خبرگزاری شبستان: اقامه نماز جماعت و تبدیل شدن آن به یک عادت در سبک زندگی افراد نیازمند آن است که از همان دوران کودکی اقامه نماز در مسجد به صورت یک عملکرد در برنامه هفتگی والدین لحاظ شود. وقتی کودک دغدغه حضور در مسجد را در والدین خود بیاید برایش این پرسش ایجاد می شود که علت این مراجعه به مسجد چیست و چرا نماز در منزل اقامه نمی شود؟ درک تفاوت اقامه نماز جماعت و نماز فرادا در پی همین رفت و آمد به مسجد و پرسش و پاسخ های نمازگزاران و قرار گرفتن در فضای سخنرانی های مسجد سبب می شود تا به تدریج این رویکرد در شاکله شخصیتی کودک انسجام یابد که برای اقامه نماز به مسجد بیاید.
البته شرایط مساجد امروز را نمی توان با گذشته مقایسه کرد چه اینکه بعد از انقلاب اسلامی فعالیت های مساجد دو چندان شد اما با این وجود همچنان مشکلاتی وجود دارد، مسایلی که بعضا باعث دور شدن یا کمتر مراجعه کردن برخی جوانان به مسجد است.
در راستای بررسی این مساله با آیت الله سید طه موسوی هشترودی، استاد خارج حوزه علمیه قم به گفت وگو نشسته ایم که حاصل آن را می خوانید:
بعد از انقلاب اسلامی مساجد متعددی ساخته شد و فعالیت های مساجد با آنچه که در جریان شکل گیری انقلاب وجود داشت تمایزی اساسی یافت، امروز با وجود تعدد مساجد دیده می شود که استقبال برای حضور در مسجد از سوی گروه های جوان در برخی مناطق آن قدری که شایسته و بایسته است، نیست. به نظر شما علت چیست؟
عدم مدیریت صحیح در مسجد عوامل مختلفی دارد. در واقع مدیریت مسجد به عهده چند گروه از متولیان مسجد است اعم از هیات امنا و حتی خادم مسجد؛ ما در اسلام نسبت به آداب و احکام مسجد روایات متعددی داریم. حتی بررسی اجمالی برخی از این روایات مشخص می کند که مسجد محل حضور قشر خاصی نیست و همه می توانند در مسجد حضور یابند.
اما پرسش آن است که امروز چه قدر برای جذب نوجوانان، جوانان و حتی کودکان به مسجد فعالیت داشته ایم؟ چه قدر فضا در مساجد برای نگهداری کودکان اختصاص داده ایم؟ متاسفانه رویکردی جز این در مساجد در رابطه با کودکان و نوجوانان جاری است در حالی که کسی حق ندارد کودک را از حضور در مسجد نهی کند و او را به انتهایی ترین بخش یا صف های آخر بفرستد. به هرحال همین حضور است که به تدریج او را آماده می کند که در سنین بعد به مسجد بیاید و در نماز جماعت شرکت کند. اکرام نسبت به جوانان در روایات ما آمده است.
علل اجتماعی این اتفاق چیست؟
ما از دهه هفتاد به بعد شاهد این امر بوده ایم که بی توجهی به مساله مساجد سبب آسیب های فراوانی شده است. بسیاری از متولیان مساجد به صورت خودجوش مساجد را اداره می کنند. گویی مسجد قرق شده است در حالی که مسجد متعلق به یک گروه خاص نیست این باعث می شود که جوان ها به مسجد نیایند. این امر باعث شده که جوان به گعده ها و هیات های خانگی و حسینه ها روی آوردند، امروز کم نداریم هیات های عزاداری و تجمع جوانان را در خانه ها و در طول هفته ها در حالی که می شد این تجمعات در مسجد باشد. این رویکرد فکری یک جانبه عامل اجتماعی بروز چنین رفتارهایی است.
من از بسیاری مساجد خبر دارم که مخالفت هیات امنا موجب گریز جوانان از مسجد شده است. روحانی مسجد برای مثال بهانه می آورد که جوانان سینه زنی های پرشوری راه می اندازند و دلایلی از این دست. گسترده شدن هیات و حسینیه ها امر مبارک و خوبی است ولی از عواملی است که ناخواسته موجب کمرنگ شدن حضور جوانان در مسجد است. از سوی دیگری بعضا اختلافات میان برخی روحانیون و هیات امنا و کانالیزه کردن مسجد که در برخی از مساجد دیده می شود سبب می شود که جوانان آنچنان که باید جذب نشوند، همچنین مساجد در برخی ساعات باز و سپس بسته می شوند این انتقادی بود که در روز جهانی مسجد نیز مطرح کردم.
نهضت بازگشت روحانیون به مسجد در چه صورتی ممکن است؟ یعنی طلابی که در حوزه علمیه تربیت می شوند هرجایی که مسئولیت داشته باشند اولویت شان این باشد که به مسجد بروند؟
برای پاسخ به این سوال باید اول بررسی کنیم که چرا برخی روحانیون از امام جماعت شدن استقبال نمی کنند، از نظر من چند عامل مهم وجود دارد، در گذشته روحانی که در روستا یا محله ای امام جماعت محل بود در واقع پدر معنوی آن محل محسوب می شد ضمن اینکه مورد اعتماد مردم بود و فصل الخطاب همه مسایل را روحانی مسجد بیان می کرد.
من یادم هست که در گذشته حتی وقتی می خواستند استشهاد محلی جمع کنند اگر امام جماعت امضا می کرد کفایت می کرد که این امر حکایت از جایگاه حقوقی و اجتماعی ائمه جماعات دارد. اما امروز شرایط متفاوت است. می خواهم بگویم اهمیت و جایگاهی که روحانی در مساجد داشت به او داه نشد، من هرگز امام جماعت مسجد نبودم ولی شاگردان زیادی دارم که در مساجد امام جماعت هستند و گفته های من مستند به آنها است.
روحانی هیچ انتفاع اجتماعی در این ساختار ندارد مگر بودجه ناچیزی که به مساجد می دهند که آن هم آن قدر جزئی است که انگیزه ایجاد نمی کند. بنابراین اکثرا این امکان برای روحانیون وجود ندارد که بیشتر در مسجد حضور یابند هرچند که مردم این توقع را دارند.
بنابراین در شرایط فعلی با این امکانات محدود حضور یک روحانی در مسجد باید به چه شکلی نظام یابد تا پاسخگوی سوالات مردم باشند؟
روحانی مسجد حداقل باید نیم ساعت قبل و بعد از نماز در مسجد حضور داشته باشد. به نظر من برای حل تمامی این مشکلات باید در حوزه های علمیه در مورد امام جماعت شدن و همچنین مدیریت مسجد واحدهایی را داشته باشیم. روحانی مسجد باید متخصص باشد یعنی با مباحث سجدی آشنا باشد. از سوی دیگر باید او را تامیین نمی کند، نمی شود که روحانی مسجد بیاید و برای رضای خدا در مسجد حضور یابد و هیچ حمایتی از نظر مالی نشود.
پایان پیام/
نظر شما