خبرگزرای شبستان_ سرویس قرآن و معارف: : استاد پیشکسوت قرآنی کشورمان که سال گذشته در سن 86 سالگی درگذشت بهار 94 اولین بهار بدون حضور اوست. از این بهانه ای دست داد تا به یاد استاد گفت وگوی زیر که در زمان حیاتشان نگاشته شده را منتشر کنیم:
استاد مولایی در سال ۱۳۳۰ ازدواج کرد و دارای دو فرزند پسر و یک فرزند دختربود.اطلاعات بیشتر درباره این استاد مسلم علوم و فنون قرائت و به ویژه اختلاف قرائات را در گفت و شنود زیر میخوانید.
بیش از ۸۰ سال از عمر مبارک شما سپری شده، اگر باز هم متولد میشدید، دوست داشتید مسیر رفته را طی کنید؟ اگر ۱۰۰ مرتبه دیگر هم دنیا بیایم باز هم دوست دارم با قرآن باشم، چون من در قرآن تمام خیر زندگی و سلامت خودم و سرمایه خودم و همه چیز را از قرآن دارم و این عنوانی که به عنوان معلم قرآن برای خودم انتخاب کردم و مشغول شدم، هنوز هم ادامه دارد و امیدوارم تا پایان عمر ادامه داشته باشد و وظیفه خودم را در قبال قرآن انجام دهم.
استاد ابراهیم مولایی از اساتید پیشکسوت قرآن کریم در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان مهر بستری است.وی یک هفته پیش به دلیل نارسایی مغزی و کارکرد نامنظم قلب، دچار تشنج شد و اکنون سطح هوشیاری وی پایین است.یکی از القاب این استاد قرآن که توسط حضرت آیتالله خامنهای به وی اعطا شده، «اکبر القرّاء ایران» است.
اکنون این استاد پیشکسوت به دلیل بیماری در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان مهر بستری است.وی یک هفته پیش به دلیل نارسایی مغزی و کارکرد نامنظم قلب، دچار تشنج شد و اکنون سطح هوشیاری وی پایین است.یکی از القاب این استاد قرآن که توسط حضرت آیتالله خامنهای به وی اعطا شده، «اکبر القرّاء ایران» است.
من شاگرد ندارم این آقایان دوستانم هستند
من با بسیاری از قاریانی که دارای رتبه بینالمللی هستند، صحبت کردهام و بیشتر آنها اذعان دارند که در مقطعی در محضر شما شاگردی کردهاند، از این بابت چه حسی دارید؟
من هیچ وقت این آقایان را شاگرد خودم نمیدانم، آنها دوستان من هستند و من خودم را قابل این نمیدانم که معلم باشم ولی به هر حال بسیار خوشوقت و خوشحالم که این دوستان من، الان در مرحله بالایی هستند و فرزندان من حساب میشوند و نوههایی برای من در عرصه قرآن تربیت میکنند که در سطح جهانی با ارزشاند؛ قاریانی که سالی یک مرتبه میآیند به ایران و در مسابقات شرکت میکنند ار تلاوت این قاریان(ایرانی) با آن که آنها لهجه عربی ندارند، تعجب میکنند. این قاریان در مجامع بینالمللی مثل سوریه و مصر و عربستان هم درخشیدهاند و نفرات اول و دوم شدهاند.
استادی که برپایی جلسه قرآن را وظیفه خود می داند
جلسات قرآنی شما از چه سالی شروع شده ؟
از سال ۱۳۲۷ ه.ش. البته من قبل از آن هم در جلساتی شرکت میکردم که استاد مازندرانی، گاهی من را جای خودش میگذاشت و در من یک نبوغی دیده بود، البته از همان موقع ما یک جلسهای در مسجد گلوبندک{داشتیم} که یک بالاخانه کوچکی داشت که مرحوم دیزجی (رحمةاللهعلیه) که مرد موقر و واقعا باتقوا بودند آن جا را اداره میکردند، البته ایشان آن قدر اهمیت داشت که میتوانست جاهای بزرگتری را برای خودش انتخاب کند اما به هر حال در آنجا مشغول تعلیم و تربیت مردم بود و ما هم جلسهای تشکیل داده بودیم و کار میکردیم. در حوالی آنجا هیئتهای سنگلجی وجود داشت که آمدند از من خواستند که بیا جلسات ما را اداره کن و ما هم بر حسب وظیفه رفتیم و ار سال ۱۳۲۷ آن جلسه را اداره کردیم و شبهای دوشنبه، جلسه داشتیم و شبهای جمعه که هنوز هم ادامه دارد و شبهای ماه مبارک رمضان، ۳۰ شب تمام، جلسه داشتیم، جلساتی که از ۹ شب شروع میشد تا ساعت دو و نیم بعد از نصف شب.
من با مطالعه شخصی با قرائت صحیح قرآن آشنا شدم
شما تحصیلات کلاسیک هم در علوم قرآنی داشتید؟
نه. من هر چی دارم مطالعه خودم بوده. حتی بدآموزیهایی که قراء قبلی در ایران داشتند که قرآن را به سبک خودشان میخواندند و توجهی به قرائت قاریان نداشتند و مثلا(حفص) میخواندند در حالی که ادغامهایی را که در«حمزه» است، به کار میبردند. من به وسیله مطالعاتی که داشتم باعث شد تا آن قرائت صحیح و خوب را یاد بگیرم. انشاءالله که مورد توجه صاحب شریعت باشد. به حر حال بچههایی که در کلاسهای من تعلیم دیدهاند با آبشخور صحیح، قرآن را یاد گرفتند.
مولایی در سال ۱۳۰۶ هجری شمسی در منطقه سنگلج تهران دیده بر جهان فانی گشود، دوران ابتدایی را در دبستان عنصری تهران سپری کرد، دوران متوسطه را در دبیرستان ایرانشهر خیابان سعدی تهران گذراند و در رشته ادبیات فارسی وارد دانشگاه تهران شد و در همین رشته هم فارغالتحصیل گردید، استاد مولایی در سال ۱۳۳۰ ازدواج کرد و هم اکنون دارای دو فرزند پسر و یک فرزند دختر است.
تألیف کتاب تهذیب القرائه آشنایی با علوم ناآشنایی اختلاف قرائت
استاد بسیاری شما را درعلم قرائت و اختلاف قرائات، متخصص و مسلط میدانند، این قرائتها چه فرقی با هم دارند و اصلا علم قرائت چیست؟
علم قرائت از قدیمیترین علوم اسلامی است و پیدایش آن توام با نزول قرآن و شریفترین علوم است. این علم درباره صور نظم کلام الله از حیث وجوه و اختلافات متواتره بحث میکند، علم قرائت غیر از قرائت حفص است و مراد از آن تحصیل ملکه ضبط اختلافات متواتره است و فایده آن، این است که کلام الله مجید را از تغییر و تحریف مصون میکند. در این علم، طریقه قرائت صحیح قاریانی که سندش به رسول خدا (ص) میرسد، بحث میشود. سند قرائت، شخص قاری، چگونگی قرائت و موارد مختلف در این علم ذکر میشود و اولین کسی که در این زمینه کتاب نوشته است«ابوسعید ابانبنتغلبکوفی» است که ابنندیم در «الفهرست»یکی از مؤلفات ایشان را کتاب «القراءات» ذکر میکند و بعد از او کسان دیگری از جمله کسانی که جزء قاریان مشهور هستند، در این زمینه کتاب نوشتهاند که بزرگترین و مهمترین آنها، حمزه بود که در سن ۲۰ سالگی ریاست قرائت قاریان را داشت، همینطور در دورههای مختلف، افراد دیگری کتابها نوشتهاند تا به دست ما رسیده.
بچهها در قرائتهایی که از قاریان مصری میشنیدند، میدیدند در قرائتها، اختلاف وجود دارد و فکر میکردند که آنها اشتباه میخوانند، حال اینکه آنها صحیح میخوانند و قرائتهای مختلف را پیاده میکردند، من مجبور شدم برای این که شاگردانم اطلاعات کافی درباره قرائتهای مختلف داشته باشند، کتابی را به نام«تهذیب القراءة» در دو جلد بنویسم. به طریق شاطبیه که مورد استفاده قاریان قرار گرفته و میگیرد. در این کتاب، اختلاف قرائات را جدولبندی کردیم و به گونهای که بتوانند به آسانی یاد بگیرند، بعد هم «تجوید جامع» را به خواست دانشگاه تهران نوشتم که سازمان «سمت» آن را جندین بار تجدید چاپ کرده است و جلد اول آن را به قرائت عاصم نوشتم. عاصم هم عبارت است از حفص و شعبه که برخی حتی قرائت شعبه را بر حفص اتقن میدانند اگر چه حفص بیشتر در میان قاریان ما رواج پیدا کرده است. به هر حال بهتدریج درباره قرائتهای دیگر مثل «نافع و ابوعمرو و یعقوب» نوشتم و جلد چهارم را هم که در دست چاپ است به قرائت «عاصم و حمزه و کسایی و خلف» نوشتم که مجموعه اینها قسمتی از علم القرائت میشود که هر قاری قرآن باید این علوم را بلد باشد نه اینکه تنها حفص را یاد بگیرد، چون بقیه قاریان هم کار کردهاند، زحمت کشیدهاند و تلاش کردهاند.
قاریان فعلی ما تا چه حد به قرائتهای گوناگون تسلط دارند؟ آنهایی که جلسه ما میآیند، دو ساعت تمام قرائت حفص میخوانیم و دو ساعت بعد دیگر کسی حق ندارد، قرائت حفص بخواند و هر کس بخواهد بخواند باید قرائتهای دیگر را بخواند. الان برخی از بچههای ما، ۱۰ تا قرائت را قشنگ بلدند، مثل آقای «ابدی». به هر حال این قرائتهای مختلف رواج پیدا کرد و حق هم این است که رواج پیدا کند، چون علوم قرآنی تنها منحصر به حفص نیست.
نباید احکام تجوید قرآن را فدای صوت و لحن کرد
در بخشی از بحث شما اشارهای به تلاوت قاریان مصری داشتید، در میان قاریان مشهور کدام را فنیتر میدانید و تلاوت کدام قاری را بیشتر دوست دارید ؟
قراء مصری متاسفانه بیشتر دنبال الحان و صوت قرآن هستند و برای اینکه صوتشان به لحاظ موسیقایی در جای خودش بنشیند، خیلی از قواعد تجویدی را زیر پا میگذارند که کاملا خلاف خواسته صاحب شریعت است، چون ابتدا تجوید لازم است و فرع بر آن زینت قرآن که صوت و لحن است. به نظر من، قراء مصری کاری برای قرائت در ایران نکردهاند جز اینکه یک مشت صوت و لحن و …{آوردهاند} که بچههای ما را از هدف اصلی که باید برای رضای خدا، قرآن بخوانند و توجه به مفاهیم و معانی داشته باشند، دور شدهاند و انحرافی است که در بین بچهها ایجاد شده. به هر حال در میان قراء مصری من«خلیلالحصری» را انتخاب میکنم که قرآن را به نحو صحیحی میخواند و به ویژه مرتلی که میخواند، واقعا نمره یک دارد.
در میان قاریان ایرانی چی، کدام فنیتر و زیباتر میخوانند؟
آقای«ابدی» هست که البته الان نمیخواند و معلم قرآن است. آقای«صدیق»هست که واقعا قرآن را صحیح و با لحن منشاوی میخواند و با قرائتهای مختلف آشنا است. منتها خودشان را مطرح نمیکنند، بعضیها که یک حفص و دو تا ادغام و غیره و ذلک یاد گرفتهاند و میتوانند یک لحنی را پیاده کنند، مرتب در رادیو و تلویزیون میخوانند در حالی که اغلب، قرائتهای مختلف را بلد نیستند. یکی از قاریان خوب دیگر آقای «کرمی» است که به جلسات ما میآمد و به قول خودش استفاده کرد از این جلسات، اما من ندیدم در قرائتهایی که میخواند، این اختلاف قرائتها را پیاده کند برای دیگران.
شما به خارج از کشور هم برای امور قرآنی سفر داشتید ؟
من سفر خارجی نداشتم. فقط یکبار ما را به سوریه به عنوان داور فرستادند که آقای کرمی هم به عنوان قاری با ما بود که در همان مسابقه اول شد. البته یک بار دیگه قبل از انقلاب هم ما را فرستادند به تونس که جشنی به مناسبت میلاد پیامبر(ص) برگزار میشد.
پایان پیام/
نظر شما