اکثر سریال‌های این سال های ما کیفیت متوسط هم ندارند!

خبرگزاری شبستان: یک بازیگر جوان عرصه سینما و تلویزیون اظهار داشت: متاسفانه کم دانشی و کم خردی برخی مسئولان سینما و تلویزیون سبب شد تا از آثاری چون هزاردستان و سلطان و شبان که مخاطبان عام و خاص داشت، کم تولید شود.

خبرگزاری شبستان: روز گذشته،‌بخش نخست گفتگو با روح الله کمانی،‌بازیگر تئاتر، سینما، و تلویزون کشورمان منتشر شد. آن چه در پی می آید بخش دوم و ادامه این گفتگوست:

 

از بین سینما، تلویزیون و تئاتر، کار در کدام را بیشتر دوست دارید؟ یا اینکه علاقه تان اولویت‌بندی دارد؟

طبیعتاً در تئاتر پا گرفتم، اما چون بازیگری را دوست دارم، همه این رسانه‌ها را هم دوست دارم.

 

کار در ژانر خاصی را دوست دارید؟

دوست دارم تمامی ژانرها را تجربه کنم و فکر می‌کنم کارنامه من این موضوع را نشان می‌دهد.

 

در کارهای دفاع مقدسی نیز حضور داشته‌اید؟

حضور کوچکی نیز در فیلم «چ» آقای حاتمی کیا داشتم، اما در تئاترهای دفاع مقدسی ایفای نقش کرده‌ام و در این نوع سریال‌ها نیز مهمترین آنها «دولت مخفی» راما قویدل بود.

 

ژانری در سینما داریم که به آن ژانر با مخاطب خاص می‌گویند و مخاطبان کمی دارد و بیشتر اوقات منتقدان به آن اقبال دارند، از طرفی فیلم‌هایی هم داریم که مخاطبان بسیاری دارند و منتقدان با این پروژه ها زاویه دارند. شما دوست دارید در کدام یک از این پروژه‌ها باشید و اگر در دور پروژه اینگونه حضور داشتید، برخوردتان چیست؟

تعدادی از فیلم‌ها هستند که هم مخاطب خاص دارند و هم معمولی. من دوست دارم که هم مخاطب خاص و هم مخاطب عام، کارهای مرا ببیند و دوست داشته باشد. متاسفانه کم دانشی و کم خردی برخی مسئولان سینما و تلویزیون سبب شد تا از آثاری چون هزاردستان و سلطان و شبان که مخاطبان عام و خاص دارد، کم تولید شود.

 

در حال حاضر شبکه‌های ماهواره‌ای در کنار شبکه‌های داخلی جولان می‌دهند و به نوعی در عرصه رسانه‌ای در حال رقابت هستند. شما به عنوان فعال حوزه نمایشی، چقدر خودتان به عنوان یک بازیگر، این موضوع را تهدید می‌دانید یا فکر می‌کنید که در این رقابت عقب می‌مانند؟

من فکر می‌کنم این عرصه می‌تواند یک فرصت به حساب بیاید، اما اینقدر از این موضوع خوب بهره‌برداری نمی‌کنیم که به صورت تهدید درآمده است. ما نمی‌توانیم به مردمی که در خانه‌هایشان ماهواره است بگوییم این شبکه‌ها را نبینید! چون نمی‌توانیم چیزی بهتر از برنامه‌های آنها را داشته باشیم در حالی که مخاطب پای 400 قسمت یک سریال می‌نشیند، اما ما با 30 قسمت حوصله مخاطب را سر می‌بریم!

 

دلیل این امر را چه می‌دانید؟

ضرب المثلی هست که می‌گوید: "هر سخن که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند". فکر می‌کنم این موضوع به قصه ربط دارد و قصه‌ای که انتخاب می‌شود از ما خیلی دور است. برای مثال سکانس نماز خواندن مادر خانواده با شمع‌های روشن دورش و گلهایی که دورش پخش شده که به گونه‌ای غیرقابل باور است، آیا ما در خانه اینطور نماز می‌خوانیم؟

حال شما این را مقایسه کنید با سکانسی از سریال «پایتخت» که محسن تنابنده در حال نماز خواندن است، دزد می‌آید و می‌خواهد کیفش را بدزدد که وی نیم نگاهی هم به کیفش دارد. این صحنه واقعی است و مخاطب را هم به دنبال خود می‌کشد. ما چون در سریال‌ها و فیلم‌هایمان خیلی شعار می‌دهیم، از زندگی واقعی مردم فاصله می‌گیریم. پلیس ما هیچ وقت در سریال‌ها، عاشق نمی‌شود، رشوه نمی‌گیرد و اشتباه نمی‌کند! وقتی نمی‌توانند این موضوعات واقعی را به تصویر بکشند، نتیجه آن یک کار ابتر می‌شود، بنابراین اکثریت سریال‌های ما ضعیفند و از حد وسط کیفیت برخوردار نیستند.

از طرفی جریان مثلا روشنفکری در سینما و تلویزیون به راه افتاده که وقتی در مقابل عرف جامعه بایستید، روشنفکر نشان داده می‌شوید و خیلی جلوتر از جامعه هستید. از جمله این رفتارها، کافه‌نشینی، مخالفت با ازدواج، خرده گرفتن به زندگی مردم عادی و ... است. این تعریف در جهان روشنفکری نمی‌گنجد چراکه معیار روشنفکری در دیگر کشورها کتابخوانی، بالا بودن اطلاعات و جهانگردی و ... است.

 

در سینمای دینی، تحول یک شخصیت خیلی درونی است و بروز بیرونی ندارد. ما در مسائل دینی این موضوع را داریم، از طرفی مدیوم، مدیومی است که هر نشانه دال بر دلیلی است. این تحول و تغییر خیلی بروز بیرونی ندارد و زیرپوستی است، انگار که این مدیوم توانایی این را ندارد که درونیات را بروز دهد. نظر شما در این باره چیست؟

فیلمنامه‌نویس‌ها انگار که در دنیای ما زندگی نمی‌کنند. البته در برخی آثار نیز اینگونه نیست. در تعداد کمی از فیلم‌های ما این تغییر و تحول را می توانند خوب نشان دهند، برای مثال در «طلا و مس»، تحول روحانی را دوست دارم. تحول در درون آدم اتفاق می‌افتد اما، ما به ازاهای بیرونی آن را باید درست نمایش داد.

برای این کار فیلمنامه نویس‌ها، کارگردان‌ها و بازیگران باید کمی حوصله کنند و نگرش و بصیرت کاملی به موضوع داشته باشند. برای مثال سریال «وضعیت سفید» در جنگ و موشک باران و بدبختی، خانواده‌ای که در حال انحطاط است، همه دور هم جمع می شوند و اتفاقهایی می افتد که منجر به تحول شخصیت‌های داستان می شود و به اتحاد می رسند، فقط کافی بود که نعمت‌الله کمی از این قضیه عبور می کرد آن وقت بود که با گل درشت‌ترین شکل ممکن، این اتفاق می افتاد.

 

آیا امکانات می تواند شما را در رقابت با رسانه‌های رقیب قرار دهد؟

خیر. همچنان اکثر کارها این حس را القا می‌کنند که بیایید کاری انجام دهیم که از کارهای خارجی سر باشد که فقط با حرف این اتفاق نمی‌افتد. البته تعدادی معدودی کارهای خوب هم در عرصه سینما وجود دارند، اما نمی توان با تعداد کم به هدف نزدیک شد. مدیران تلویزیون و سینما نباید به بیلان کاری توجه کنند بلکه باید کیفیت آثار را مدنظر قرار دهند.

 

آیا جشنواره فیلم و تئاتر فجر می‌تواند چنین نقشی را ایفا کند؟

در سینما اطلاع دقیقی ندارم، اما در حوزه تئاتر باید بگویم که جشنواره‌ای که با یک سوم بودجه‌ای که مقرر شده بود، برگزار شد، وضعیت کاملا مشخصی دارد. من احساس می کنم این جشنواره صرفاً فقط می خواهد برگزار شود و به همین دلیل حتی دغدغه اصلی‌ام نیست که بخواهم در آن رتبه‌ای بیاورم.

 

پایان پیام/

کد خبر 445017

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha