خبرگزاری شبستان-کرمان
بیست و یکم فروردین، یادآور حادثه ای تلخ بامداد این روز در سال ۷۹ است؛ روزی که یکی از منافقین کوردل در لباس رفتگر، مردی از تبار اولیاءخدا را جلوی درب منزل و در برابر دیدگان فرزندش ترور کرد؛ شهید صیاد شیرازی بیش از هر صفت و ویژگی، بیشتر با اخلاصش شناخته می شود؛ سال ۹۰ گفتگویی با یکی از همرزمان شهید در کرمان انجام دادیم که به فراخور مناسبت و عرض ارادت مجدد به روح ملکوتی آن شهید والامقام بازنشر می شود:
گفتگوی خبرنگار شبستان در کرمان با امیر سرتیپ دوم بازنشسته منوچهر کرباسی که از سال 59 تا پایان عملیات مرصاد و در پاک سازی کردستان، عملیات های فتح المبین، رمضان، بیت المقدس، محرم، والفجر یک، خیبر و مرصاد به عنوان فرمانده گروهان، فرمانده گردان، افسر عملیات تیپ یک حمزه سیدالشهداء و ... در خدمت شهید سپهبد علی صیاد شیرازی بوده، تقدیم خوانندگان می شود.
ما در نظامی زندگی می کنیم که بر آن ولایت حاکم است و این ولایت هم جنبه داخلی دارد و هم جنبه بین المللی و دورنمای وسیعی از جهان اسلام دارد و خود به خود چون مسیر حکومت ما مسیری است که در مسیر احکام الهی به پیش می رود، لذا توسعه هایی که می خواهد در این مسیر تحقق پیدا کند در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و... باید نشأت گرفته از همین مرکزیت ولایت باشد . ( شهید صیاد شیرازی)
تأکید ما بیشتر بر آن زوایایی از شخصیت صیاد است که تا کنون کمتر به آن پرداخته شده است؛ لطفاً در این باره توضیحاتی دهید.
بسم الله الرحمن الرحیم
اول باید بگویم که شهید صیاد شیرازی، نعمت و ودیعه ای الهی برای نظام مقدس جمهوری اسلامی بود؛ شما می بینید که پس از حضرت امام(ره) با شکوه ترین تشییع جنازه برای صیاد شیرازی انجام شد و با توجه به اینکه ایشان در سال های آخر قبل از شهادت در گمنامی بود کسی گمان نمی کرد که چنین تشییع جنازه باشکوهی برای وی انجام شود.
قبل از اینکه عرایض کلی را بگویم باید مقدمه ای ذکر کنم و آن اینکه هر انسانی واجد خصوصیات کلی و ویژه است که بر همین اساس، توضیحاتی راجع به شخصیت شهید صیاد شیرازی ارائه می کنم.
شهید صیاد در سال 1323 ه. ش در شهرستان دره گز خراسان متولد شد؛ سال 43 وارد دانشگاه افسری شد و پس از فارغ التحصیلی در سال 46 رسته توپخانه را انتخاب کرد.
ایشان پس از طی دوره مقدماتی در مرکز آموزش توپخانه اصفهان لشکر 81 کرمانشاه را انتخاب کرد و به عنوان افسر دیده بان و معاون آتشبار در یگان مستقر در قصر شیرین مشغول انجام وظیفه شد.
زمانی که بنده فرمانده قرارگاه نظامی فارس و مرکز آموزش پیاده شیراز بودم به مدارک موجود در کمیته تکاور مراجعه کرده و مشاهده کردم که صیاد زمانی که دانشجو بوده و فارغ التحصیل شده و برای گذراندن دوره تکاوری در مرکز پیاده بودند از دانشجویان برجسته و شاخص دوره بوده به گونه ای که در نیمه دوم دهه 40 دوره تکاوری را با رتبه ممتاز طی کردند.
از آنجا که وی از افسران با سواد و ورزیده ارتش بود، زبان انگلیسی را تکمیل کرد و سپس بنا به نیاز ارتش وقت، جهت طی دوره توپخانه به آمریکا اعزام و سپس به عنوان استاد در مرکز توپخانه اصفهان شروع به تدریس کرد.
زندگی افرادی مانند صیاد تا اندازه ای شباهت به زندگی حضرت موسی دارد؛ صیاد در اوج خفقان وقت به همراه تعدادی از همرزمان خود (شهیدان کلاهدوز و اقارب پرست) که هر دو از افسران نیروی زمینی ارتش بودند، مبادرت به سازماندهی و شناخت افراد مومن و متدین کردند.
حضرت موسی در بطن خفقان فرعون متولد شد، فرعونیان قصد جانش کردند اما به اذن خدا اتفاق دیگری افتاد و در کاخ فرعون پرورش یافت و پس از دریافت رسالت علیه فرعون بلند می شود و قیام می کند؛ البته این موضوع دلیل بر این نیست که بگوییم آن حضرت در دامن طاغوت زمان خود بزرگ شده بلکه اراده الهی چنین بود تا آن حضرت مبنای رسالت بزرگ خود را در کاخ ستم پایه گذاری کند.
افسری جوان با آرمان های بزرگ
افرادی چون شهید کلاهدوز که در گارد جاویدان بودند نیز همان رسالت موسوی را داشتند؛ صیاد به اتفاق کلاهدوز و اقارب پرست پس از شناسایی افراد مومن و متدین نیروهای زمینی، سازماندهی مخفی این افراد را برنامه ریزی کردند که البته ضد اطلاعات وقت به این موضوع پی برده و ایشان را دستگیر کردند که تا زمان پیروزی انقلاب نیز در بازداشت بود.
پس از پیروزی انقلاب، ایشان مجدد وارد صحنه خدمت شد و اقتضای آغاز انقلاب می طلبید که این مومنین، مبنا و برنامه ریزی کارهای آرمانگرای اسلامی خود را پیاده کنند.
در آن برهه، شرایط و زمان دشواری بود؛ نیروی زمینی از هم پاشیده بود و برای اینکه وضعیت ساماندهی شود کار بسیار سختی است؛ در این شرایط باید بزرگانی چون صیاد وارد صحنه شده و نیروی زمینی را احیا می کردند که البته احیای نیروی از هم پاشیده شده ارتش امر خطیر و بزرگی بود.
در اینجا ایشان(شهید صیاد) مبنای پایه ریزی نیروی زمینی مقتدری را از همان زمان شروع می کنند و طبیعی است که مخالفان و موافقانی داشته و با کارشکنی های زیادی مواجه بود.
ایشان افسری جوان اما با آرمان ها وایده های بزرگ بود که با همین اهداف و آرمانها شروع به کار کرد؛ در همان زمان کشور ما دچار مسائل و رخدادهایی از جمله قائله هایی در گنبد، کردستان، خوزستان و سیستان شد که در اینجا کنترل، هدایت و فرماندهی جنگهای داخلی به مراتب سخت تر از یک جنگ برون مرزی بود؛ زیرا در جنگ برون مرزی دشمن مشخص است اما در جنگ درون مرزی دشمن خودش را به شکل مردم عام منطقه در می آورد.
صیاد حقیقتاً ناجی کردستان بود
صیاد حقیقتاً ناجی کردستان بود؛ او تمام وجود و زندگی اش را وقف کرد تا آرامش را به کردستان برگرداند؛ الان 33 سال از آن روزها می گذرد اما اگر صیاد و امیر دادبین، سرهنگ علی اصغر نوری، امیر ناصر آراسته که از همرزمان نزدیکش بودند وارد عرصه نجات کردستان نمی شدند امروز سرنوشت استان های بزرگ و زرخیزی چون خوزستان و کردستان معلوم نبود.
همه تصور می کردند پس از پیروزی انقلاب با کوچکترین حرکتی می توانند انقلاب را خاموش کنند اما دیدیم که نشد و عزت، شرف، تقوا و ایمان این بزرگواران باعث شد نسبت به انجام واحدهای منظم در نیروی زمینی اقدام و آرامش را مجدد به کردستان برگردانند.
اگر به خاک کردستان مراجعه کنید همه جا شهادت، اخلاص، ایمان، ایثار و از خود گذشتگی امیر سپهبد صیاد شیرازی مشاهده می شود؛ او رزمنده ای نبود که بدون اینکه برنامه ریزی کند وارد کار شود خودش قدم به قدم با یگان هایی که برای پاکسازی در کردستان مشغول بودند، حرکت می کرد و حتی در صف اول عملیات ها قدم بر می داشت.
در عملیات پاکسازی در محور بانه و سردشت که در اوایل سال 59 انجام شد، امیر همراه یک گردان از تیپ 55 هوابرد شیراز از بانه به سمت سردشت حرکت کرد؛ شخص ایشان گام به گام با این گردان در جهت پاکسازی این محور قدم بر می داشت؛ در حوالی روستایی-اگه اشتباه نکنم روستای ربط- ضد انقلاب اقدام به زدن کمین کرد و ما در آنجا شهدای زیادی دادیم اما اینها باعث نشد که صیاد از هدف و ماموریت اصلی کناره گیری کند؛ بالاخره موفق شد عناصر ضد انقلاب را نابود و تجهیزات آنها منهدم کند و محور پاکسازی شد.
ویژگی های اخلاقی صیاد:
در اینجا باید عرض کنم که متأسفانه نسل امروز ما نسل تنبلی شده و زود فراموش می کند؛ در حالی که در کنار رشادت های یاد شده، صیاد شیرازی واجد صفات ویژه ای بود که یک رزمنده در ارتش اسلام باید داشته باشد.
*اولین ویژگی یک فرمانده در ارتش اسلام "ایمان به خداست" صیاد در این رابطه به تمام معنا عشق به خدا داشت؛ زیرا اهل نماز، ریاضت شبانه و جهاد بود.
همه اینها اولین های یک فرمانده است؛ او همه کارهایش را برای خدا شروع می کرد در راه خدا گام بر می داشت و برای رضایت حق کار می کرد؛ در اینجا یاد سخنی از مولای متقیان افتادم که ایشان زمانی که حکمرانی مصر را به مالک اشتر می دهند جملاتی دارند که در بخشی از آن آمده است: فرمانده ای را به سوی شما فرستادم که به هنگام خوف، ترس به خود راه نمی دهد و به هنگام حمله دشمن، هراس ندارد...کسانی که مشکلات آنها را از پا در نمی آورد و ..."صیاد واقعاً این گونه بود البته کسانی که از نزدیک با صیاد آشنا بودند این مطالب را بهتر در می یابند.
*صیاد شیرازی امین و پاکدل نسبت به خدا، پیامبر و امامش بود؛ و اگر امانتداری وی در مورد اسراسر مملکتی نبود او هرگز به این اوج نمی رسید.
*از دیگر ویژگی های یک فرمانده این است که از عاقل ترین افراد باشد و البته این عاقل بودن خود به شاخه هایی تقسیم می شود که یکی از آنان این است که فرد، زود به خشم نیاید؛ خشم هرگز برای صیاد معنا نداشت، چنان لبخند متواضعانه ای همواره به لب داشت که همه را مجذوب خود می کرد.
*ایشان در فرماندهی عذر پذیر بود؛ به گونه ای صحبت نمی کرد که سربازان را وادار کند که از وی عذرخواهی کنند؛ بلکه کسانی هم که مرتکب اشتباهی می شدند با تبسم عذر افراد را می پذیرفت.
* صیاد شیرازی نسبت به زیردستانش بسیار مهربان و رئوف بود رأفت اسلامی را به طور کامل درباره آنان اجرا می کرد.
*پر استقامت در برابر شدائد و مسئولیت ها بود؛ هیچگاه از زیر بار مسئولیت شانه خالی نمی کرد و در هیچ مشکلی از خود ضعف نشان نمی داد؛ می دانست که تزلزل و سستی باعث می شود تا نتواند درست دستور دهد و یا تعلیم بگیرد؛ به دلیل همین استقامت بالا در حالیکه افسری جوان بود به عنوان فرمانده لشکر 64 پیاده ارومیه منصوب شد و پس از آن فرمانده لشکر عملیاتی غرب و شمال غرب شد.
*ترس و بیمی از اینکه کسی یا چیزی بتواند در روحیه مسئولیت پذیری او رخنه ایجاد کند، نداشت.
*بر تمام امور کاری خود مطلع بود؛ هرگز بدون داشتن اطلاع و آگاهی در ارائه کاری پیشقدم نمی شد.
*همواره از بهترین افراد و اساتید به عنوان مشاور در کنار خود بهره می برد.
*شناخت عمیق نسبت به مسائل نظامی و نسبت به انتصابات خود داشت؛ از افراد مؤمن، متدین، جسور، شجاع، انقلابی و ولایی استفاده می کرد؛ نه تنها نسبت به اطرافیان بلکه نسبت به دشمنان هم شناخت کامل داشت و همواره چند قدم از آنان جلوتر بود.
*هدفمند بود، هدفش دنیا نبود او برای خدا و آخرت کار می کرد.
پس از شهادت شهید فلاحی و همراهانش، صیاد شیرازی به فرماندهی نیروی زمین ارتش منصوب شد و به حق روح تازه ای در پیکره نیروی زمین دمید.
*ویژگی خاص دیگر صیاد شیرازی ایجاد وحدت و هماهنگی میان نیروی سنتی ارتش و نیروی نوین سپاه در آغاز انقلاب بود؛ او به حق از حامیان بالقوه سپاه بود؛ خودم در کردستان دیدم که در پادگان بانه برای ایجاد اخوت و وحدت در یگان سپاه استراحت می کرد؛ می گفت این حرکت ها یگانگی نیروهای مخلص و خادم انقلاب را زیاد می کند.
* مستبد و خودرأی نبود؛ هنگامیکه تنها سه ماه از انتصابش به فرماندهی نیروی زمینی گذشته بود برای برنامه ریزی عملیات طریق القدس بهترین اساتید دانشکده و فرماندهی سپاه را به عنوان مشاوران خود منصوب کرد.
نتیجه این اقدام شایسته صیاد در آن برهه از زمان که به شدت با بسیاری از کمبودها و نواقص مواجه بودیم، موفقیت در عملیات طریق القدس در منطقه کرخه کور بود.
پس از آن برنامه ریزی برای عملیات فتح المبین را آغاز کرد؛ صیاد به راستی فاتح فتح المبین است؛ او برنامه ریز و طراح این عملیات بزرگ، دقیق و حساس و مقتدرانه برای نیروی زمینی ارتش و سپاه بود.
*بهترین انسجام دهنده نیروهای مردمی بود؛ نیروی مردمی هیچگاه صیاد را جدا از خود نمی دانست و به عنوان یکی بسیجی مخلص به او نگاه می کردند که البته این نعمتی است که خداوند به مؤمنین عنایت می کند.
*ساده و بی آلایش بود؛ لباس سربازی می پوشید، غذای سربازی می خورد، و خود را برتر از دیگران تصور نمی کرد اما در فرماندهی و مدیریت عملیات ها، مقتدر بود؛ شاید کسی به حقیقت نداند که محور اصلی عملیات مرصاد را به عهده داشت و به علت آشنایی کامل به منطقه و تجارب دفاع مقدس، خودش از زمین و هوا محور عملیات را تحت کنترل و فرماندهی خود قرار داد و نیروی ضد انقلاب را به داخل کشاند و آنجا عراق را محاصره کرد و بزرگترین ضربه را بر پیکره تشکیلاتی آنها زد و دشمن زخم خورده، کینه این موفقیت را را به دل گرفت تا بالاخره نقشه ترور صیاد را عملیاتی کرد.
شایسته شهادت بود!
صیاد به حق شایسته شهادت بود او نمی توانست در بستر بمیرد او عاشق امام زمان و ولایت بود؛ اگر غیر از نام شهادت برای او وجود داشت، نمی شد شخصیت حقیقی او را به دیگران شناساند.
پس از دفاع مقدس، صیاد رئیس ستاد کل بازرسی شد و یکی از اقدامات شایسته ایشان، تشکیل بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس ارتش بود که هم اکنون در هر استان شعبه ای از آن فعال است.
روحیه ولایت پذیری صیاد
یک نکته دیگر که از لابه لای خاطرات به ذهنم می آید این است که در عملیات رمضان ما موفقیت نسبی چندانی نداشتیم؛ شهید صیاد محضر امام(ره)رفته و شرایط و مشکلات را توضیح داده بودند؛ حضرت امام به ایشان فرمودند که"نهی نمی کنم، احتیاط کنید" این جمله که مؤید این موضوع بود که امام ادامه عملیات را نهی نمی کردند و از توقف کامل هم جلوگیری می کرد، مبنای حرکت عملیات ها شد؛ صیاد این جمله امام را به تک تک افراد در همه رده ها ابلاغ کرد که این نشان از ولایت مداری ایشان بود.
البته شما می بینید که هنگام تشییع جنازه ایشان، رهبر معظم انقلاب خم شده و بر تابوت ایشان بوسه می زنند که این حرکت جزء با ولایت پذیری صیاد توجیه نمی شود.
امیدوارم نسل جوان از نحوه زندگی، کار، تلاش و شهادت صیاد الگو بگیرد و از شما هم که تشریف آوردید و در این ایام، یاد صیاد را زنده کردید، تشکر می کنم.
پایان پیام/
نظر شما