا بعد از رحلت حضرت، امیرالمؤمنین(ع) دردهایش را به چاه بیابانها می گفت و در این بیابانها درد و دل خود را تخلیه می کردد، چون حضرت زهرا(س) یگانه مونس حضرت امیرالمؤمنین بودند.
نکته ای که در زندگی بزرگ بانوی جهان اسلام وجود دارد این است که ایشان الگوی زنان و مردان عالم هستند. وقتی که حضرت زهرا(س) وارد می شدند حضرت رسول(ص) تمام قد به خاطر ایشان بلند می شدند این کار به خاطر این نیست که حضرت زهرا(س)، دختر حضرت رسول(ص) بودند. زهرای اطهر جایگاهی در پیشگاه پروردگار عالم دارد که باعث شده حضرت رسول(ص) این همه به ایشان احترام می کردند. آخرین منزلی را که حضرت رسول(ص) برای رفتن به سفرها ترک می کردند و برای خداحافظی وارد آنجا می شدند خانه علی(ع) و زهرا(س) بود و اولین منزلی که بعد از سفر وارد می شدند همین خانه بود.
خانه های زیادی به مسجد النبی راه داشت اما پیامبر از طرف پروردگار عالم مأمور شد تمام دربها را ببنند ولی در خانه علی و زهرا به مسجد بسته نشد. بین خانه زهرای اطهر(س) و امیرالمؤمنین(ع) با پدر گرامی شان حضرت رسول(ص) فقط دیواری وجود داشت و پنجره ای در این دیوار قرار داشت که معمولا حضرت رسول با زهرای اطهر صحبت می کردند. به خاطر جایگاهی که حضرت زهرا(س) پیش پروردگار عالم دارد، امیرالمؤمنین(ع) هم نگاه خاصی به حضرت داشتند. امام حسن مجتبی(ع) هم احترام خاصی را برای مادر گرامی اش قائل بودند. امام حسین(ع) هم همچنین احترام خاصی را برای حضرت قائل بودند. زینبین(ع) هم همین طور. دیگر ائمه(ع) و امروز هم حضرت امام زمان(عج) که محور عالم امکان است هم ارادت خاصی به ایشان دارند و در ادعیه و مناجات و توسل و روضه ها می شنوید که می گویند حضرت را به مادرشان قسم بدهید یعنی آن حضرت جایگاه خاصی در امام زمان(عج) دارد.
عبودیت، معرفت، علم و نیایش حضرت فاطمه(س) زبانزد بوده است. چرا فاطمه را فاطمه نام نهاده اند؟ در غالب منابع آمده است: «فطم الناس من معرفتها» یا آمده «سميت فاطمه بفاطمه لعن الناس [گاهی لعن العقول] فطم عن معرفتها»: فاطمه را فاطمه نام نهاده اند، چون عقل بشر به شناخت فاطمه قد نمی دهد. امام محمد باقر(ع) هم درباره نامگذاری حضرت فاطمه زهرا(س) فرمودند: هنگامی که حضرت فاطمه(س) متولد شد خداوند فرشته ای را وحی کرد که بر زبان خدا جاری سازد که او را نام بگذارد. رسول خدا(ص) نام او را فاطمه گذاشت و سپس فرمود: «اني فطمتك بالعلم» یعنی من تو را با علم بار گرفتم یعنی اصلا با علم متولد شده است. باز امام محمد باقر(ع) در ادامه دارد که «والله لقد فطمها الله- تبارك و تعالى- بالعلم»؛ کسی دارد قسم می خورد که امام است، آن هم باقرالعلوم. امام باقری که شکافنده علوم است، قسم یاد می کند که به خدا سوگند خداوند متعال او را با علم بار گرفته است یعنی از جهل باز گرفته است، یعنی جهل در حضرت راهی ندارد. فطام به معنای بازگرفتن کودک از شیر است، آنگاه که کودک را از شیر باز می گیرند به آن عمل فطام گفته می شود.
10 زن برجسته عالم
مرحوم علامه مجلسی در توضیح این حدیث می نویسد: «اني فطمتك بالعلم»، پیامبر(ص) می فرمایند: «أى أرضعتک بالعلم حتّى استغنیت و فطمت، أو قطعتک عن الجهل بسبب العلم» یعنی من تو را از جهل باز گرفتم تا آنکه بی نیاز از دانش دیگران شدی یا به این معنا که تو را از هر گونه جهل و نادانی دور نگه داشته و جدا کردم، فلذا در روایتی 10 تن از زنان برجسته عالم با ویژگی خدادادی آنها نام برده شده اند فاطمه با وصف علم و دانش برجسته و ستوده شده است. خداوند 10 خصلت را به 10 تن از زنان برجسته عالم عنایت فرمود: توبه را به حضرت حوا(س)، زیبایی را به حضرت ساره(س) همسر حضرت ابراهیم(ع)، حمایت و مراقبت را به حضرت رحمة(س) همسر حضرت ایوب(ع)، حرمت و ابهت را به حضرت آسیه(ع) همسر فرعون، حکمت را به حضرت زلیخا(س) همسر حضرت یوسف(ع)، عقل را به حضرت بلقیس(س) همسر سلیمان(ع)، صبر را حضرت «برخانه(س)» مادر حضرت موسی(ع)، برگزیدگی را به حضرت مریم(س) مادر حضرت مسیح(ع) و رضا و خوشنودی را به حضرت خدیجه(س) همسر حضرت رسول(ص) و علم را به حضرت فاطمه(س) همسر حضرت علی مرتضی(ع) داده اند؛ «... انّ اللَّه أعطى العلم لفاطمة زوجة المرتضى»
مطابق روایتی که از عمار یاسر از گفتگوی حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) نقل می کند که حضرت فاطمه(س) به امیرالمؤمنین(ع) می فرماید: «اَعْلَمُ ما کانَ وَما یَکُونُ وَما لَمْ یَکُنْ: به همه آنچه در این عالم به وجود آمده، آنچه اکنون هست و اموری که هنوز پدید نیامده و در آینده می آید، آگاهم.
در روایتی حضرت خود را این گونه معرفی می کند: «من دریایی هستم که مرم از علم من بهره مند می شوند.»، یا مصحف حضرت فاطمه(س) که در اختیار حضرت صاحب الامر(ع) است و ... نشان دهنده علم آن حضرت است. ما حصل روایتهایی که در مورد حضرت عرض کردم معرفت و آگاهی آن حضرت است.
بزرگترین نیاز جامعه بشری
بزرگترین نیاز جامعه امروز ما معرفت و آگاهی و خردمندی است، اگر خردمندی و معرفت در جامعه جاری و ساری باشد دیگر برای خرافات جایگاهی نمی ماند یا برای عرفان واره ها، جای جولان دادن نمی ماند لذا اگر عرفان واره ها جولان و بسیاری از جهلا و بعضا حمقا در جامعه مانور می دهند؛ چه در داخل و خارج از کشور، یگانه الگوی ما برای رهایی از این وضعیت علی(ع) و اولاد علی(ع) و زهرا(س) و اولاد زهرا(ع) هستند؛ به خصوص زهرای اطهر(س). آنچه در زهرای اطهر تبلور دارد ایمان و یقین است که قرآن کریم در مورد ابراهیم می فرماید: «وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ»، عبادت عارفانه زهرای اطهر او را به یقینی رساند. به قول قرآن کریم «وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ» عبادت کن تا یقین پیدا کنی و حضرت زهرا(س) در سایه عبادتی که داشت صاحب یقین شد.
در تعبیری درباره توجه آن حضرت به نماز نقل شده است «کانت فاطمة تنهج فی الصلاة من خیفة الله تعالی» فاطمه در نماز از ترس خدا از نفس می افتاد و بی حال می شد. از امام جعفر صادق(ع) پرسیدند: ای فرزند رسول خدا(ص) چرا زهرا، زهرا نامیده شد؟ فرمود: زیرا آن حضرت روزی سه مرتبه برای امیرالمؤمنین(ع) می درخشید؛ یکی صبحگاهان بود که چهره اش در وقت نماز صبح می درخشید و پرتو نور چهره آن حضرت وارد اتاقهای مردم می شد به گونه ای که دیوار منازل آنان روشن می شد آنان شگفت زده به محضر رسول خدا(ٌ) می آمدند و علت آنرا می پرسیدند و رسول خدا(ص) آنها را روانه منزل فاطمه(س) می کرد وقتی به منزل حضرت می آمدند ملاحظه می کردند فاطمه(س) در محراب عبادت نشسته و نور از چهره آن حضرت می تابد. می دانستند آنچه در منازل خود دیده بودند نور چهره فاطمه(س) بود هنگامی که روز به نیمه می رسید و آن حضرت برای نماز ظهر مهیا می شد باز نوری به خانه های مردم مدینه پرتو می افکند و باز همین داستان تکرار می شد سومین نوبت هنگام غروب و وقت نماز مغرب و عشاء بود که چهره حضرت به سرخی می گرائید و از آن پرتو دیگری در خانه های مردم داخل می شد و باز آن داستان تکرار می شد. این جایگاه در سایه عبادت و یقین حضرت زهرا(س) حاصل شد.
درس از حضرت
آن چیزی که ما می توانیم از حضرت یاد بگیریم، عبودیت است. واقعا بنده خداوند باشیم، بنده خداوند صاحب کینه و کدورتها و کینه های شتری نخواهد شد. بنده خدا آبرو از یکدیگر نمی برد. بنده خدا دل دیگران را نمی شکند. بنده خدا دیگران را کوچک نمی شمارد. بنده خدا سوء ظن به دیگران پیدا نمی کند. بنده خدا کارهایی که برخلاف اخلاق و ادب است را انجام نمی دهد. دومین نکته ای که می توانیم از آن حضرت بیاموزیم ادب است. ادب در مقابل پروردگار عالم، ادب در مقابل پیامبر مکرم اسلام(ص)، ادب در مقابل ولایت و امامت امیرالمؤمنین(ع) و اولادش(ع). ادب در مقابل بندگان پروردگار عالم. ادب در مقابل واجبات و شریعت الهی. سومین نکته ای که می توان از زهرای اطهر(ع) آموخت، بحثهای معرفت و عرفان است که در سیره آن حضرت موج می زند. آن نورانی که در خانه ها می افتاد از محل عبادت زهرای اطهر(ع) تلألو می کرد و مردم روشنایی هایش را می دیدند. چیزهای بسیاری می توان از حضرت آموخت که قابل شمارش نیست. نکته دیگری که می توان از آن حضت در عرصه سیاست آموخت این است که آن حضرت صاحب مبارزه بود. از مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) دفاع کرد. ما از زهرای اطهر(س) باید یاد بگیریم که از مظلومان عالم همیشه دفاع کنیم و در مقابل ظالمان با هر لباس و هر پست و مقامی قد علم کنیم چون زهرای اطهر(س) اینچنین بودند و در سایه این دفاعها جان به جان آفرین تسلیم کردند. واقعیت شهادت حضرت در نزد امامیه مفروق عنه است.
نویسنده:
حجت الاسلام والمسلمین بهرام دلیر
استاد خارج حوزه علمیه قم
نظر شما