به گزارش خبرگزاری شبستان، آیتالله جوادی آملی در سلسله جلسات درس تفسیر خود در تفسیر آیات 9 تا 13 سوره «فصلت» روز شنبه، 15 فروردین، گفت: قرآن کریم در تقسیم گاهی جهان را ملاحظه میکند و گاهی افراد زندگی کننده در جهان را، از همین رو تقسیمات چندگانهای دارد. خداوند برای انسان تقسیمات گوناگونی را ارائه کرده است گاهی انسان را از نظر عقیده و اعتقاد تقسیم بندی میکند که انسان یا مؤمن است یا کافر و کافر یا ملحد است یا مشرک و گاهی نیز انسان را از لحاظ معرفت تقسیم بندی میکند که برخی «لقوم یعقلون» هستند و برخی نیز در دسته «ان الله لا یحب کل مختال فخور» قرار می گیرند، به عبارت دیگر برخی عاقل هستند برخی مختال، عاقل بر اساس استدلال حرکت میکند، مختال بر اساس خیال حرکت میکند، البته هیچ کدام از اینها خالص محض نیستند آن کسی که عاقل است احیاناً در گوشه کنار زندگی او خیال هم ممکن است راه پیدا کند و همچنین آن کسی که مختال است احیاناً ممکن است گاهی از عقل و خرد در زندگی خود استفاده کند ولی مدار اصلی زندگی برخی عقل و استدلال است و محور اصلی زندگی برخی تخیل است که این شخص مختال است.
وی ادامه داد: از سویی دیگر خداوند در قرآن کریم تقسیماتی در مورد غیر انسان ارائه کرده است که گاهی از لحاظ زمین و آسمان بودن است که خداوند زمین را چه زمانی خلق کرد؟ چگونه خلق کرد؟ مجموعه آسمان و زمین را در چند روز آفرید؟ این نظام هستی در سماوات و ارض است و گاهی نیز به لحاظ دنیاست که گاهی دنیا را در 5 مرحله خلاصه میکند و گاهی نیز در دو مرحله خلاصه میکند.
آنکه عاقل است در زمین و زیر آسمان زندگی میکند و با نظام طبیعی و فرا طبیعی ارتباط دارد یعنی با تکوین مرتبط است، یعنی با حقیقت مرتبط است به عبارت دیگر تفکر او پوچ، قراردادی و اعتباری نیست. برخی نیز در دنیا زندگی میکنند نه روی زمین است و زمین، آسمان و شمس و قمر حاشیه زندگی آنهاست. این مساله که قرآن کریم میان دنیا و زمین فرق گذاشته است از ابتکارات قرآن کریم است. بر اساس آنچه در قرآن کریم آمده است دنیا غیر از زمین است، غیر از آسمان است، غیر از آب و دریا و صحراست. در آیه بیستم سوره مبارکه حدید خداوند در مورد دنیا فرموه است «اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ؛ بدانيد كه زندگى دنيا جز بازى و سرگرمى و آرايش و فخرفروشى به يكديگر و سبقت گرفتن بر يكديگر در جمع آورى مال و افزودن فرزندان، نيست، و اینها هيچ يك باعث كمال آدمى نخواهد بود»
این آیه در حقیقت مراحل پنج گانه دنیاست که این مراحل با حصر ذکر شدهاند که حیات دنیا همین است. در چند آیه دیگر این 5 مرحله را به دو مرحله خلاصه کرده و فرموده است که دنیا بیش از دو مرحله یعنی لهو و لعب نیست. که برخی بر اساس آنچه در آیه هفتاد سوره انعام آمده است «وَ ذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا؛ و كسانى كه دين خود را بازيچه و سرگرمى گرفتهاند و زندگى دنيا آنان را فريفته است» عقیده انها بازی است و آنچنان که روشن است بازی با قرارداد و اعتباریات محقق میشود و با تکوین و واقعیت کاری ندارد، بنابراین این افراد با زمین در ارتباط نیستند چون با واقعیت ارتباط ندارند و هر آنچه که به آن دل بستهاند قرارداد و اعتباریات است. کسی که در این مدار زندگی میکند حتی تا آخرین مرحله هم برود باز هم در دنیا زندگی کرده است و زمین در حاشیه زندگی اوست، این چنین فردی مختال است که اگر گاهی از عقل سخن گفت در حاشیه زندگی اوست و اگر گاهی از آسمان و زمین سخن گفت باز هم این سخن و این تفکر در حاشیه زندگی او بوده است.
این مفسر قرآن کریم تصریح کرد: بنابراین بر اساس آیه هفتاد سوره انعام برخی از انسانها اینطور نیستند که بخواهند دین، قرآن، نماز و روزه را مسخره کنند بلکه آنها کسانی هستند که دین آنها بازی است مثلاً اگر از برخی از این جوانان فوتبالیست بپرسیم نماز میخوانی؟ خواهد گفت نه روزه میگیری؟ خواهد گفت نه و اگر از او بپرسیم پس دین تو چیست؟ خواهد گفت همین که بروم گل بزنم و ببرم و پول بگیرم، این گونه افراد دینشان بازی است. گاهی بازی فوتبال است، گاهی بازی اقتصادی است، گاهی بازی سیاسی است البته نه مانند کسانی چون مرحوم مدرس، امام خمینی، آیتالله کاشانی چرا که آنها بازیگر سیاسی نبودند آنها برای بردن در دنیا کار نمیکردند سیاست آنها مطابق دین آنها بود و چون دین آنها به آنها دستور داده بود سیاسی بودند و کار سیاسی را برای خودشان نمیکردند که ببرند. در مقابل این افراد که اسیر بازی دنیا هستند و در دنیا زندگی میکنند کسانی هستند که در زمین و در طبیعت زندگی میکنند یعنی با تکوین و حقیقت سر و کار دارند این گونه افراد کاری به قرادادهای دنیایی ندارند، اینها چون در نظام طبیعی زندگی میکنند حقیقت و واقعیت و در نهایت خداوند را درک میکنند و به دنبال آن میروند و میگویند نمیشود این زمین و این واقعیت خالقی نداشته باشد و خالق آن خداوند است.
وی افزود: بنابراین کار اساسی قرآن و روایات این است که این دنیا را به ما نشان بدهند، دنیا را به همین راحتی نمیشود فهمید، هر جا با روایات اهل بیت تماس پیدا کنیم متوجه میشویم که آنها ما را میخواهند از دنیا بترسانند. الان نیز وقتی برخی دنیا را بررسی میکنند به زمین و آسمان اشاره میکنند و فکر میکنند دنیا زمین و آسمان است. این علم است که کم است، این علم است که پیدا نمیشود و گرنه علوم دیگر را میشود با درس خواندن و آزمایش کردن فهمید. بر اساس آنچه در قرآن مطرح شده است میتوان گفت آنچه اساس کار است و جهان را حفظ میکند 5 امر است اول تشخیص دنیا از آسمان و زمین، دوم تشخیص اختیال از عقل، سوم عقل محور بودن، چهارم در دنیا زندگی نکردن و در نهایت با آسمان و زمین مأنوس بودن .
به گزارش پایگاه بین المللی همکاریهای خبری شیعه آیتالله جوادی آملی عنوان کرد: خداوند بعد از تاکید این مطلب که دنیا غیر از آسمان و زمین است به بیان خلقت آسمان و زمین پرداخت و فرمود «قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَنْدَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ وَجَعَلَ فیها رَوَاسِيَ مِنْ فوقها وَبَارَكَ فیها وَقَدَّرَ فیها أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِينَ؛ بگو: آيا واقعاً شما به آن كسى كه زمين را در دو مرحله آفريد كفر میورزید و براى او همتايانى قرار میدهید؟ اين جاى شگفتى است. آن بلند مرتبه، پروردگار همه جهانهاست. او زمين را آفريد و در آن کوههایی استوار پديد آورد و در آن خير و بركت فراوان نهاد، و خوراکیهای آن را در چهار فصل، تقدير فرمود، در حالى كه آنها با آنچه موجودات با زبان نيازشان خواهان آناند برابر است.»
البته در مورد خلقت آسمان و زمین آیات فراوانی است که در برخی از آنها عنوان شده که خداوند آسمان و زمین را در شش روز خلق کرده است این شش روز ممکن است شش دوره، شش تطور باشد که اندازه آن که چقدر است را فقط خداوند میداند، در برخی دیگر از سورهها فرمود خداوند آسمان و زمین و ما بینهما را در شش روز خلق کرد. این آیات در حقیقت تفصیل آیات قبلی بودند که به صورت مجمل به خلقت آسمان و زمین پرداخته بود. آنچه در این آیات سوره فصلت مشاهده میکنیم تفصیل بیشتری از نحوه خلقت آسمان و زمین است که در آن بیان شده چند روز برای آسمان بوده است چند روز برای زمین است.
پایان پیام/
نظر شما