بهار مایه انتباه است، نه جولان نفسانیت

خبرگزاری شبستان: بهار در سخنان بزرگان دینی ما مایه انتباه و عبرت و بیداری است در حالی که ما گاهی تصور می کنیم و در عمل هم همین را نشان می دهیم که انگار وقتی بهار می آید باید به خواهش های نفسانی جولان بدهیم و میدان را برای وسوسه ها و غفلت ها خالی کنیم که آن ها بتازند.

خبرگزاری شبستان - قرآن و معارف: بهار در سخنان بزرگان دینی ما مایه انتباه و عبرت و بیداری است در حالی که ما گاهی تصور می کنیم و در عمل هم همین را نشان می دهیم که انگار وقتی بهار می آید باید به خواهش های نفسانی جولان بدهیم و میدان را برای وسوسه ها و غفلت ها خالی کنیم که آن ها بتازند. گاهی به این بهانه می بینیم که اختلاط هایی صورت می گیرد و شادمانی های غفلت زایی پدید می آید که نسبتی با آن باورهای اصیل ما ندارد. به عبارت دیگر به جای آن که ما آغاز سال را در پیوند با یاد خدا قرار بدهیم و از این فرصت و سرمایه بزرگ برای حیات قلبی و معنوی مان استفاده کنیم آغاز سال را در غفلت ها سر می کنیم، مثل این می ماند که طبیعت خود را برای بهار و شکوفه دادن مهیا می کند اما یک سرمای زمستانی از راه می رسد و همه شکوفه ها یخ می زنند و نابود می شود. معاصی نیز با قلب ما چنین می کنند.

گفتگوی سرویس "قرآن و معارف" را با مریم معین الاسلام، مدیر عامل موسسه "زنان منتظر" را درباره نسبت بهار با آموزه های اصیل اسلامی و روایی می خوانید.

 

برای آغاز بحث لطفا به مبنای معنایی بهار و مفاهیم درونی و بطنی آن در فرهنگ اسلامی اشاره ای داشته باشید؟

بحث طلیعه بهار و تحول در طبیعت در کشور ما ، صرفا یک  رفتار ملی نیست و اگر دقت کنیم می بینیم ریشه ها و علقه های محکم دینی و روایی دارد. روایت های متعددی در این باره وارد شده است که نشان می دهد نوروز و آغاز بهار در کلام ائمه اطهار عزیز و گرامی شمرده شده است. حتی می بینیم که اعمالی برای نوروز و آغاز بهار وارد شده است، اعمالی که می خواهد ما را از سطح آنچه در طبیعت رخ داده به لایه های درونی تر آن هدایت کند.

امام صادق علیه السلام در این باره ارشادات قابل توجهی دارند و وقتی صحیفه سجادیه به عنوان گنجینه ادعیه شیعه را تورق می کنیم متوجه می شویم یکی از دعاهای حضرت در این موقع و به چنین فصلی اختصاص دارد.

این که در روایات ما به این قضیه توجه می شود نشان دهنده این است که اولا آغاز بهار و نوروز در فرهنگ اسلامی امر پذیرفته شده ای است و  مبارک و خجسته شمرده شده و همچنان که اشاره شد جوهره روایاتی که در این باره وارد شده ناظر به این مفهوم است که آن بیداری و گشایشی که در عالم بیرون و در طبیعت رخ می دهد در درون انسان نیز متجلی می شود و انسان نیز به آن گشایش و بهار دست پیدا می کند، یعنی آن خمودگی و سردی همچنان که از طبیعت بیرون می رود و خواب جای خود را به بیداری و هشیاری می دهد این هشیاری نیز برای انسان به ظهور و عینیت می رسد.

مثالی در این باره می توانید مطرح کنید؟

بله، در روایات ما از امام صادق علیه السلام آمده است که فرموده اند وقتی نوروز شد غسل کن، بهترین و پاکیزه ترین جامه هایت را بپوش، خود را معطر کن، بعد از نماز ظهر نافله بخوان و یاد خدا کن.

پس به یک معنا می شود گفت نگاه اسلام به بهار یک نگاه معناگرایانه است و می خواهد آن را در پیوند با آفریدگار بهار و سبب ساز شکوفایی و رستن دوباره  ببیند؟

بله، همین طور است. متأسفانه در سال های اخیر در فرهنگ عمومی ما گاه گرایش هایی پدید آمده که بزرگداشت بهار و نوروز را صرفا در یک سری حرکت های سطحی و شادی های گذرا خلاصه می کنند، یعنی با همان تلقی از شادی و نشاط که متاسفانه متأثر از فرهنگ وارداتی است و نمی تواند آدمیان را به شادی حقیقی رهنمون کند، پیش می روند در حالی که نوروز و بهار اگر به درستی فهم شود می تواند ما را به آن برکت های بزرگ و مبارک رهنمون شود. به این معنا که اگر با بهار، باران و شکوفه و نسیم های شادی بخش می آید همه این برکت ها اگر روح و قلب انسان بهاری شود در درون انسان اتفاق می افتد و در روح و قلب انسان نیز پدیدار می شود، به عبارت دیگر قلب ما نیز بهاری می شود. بهاری شدن قلب هم با شادی های گذرا رخ نمی دهد. قلب بهاری زمانی اتفاق می افتد که پشت این شادی و نشاط به یک ارتباط معنوی برسد و معنایی بزرگ پشت آن رفتارها وجود داشته باشد.

می شود اسم این اتفاق را گذاشت شادی هشیارانه؟

ببینید، بگذارید بدون تعارف بگوییم که اگر بزرگداشت بهار خود به عالم غفلت تبدیل شود در آن صورت درست عکس آن چیزی که در طبیعت می بینیم در درون ما روی خواهد داد. شما در بیرون آن همه بیداری ها را خواهید دید اما در درون احساس خوبی نخواهید داشت، شاید در دقایقی خوشی موقت به شما دست بدهد اما مسلما پایدار نخواهد بود. مثلا ما در سال های گذشته به ویژه در همین ایام نسبت به طبیعت آن حرمت و احترامی که باید قائل می شدیم قائل نشدیم و امروز شما می بینید کاری کرده ایم که در همین گشت و گذارهای عید به جای آن که حال ما خوب شود انصافا از آنچه بر سر طبیعت آورده ایم غمگین می شویم. این ها نتایج همان شادی های خودخواهانه است که ما برای خوشی خودخواهانه مان امروز تاوانش را می پردازیم، چون این شادی در پیوند و آشتی با معنای حقیقی زندگی نبوده، معنای زندگی این نیست که ما چپاول و غارت کنیم حتی اگر آن چپاول به قدر یک شاخه تر باشد چه برسد به این که ما بخواهیم برای شادی خودخواهانه خودمان منابع طبیعی را که بهار با آن ها بر ما جلوه گر می شود نابود کنیم.

گمان می کنم یکی از ویژگی های بهار و نوروز در فرهنگ اسلامی یاد خدا است. همچنان که از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلّم داریم که وقتی بهار می رسد  به یاد معاد بیفتید. یعنی همچنان که در طبیعت بازگشتی اتفاق می افتد و بعد از آن خزان دوباره  حشری روی می دهد  بدانید که این اتفاق به شکلی دیگر برای شما جلوه گر خواهد شد. از این نقطه نظر چه نکاتی قابل ذکر است؟

این پرسش به جایی است و جا دارد ما درباره این معنا بیشتر عمیق شویم که بهار در سخنان بزرگان دینی ما مایه انتباه و عبرت و بیداری است در حالی که ما گاهی تصور می کنیم و در عمل هم همین را نشان می دهیم که انگار وقتی بهار می آید باید به خواهش های نفسانی جولان بدهیم و میدان را برای وسوسه ها و غفلت ها خالی کنیم که آن ها بتازند. گاهی به این بهانه می بینیم که اختلاط هایی صورت می گیرد و شادمانی های غفلت زایی پدید می آید که نسبتی با آن باورهای اصیل ما ندارد. به عبارت دیگر به جای آن که ما آغاز سال را در پیوند با یاد خدا قرار بدهیم و از این فرصت و سرمایه بزرگ برای حیات قلبی و معنوی مان استفاده کنیم آغاز سال را در غفلت ها سر می کنیم، در حالی که برکت سال از همان آغاز بر ما می بارد و وقتی خدای ناکرده ما سال را با گناه و معاصی آغاز کنیم اولین اتفاقی که برای ما روی می دهد مردگی قلب یا حرکت به آن سمت است. وقتی گناه زیاد شود ثمره شوم این گناهان بی ثمر کردن قلب انسان است. مثل این می ماند که طبیعت خود را برای بهار و شکوفه دادن مهیا می کند اما یک سرمای زمستانی از راه می رسد و همه شکوفه ها یخ می زنند و نابود می شود. معاصی نیز با قلب ما چنین می کنند و وقتی ما در غفلت ها فرو می رویم در واقع آن سرما اجازه نمی دهد که ما بهار را در درون خود درک کنیم.

لذا وقتی حال ما خوب خواهد بود که مثل ربیع طبیعت، ربیعی در قلب مان داشته باشبم. از همین رو است که ما در زیارت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، حضرت را به عنوان بهار قلب ها مطرح می کنیم. در روایات ما هم آمده است که بین ظهور و نوروز رابطه ای وجود دارد. لذا اگر بتوانیم بهار قلب ها را با یاد امام زمان پیوند دهیم بر ما خجسته خواهد بود مخصوصا امسال که سال فاطمی است و روزهای آغازین سال با ایام شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها پیوند خورده است، اگر بتوانیم به این بهانه سبک زندگی فاطمی را سرلوحه زندگی مان قرار دهیم در آن صورت یاد خدا در شادی ها و غم ها با ما خواهد بود.

پایان پیام/

کد خبر 448488

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha