به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از کرمان مستقر در معراج شهدای اهواز، در پنج کیلومتری جاده اهواز – خرمشهر و در پادگانی که به نام شهید علی محمودوند (یکی از فرماندهانی که در جریان تفحص پیکرهای مطهر شهدا براثر انفجار مین در فکه به شهادت رسیده است) نام گرفته است؛ گویا قطعه ای از بهشت بر زمین فرود آمده است که به جهت خاصیت آسمانی بودنش، معراج نام دارد.
معراجالشهدا امسال هم مثل همیشه محل حضور پیکرهای مطهر ونورانی شهدای تازه تفحص شدهای است که به تازگی از مناطق عملیاتی جنوب و غرب کشور تفحص شدهاند؛ شهدای گلگون کفنی که سالها در فاو، مجنون، شلمچه، فکه و ... آرمیدند و امروز بعد از سالها برگشته اند.
قبل از ورود به معراجالشهدا، با یک لیوان چای داغ از زائران پذیرایی میشود؛ در مسیر ورود به نمازخانه معراج، تصاویر شهدای تفحص سید علی موسوی، محمدرضا رسولی، جلال شعبانی، سید امیرتشت زرین، حسین صابری، عباس صابری، مجید پازوکی و حاج علی محمودوند به این فکر مشغولم می دارد که به راستی تا چه اندازه از سبک و سیره شهدا استفاده کردهایم؟!
کمی جلوتر، پیامی بر روی دیوار می بینم که نوشته " چشمان هزار شهید بر اعمال ما ناظر است" به راستی تا چه اندازه در زندگی روزمره به این نکته توجه کردهایم و شهدا را ناظر بر اعمال خود دانستهایم؟!
مسیر اصلی را به سمت ورودی خواهران پیش می روم، اینجا بخشی از از وصیتنامه امام خمینی (ره) نصب شده که " قلم و بیان، از ذکر مقاومت و فداکاری زنان در جنگ تحمیلی عاجر و بلکه شرمسار است" و در گوشه سمت راست آن نیز فرازی از وصیتنامه شهیده طاهره هاشمی نوشته شده که" ای خواهر! ملتی که برای هر قطعه از میهن، خون فدا کرده دیگر سازش با دشمنان اسلام را جایز نمیداند." آیا هر کدام از ما تا چه اندازه به وصایای شهدا در زندگی خود عمل کردهایم.
معراجالشهدا قدمگاه ملائکه الهی و میعادگاه خیل پرشور جوانان و نوجوان است که از نزدیک عطر انس و معنویت را در مشام جانشان حس میکنند.
آری اینجا قطعهای از آسمان! قطعهای از بهشت و جایی که نشانههایی از درست زندگی کردن را میتوان یاد گرفت.
کم کم که جلوتر میرفتم، با خادمانی که با عشق به زئران شهدا خدمت میکردند روبرو شدم که به مهیمانان فرزندان فاطمهالزهرا(سلامالله علیها) خوش آمد می گفتند.
خیل پرشور کاروانهای راهیان نور هر لحظه بیشتر و بیشتر می شود؛ کاروان هایی که با چشمانی بارانی به سمت ضریح شهدای گمنامی می رفتند که میخواستند همانند بیبی فاطمه الزهرا(سلامالله علیها) گمنام باشند؛
هر کسی با خود در گوشهای از این بهشت خلوت کرده بود و با خود زیارت عاشورای امام حسین(علیهالسلام) را زمزمه میکرد؛ معراجالشهدا نقطه وصل زائران با شهدا است؛ شهدایی که همانند حضرت علیاکبر(علیهالسلام) رفتند و علیاصغرگونه برگشتند.
با همسر شهیدجاوید الاثری برخورد کردم که با خود میگفت؛ گفتی میرم راه کربلا را باز کنم اما راه کربلا باز شد نیامدی؛ در گوشهای دیگر مادر یکی از شهدای جاویدالاثر "اکبر جزینی" را دیدم که این شهدای گمنام را همانند فرزند خود در آغوش گرفت و قسم می داد سلام مرا به اکبرم برسانید.
در اندیشه فضیلت و درجه این شهدا بودم که با مادر شهید خلیل خلیلی روبرو شدم؛ می گفت: خلیل همیشه سر نماز به یاد شهید رجایی بود. مادر شهید حسن محمدزاده نیز کمی آن سو تر می گوید: با دیدن این شهدا دوباره غمم تازه شد.
زینب، دختر 20 سالهای که عمق نگاهش را به ضریح شهدای گمنام دوخته است؛ می گوید: به این فکر میکنم که بدنهای این شهدا ماندهاند و خونهای آنها هنوز خشک نشده است اما همه آنها را فراموش کردهاند. وی با بیان اینکه اینجا بوی بهشت میآید؛ افزود: معراجالشهدا محلی برای برآورده شدن حاجات است.
به راستی که؛ " حال و هوایی داره گمنامی، چه صفایی داره گمنامی" و هیچکس جزء شهدا نمیتواند این درجه از لقاء الله را درک کند و خوشا به حال آنان که به این درجه رسیدند.
گفتنی است، معراجالشهدای اهواز این روزها میزبان30 شهید گمنام تازه تفحص شده است.
پایان پیام/
گزارش از فهیمه عسکرپور-خبرنگار افتخاری شبستان استان کرمان
نظر شما