به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از یاسوج، یادواره 652 شهید شهرستان بویراحمد شب گذشته (12 اسفند) با حضور معاون سیاسی و امنیتی استاندار کهگیلویه و بویراحمد، جمعی از مدیران استانی و شهرستان بویراحمد و در محضر سه شهید خوش نام در حسینیه ثارالله سپاه فتح استان برگزار شد.
حجت الاسلام احمد ایمانی، استاد حوزه و دانشگاه در این یادواره که در محضر سه شهید خوش نام دوران دفاع مقدس برگزار شد، با بیان این که هر وقت متوسل به شهید شده، حاجت خود را گرفته است، گفت: سالیان سال بود همه می رفتند کربلا، من نیابت نداشتم.
حجت الاسلام ایمانی افزود: دو دهه قبل در مسجد امام حسین (علیه السلام) یاسوج جنازه شهیدی آوردند روی منبر که نشسته بودم دلم شکست، گفتم ای شهید من نمی دونم کی هستی و چی هستی؛ اما حیف نیست بعد عمری در منبر ابا عبدالله (علیه السلام) باشم و لیاقت زیارت ایشان را نداشته باشم. بعد از چند دقیقه یکی پیش من آمد و گفت: میخواهم به عنوان روحانی کاروان شما را به کربلا ببرم.
وی با ذکر خاطره ای دیگر از معجزات شهدای خوش نام دوران دفاع مقدس، بیان داشت:در جریان سال 66 حج خونین، وقتی که رژیم سفاک و تکفیری از خدا بی خبر آل سعود به حجاج حمله کرد و 400 نفر شهید شدند، من زیر طبقه هفتم آدم ها و در حال جان دادن بودم.
این استاد حوزه عنوان کرد: من در آن سفر نایب شهیدی بودم و گفتم ای شهید نمی دونم چی هستی و کی هستی، فقط نام شما را می دونم، اگر پیش خدا قربی داری از خدا برای من عمر دوباره بخواه من حج شما را امسال انجام بدهم، یک مرتبه جمعیت کنار رفت و بلند پاشدم و جمعیت را کمک کردم.
وی با بیان ایین که معجزاتی بسیاری از شهدا دیده است، افزود: خوشا به حال شما که در عزای حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در محضر شهدای خوش نام هستید؛ زیرا که دست پر از این مجلس بیرون خواهید رفت.
حجت الاسلام ایمانی در ادامه، یادآور شد: وقتی که زمان عروسی حضرت زهرا (سلام الله علیها) شد، پیامبر اکرم (صل الله علیه وآله) پولی به سلمان فارسی داد و فرمود: سلمان وسایلی که برای عروسی دخترم لازم است را تهیه کن، زیرا عروسی دخترم فاطمه است.
وی با بیان ایین که سلمان همه وسایل درخواستی را تهیه کرد و به پیامبر داد، اظهار داشت: پیامبر نیز دخترش را صدا زد و گفت: دخترم شب عروسی شماست، دوست دارم شب عروسی این پیراهن تن شما باشد.
استاد حوزه علمیه قم با بیان این که حضرت فاطمه (سلام الله علیها) قبول کرد و پیراهن را گرفت، تصریح کرد: شبی که قرار بود حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را با داماد دست به دست کنند، پیامبر با اصحاب خود نشسته بود صدای دست شنید، فرمود: این صدای چسست؟ گفتند عروس را آورده اند.
ایمانی ادامه داد: ام سلمه همسر رسول خدا گفته اگر فاطمه (سلام الله علیها) مادر ندارد و حضرت خدیجه چندسال پیش از دنیا رفته من برای فاطمه مادری می کنم و به حاضرین گفته دست بزنید و شادی کنید تا عروس با شادمانی وارد خانه بخت شود.
این مدرس حوزه خاطرنشان کرد: پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم)وقتی این سخن را شنید، خوشحال شد و برای ام سلمه دعا کرد که مجلس جشن دخترش را با شور برگزار می کند.
ایمانی با بیان این که حضرت فاطمه (سلام الله علیها) آمد و وقتی که وجود مقدس پیامبر دست دخترش را گرفت تا در دست داماد بگذارد، نگاه کرد لباس حضرت فاطمه (سلام الله علیها) همان لباس کهنه و دوخته قدیمی است، فرمود: فاطمه جان من که برای شما لباس عروسی خریدم، چرا نپوشیدی؟
وی در ادامه به جواب حضرت فاطمه (سلام الله علیها) نسبت به سخنان پدر بزرگوارش اشاره کرد و گفت: حضرت فاطمه (سلام الله علیها)فرمود: بله پدرجان من لباس را در منزل پوشیدم و خیلی برازنده بود؛ امشب در حال حرکت به سمت منزل داماد، صدای نیازمندی را شنیدم که از دیوار پشت کوچه گفت: «سلام علیکم یا اهل البیت النبوه، اکسونی فاننی عریان» ای خاندان پیامبر من برهنه ام و لباسی به من بدهید و من نگاه کردم دیدم دو دست لباس دارم و این نیازمند لباس ندارد و لباس نو را درآورده و از پنجره اتاق به ایشان دادم. نه من او را دیدم و نه اون منو دید و این چنین شد که من با لباس کهنه آمدم.
مدرس حوزه علمیه قم در ادامه، یادآور شد: پیامبر (صل الله علیه و آله) فرمود: کار خوبی کردی که انفاق کردی، ولی لباس کهنه به آن شخص نیازمند و صائب می دادی که در همین حال حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: پدرجان از خود شما یاد گرفتم که فرمودید: اگر می خواهید چیزی به بندگان خدا ببخشید، از همان که دوست داری در راه خدا انفاق کنید.
ایمانی تصریح کرد: امروزه ما از غذای شب مانده به دیگران می بخشیم؛ پولی که پاره شده و قابل استفاده هم نیست به فقرا و نیازمندان می بخشیم و از آنها خواستار دعا هستیم.
وی اذعان داشت: حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بعد از ازدواج که فرزند هم داشت وقتی در قابله غذا را باز می کرد و بوی غذا به مشام فرزندانش می رسید می فرمود: حسن جان بشقاب را بیاور و نخست ظرف همسایه را پر می کرد و سپس به فرزندان غذا می داد.
این استاد بیان داشت: حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) به پدر بزرگوارش گفت: من این پیراهن عروسی را خیلی دوست داشتم و همان را در راه خدا هدیه دادم.
ایمانی گفت: پیامبر گرامی اسلام شروع به گریه کرد و جبرئیل نازل شد (السلام علیک یا رسول الله، العلی اعلی یزرعک الصلوه و یحصک بالتقیه والاکرام) ای پیامبر: خدای علی اعلی به تو سلام می رساند و می فرماید: صائبی که در خانه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) رفت را من فرستادم، می خواستیم فاطمه را امتحان کنیم.
وی با بیان این که جبرئیل به پیامبر (صل الله علیه و اله) گفت که حضرت فاطمه (سلام الله علیها) سربلند از امتحان بیرون آمد و حالا به فاطمه بگو یک حاجت در برابر پیراهنی که به فقیر داده از ما بخواهد، خاطرنشان کرد: پیامبر به حضرت فاطمه (سلام الله علیها) گفت: من با جبرئیل که پیام الهی را آورده صحبت می کنم و خدا با فرستادن صائب شما را امتحان کرد؛ حالا که بهترین چیز که لباس عروسی بود را بخشیدی، خدا از شما خواسته یک حاجت طلب کن.
این استاد حوزه علمیه قم عنوان کرد: حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در جواب پدر فرمود: پدرجان من از شما سبقت نمی گیرم؛ شما برای من از خدا یک حاجت بخواه، پیامبر فرمود: نه دخترم خودت پیراهن را دادی و باید خود شما از آفریدگار حاجت طلب کنی. حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در برابر پیراهن یک چیز طلب کرد و به پیامبر عرض کرد: پدرجان اگر خدا می خواهد چیزی به من دهد، روز قیامت که می شود بتوانم از طرف گناهکاران امت پدرم پیش خدا شفاعت کنم.
ایمانی عنوان کرد: آیه ای نازل شد «ولسوف یعتیک ربک فترضی» ای پیامبر آن قدر به شما و دخترت اجازه شفاعت می دهیم که دل شما خنک و راضی شوید.
وی با بیان این که امام صادق (علیه السلام) فرمود: وقتی به زیارت می روی بگو «السلام علیک یا ممتحنه»، افزود: فاطمه (سلام الله علیها) دختر پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود ولی خودش فاطمه (سلام الله علیها) بود، فاطمه (سلام الله علیها) همسر امامت بود ولی خودش فاطمه (سلام الله علیها) بود، فاطمه (سلام الله علیها) مادر ولایت بود ولی خودش لیاقت داشت و فاطمه (سلام الله علیها) بود.
پایان پیام/
نظر شما