«گاوخونی» یک رمان ایرانی موفق

خبرگزاری شبستان: «گاوخونی» عنوان یک ایرانی از جعفر مدرس صادقی است که نگارش ساده و روانی دارد و می توان آن را به عنوان یکی از رمانهای موفق ایرانی معرفی کرد.

به گزارش خبرنگار کتاب شبستان، گاوخونی رمان کوتاهی است از جعفر مدرس صادقی نویسنده معاصر ایرانی به زبان فارسی. این داستان که در آذر ۱۳۶۰ (حدود یک سال پس از آغاز جنگ ایران و عراق) نوشته شده و سال ۱۳۶۲ در ایران به وسیله نشر نو و در سالهای بعد توسط نشر مرکز به چاپ رسیده‌است، مشهورترین کتاب نویسنده بوده و به عنوان یک رمان کوتاه و معاصر فارسی چاپهای متعددی داشته‌است.

راوی داستان پسر جوانی است که از اصفهان (زادگاه و محل خانه پدری) به تهران آمده و با دو دوست (هر دو پسر) در خانه‌ای زندگی می‌کنند. راوی خاطرات به هم پیچیده و معمولاً تلخ از دوران کودکی و نوجوانی دارد که عشق نافرجام و مرگ پدر و مادرش از آن جمله است. راوی داستان معمولاً در حال تعریف خواب‌های خود برای مخاطب است، خواب‌هایی که در آنها گذشته راوی به تدریج آشکار و جزییات مرموز و روانی راوی بیان می‌شود. خواب‌های راوی بیشتر شامل خاطرات پدر است، پدری که هر روز صبح زود بیرون می‌رفت و در زاینده رود شنا می‌کرد و یک بار خواب می‌بیند که روزی آنقدر به پایین دست رودخانه رفت که در باتلاق گاوخونی غرق شد و مرد.(هر چند که پدرش در مغازه خود و پشت میز کارش فوت کرده بود.) راوی بعد از مرگ پدر به اصفهان برگشته و با (دختر عمه‌اش) ازدواج می‌کند، اما وضعیت روانی اصفهان، خاطرات دیوانه کننده کودکی و شرایط نابسامان روانی در راوی که منجر به تصمیم سریع او برای ازدواج شده بود در ادامه منجر به نابسامانی زندگی و جدایی سریع از همسرش می‌شود. پدر مرده تا انتهای داستان حضور دارد و سرانجام به صورتی سیال بین واقعیت و خیال (تا جایی که در اواخر داستان در خواب نیز خواب‌هایش را می‌نویسد و این جاست که داستان شکل پیچیده‌ای می‌یابد.) در خواب می‌بیند یا منجر به غرق شدن و مرگ راوی در وسط خیابان لاله‌زار تهران می‌شود.

 قسمتهایی از متن رمان گاو خونیرا ازنظر می گذرانیم:

«آخه کجا داریم می ریم؟ باتلاق که دیدن نداره. گفت چطور دیدن نداره، پسرم؟ همه زندگی ما تو این باتلاقه. هست و نیست ما، دار و ندار ما، ریخته این تو. همه آب هایی که به تن ما مالیده رفته این تو. اون وقت تو می گی بر گردیم؟ گفت خب، حالا خود ما هم داریم می ریم این تو- شما هم همینو می خواهید؟»

پدر که راز جاودانگی را دریافته، پس از مرگ تولدی دوباره می یابد. حی و حاضر نزد پسر می آید، انگار نه انگار که مرده است. پیش از مرگ هم با همین ذهنیت، اعتقادی به مجلس ترحیم ندارد و وصیت می کند برایش مجلسی نگیرند.

«خود پدرم هیچ موافق این مراسم نبود. بارها گفته بود که اگر مُردم، برای من مجلس ختم نگیرید و از این بازی ها در نیاورید. خودش می گفت در تمام عمرش توی هیچ مجلس ختمی شرکت نکرده است و راستی هم تا آن جا که من دیده بودم، توی هیچ مجلس ختمی شرکت نمی کرد. برای مادرم هم مجلس ختم برگزار نکرد. خود خانواده مادرم برای او مجلس ختم مفصلی توی مدرسه چهار باغ برگزار کردند که توی آن مجلس ختم هم پدرم، شرکت نکرد. از طرف ما، فقط من و عمه ام و شوهر عمه ام رفتیم.»

در بخش دیگری وقتی راوی با تعجب به پدر می گوید: " راستشو بگو تو زنده ای؟" پدر با اطمینان می گوید بله زنده ام". او حتا با دقت حجم بدن پدر را می نگرد و او را لمس می کند تا مطمئن شود پدر زنده است.

 

این رمان به ۲۴ بخش سه تا چهار صفحه‌ای تقسیم شده است و نگارشی روان و ساده دارد. در گاوخونی شیوهٔ بیان، آمیزه‌ای از سنت‌های کهن و نو است و به قول دیک دیویس یکی از شاهکارهای ادبیات معاصر ایران به شمار آورد. دیک دیویس بر این باور است که این داستان را بهتر از هر چیزی می‌توان با این جمله ٔ معروف باشو،شاعر ژاپنی، معرفی کرد:«پا جای پای شاعران گذشته نگذار؛ در پی آن باش که آنها در پی آن بوده‌اند».

 

داستان گاوخونی با تعریف یک خواب از زبان راوی شروع می‌شود و ادامه داستان نیز با یک لحن ثابت و با روایت اول شخص ادامه می‌یابد. راوی تفکرات جاری خود را به صورت سیال در زمان، مکان و واقعیت بیان می‌کند. زمان داستان بین حال و گذشته سیال است و مکان اتفاقات، اصفهان و تهران هستند که این مکان‌ها هم در هم مخلوط می‌شوند. همچنین داستان بین واقعیت و خیال جابه‌جا می‌شود به گونه‌ای که فضای داستان بین خواب و بیداری نوسان داشته و عناصر غیرواقعی به فضای بیرون کشیده می‌شوند.

رمان «گاوخونی» به انگلیسی ترجمه شده و در سال ۱۹۹۶ در آمریکا منتشر شده‌است.

 پایان پیام/

کد خبر 446240

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha