عمل ما در مبارزه با اشرافی‌گری باید مؤید گفتارمان باشد

اگر بخواهیم تجمل و اشرافی‌گری و اسراف را از جامعه‌مان ریشه‌کن کنیم با حرف و گفتن نمی‌شود که از یک طرف بگوییم و از طرف بگوییم مردم نگاه کنند و ببینند عمل‌مان جور دیگر است؛ باید عمل کنیم.

خبرگزاری شبستان: جایگاهی که مسئولان و مدیران نظام بر آن تکیه زده‌اند خواه ناخواه جایگاه الگوگیری است. همچنان که در بخش‌های پیشین اشاره شد عملی‌ترین نسخه هدایت فرهنگ عمومی به سمت صلاح و صراط مستقیم در نقش مسئولان نهفته است. البته وجهی از این نقش برجسته است که با رفتار و عملکرد مسئول گره بخورد و عملا میان گفتار و کردار تناقضی در بین نباشد.

ارتباط میان فرهنگ عمومی و عملکرد مسئولان یک رابطه دوسویه است که دقیقا مثل یک دماسنج و میزان الحراره عمل می‌کند، به این معنا که هر گاه در بطن و درون‌مایه فرهنگ عمومی شاهد تغلیظ و پررنگ شدن آسیب‌هایی چون تجمل‌گرایی، دروغ‌گویی، بی‌انصافی و نظایر آن بودیم؛ می‌توانیم این تب فراگیر اجتماعی را در رفتارهای مسئولان نیز پی‌گیری کنیم. نمی‌توان از یک سو مردم را به راستی، انصاف و ساده‌زیستی دعوت کرد و از سوی دیگر خود رفتار دیگری در پیش گرفت.

رفتار پیامبر اکرم (ص) و یک نمونه تاریخی که امروز به ضرب‌المثلی مشهور تبدیل شده (رطب خورده منع رطب چون کند) نشان می‌دهد که پیشوایان و بزرگان دینی ما تا چه حد با وسواس به نبود فرق و فاصله میان گفتار و رفتار خود تأکید داشتند. پیامبر اکرم (ص) روزی که می‌خواستند به توصیه مادر یک کودک او را نصیحت کنند که در خوردن خرما زیاده‌روی نکنید از نصیحت خودداری می‌کنند و آن را به روز دیگری حواله می‌دهند چرا که همان روز پیامبر خرما تناول فرموده بودند.

شاید امروز این وسواس و دقت عجیب پیامبر برای ما شگفت باشد اما آن بزرگوار می‌داند اگر می‌خواهد جامعه او را از سخنش به عنوان یک رهبر دینی، سیاسی و اخلاقی پیروی کند باید در عمل هم تابعیت خود را از آنچه به مردم بیان می‌کند، نشان دهد. این همان نقش الگوگیری از رفتار مسئولان در درون فرهنگ عمومی است.

همچنان که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی حضرت امام (ره) و پس از ایشان رهبر معظم انقلاب؛ مسئولان را بر رعایت این نکته مهم دعوت می‌کردند که اگر قرار است فی‌المثل تجمل‌گرایی و زندگی اشرافی و جدا مانده از دغدغه‌های محرومان در جامعه ریشه‌کن شود گام اول را مسئولان باید بردارند.

درنگی در اظهارات رهبر معظم انقلاب در این‌باره نکات عبرت‌آموز فراوانی دارد که در ادامه می‌آید.

غلبه انگیزه‌های مادی مصداق ریزش‌ها هستند

مقام معظم رهبری در 31 شهریور سال گذشته در دیدار با جهادگران بسیج سازندگی می‌فرمایند «وقتی که هوس‌ها، گرایش‌های مادی، خودمحوری‌ها بر جان انسان‌ غلبه پیدا کند و این جاذبه به شکل تار عنکبوتی حشره ضعیف همت و ایمان آنها را در خود فرا گرفت آن وقت متوقف می‌شوند. این جوری داشتیم، در گذشته هم داشتیم، در آینده هم خواهیم داشت، اینها ریزش‌ها هستند، آن کسانی که از راه انقلاب و مسیر انقلاب باز می‌مانند، لزوم کسانی نیستند که از اول کمر دشمنی با انقلاب بسته‌اند. وقتی که انگیزه مادی بر انسان غلبه کرد در راه می‌ماند. این بلایی بود که سر بعضی آمد، دیگران را هم با خودشان قیاس کردند، گفتند انقلاب تمام شد، گفتند امام فراموش شد.»

مقابله با اسراف با حرف انجام نمی‌شود

ایشان در سخنرانی نوروزی سال 88 در جمع زایران و مجاوران حضرت امام رضا (ع) تصریح می‌کنند: «اسراف در سطح سازمان هم اتفاق می‌افتد. رؤسای سازمان‌های گوناگون مصرف شخصی نمی‌کنند اما مصرف بی‌رویه در مورد سازمان خودشان اتفاق می‌افتد؛ تجملات اداره، اتاق کار، تزیینات‌اش، سفرهای بیهوده، مبلمان‌های گوناگون باید با مراقبت و نظارت از این کارها جلوگیری کرد. هم در سطح دولت، هم در سطح آحاد مردم، هم در سطح سازمان‌ها بایستی نگاه عیب‌جویانه به اسراف وجود داشته باشد... با حرف هم تمام نمی‌شود؛ باید برنامه‌ریزی کنند. قوه مقننه و قوه مجریه موظف‌اند به پی‌گیری.»

نفوذ سخن مسئول در همپوشانی رفتار و گفتار اوست

رهبر معظم انقلاب دوم شهریور سال 87 در دیدار با رییس‌جمهوری و اعضای هیئت دولت بر ضرورت کم کردن فاصله زندگی دولتمردان با طبقات ضعیف جامعه اشاره می‌کنند و می‌افزایند: «شما امتیازتان به تشخص ظاهری و شکل و قیافه نیست؛ امتیازتان به همین است که خودتان را با مردم هم‌سطح کنید، به شکل مردم و در میان مردم باشید، با مردم تماس بگیرید با آنها انس پیدا کنید. این امتیاز بزرگی است و در شما هست؛ آن را حفظ کنید و نگه دارید. ساده‌زیستی –بخصوص در خود آقای رییس‌جمهور- خوب و برجسته است و چیز باارزشی است؛ در مسئولان هم کمابیش یک جایی کمتر، یک جایی بیشتر بحمدالله است.

ساده‌زیستی چیز بسیار باارزشی است. ما اگر بخواهیم تجمل و اشرافی‌گری و اسراف و زیاده‌روی را –که واقعا بلای بزرگی است – از جامعه‌مان ریشه‌کن کنیم با حرف و گفتن نمی‌شود که از یک طرف بگوییم و از طرف بگوییم مردم نگاه کنند و ببینند عمل‌مان جور دیگر است؛ باید عمل کنیم. عمل ما بایستی مؤید و دلیل و شاهد بر حرف‌های ما باشد تا اینکه اثر بکند.»

پیشاهنگ باید آماده‌تر از دیگران باشد

اما بیانات معظم له در دیدار با مسئولان عقیدتی- سیاسی نیروی انتظامی در 23 دی‌ماه سال 83 حاوی نکات بسیار مهمی در ضرورت پرهیز روحانیون از ورود به مسابقه تجمل‌گرایی است، آنجا که می‌فرمایند: «اگر ما عمامه‌ای‌ها درست نقش خود را بشناسیم و بتوانیم آن را ایفا کنیم دنیا را آباد خواهیم کرد.

ماها گاهی کوتاهی می‌کنیم، سراغ همان راه‌هایی می‌رویم که اهل دنیا رفته‌اند؛ آن‌گاه کار ما خراب می‌شود. یک تاجر، یک زمین‌دار، یک زمین‌خوار؛ چه عمامه سرش باشد چه شاپو سرش باشد، چه کراوات ببندد و چه تسبیح دست بگیرد، بالاخره حقیقت او که فرق نمی‌کند اما اگر عمامه سرمان گذاشتیم و دنبال همان کارهایی بودیم که پاپیون‌زن‌ها و کراوات‌زن‌ها و بقیه اهل دنیا دنبال آن هستند ما هم مثل آنها هستیم. لباس که تغییر اساسی ایجاد نمی‌کند باید دید دل جایگاه چیست. ده بود آن، نه دل که اندر وی گاو و خر بینی و ضیاع و عقار دلی که به دنبال تجملات و زخارف دنیا است، دیگر دل نیست؛ دکان زرگری است.

کسی که پیشاهنگ، پیشوا و جلودار جمعیتی می‌شود اول باید خود را آماده کند. اگر بنده و جنابعالی می‌خواهیم صد نفر را به دنبال خود بکشانیم اول باید قوت راه رفتن را در خودمان ایجاد کنیم.»

پایان پیام/


 

کد خبر 43928

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha