به گزارش خبرگزاری شبستان از گیلان، روزهای پایانی عمر رژیم پهلوی در ایران و ادامه جریان اعتراض های مردمی باید به روز شمار روخدادهای مهم در استان گیلان نیز اشاره کرد. مردم گیلان که با تقدیم اولین شهید انقلاب یعنی "شهید سید یونس رودباری" برگ زرینی را در کارنامه افتخارت خود ثبت کردند.
در روز 17 مهرماه، 1357 مردم رشت در راهپيمايى عظيمى در زير باران سيل آسا شركت كردند و در روز 3 آبان 1357 نيز مردم رشت از ميدان بانك ملى راهپيمايى عظيمى را آغاز كردند و شيشههاى مشروب فروشىها و سينماها را شكستند و در پايان راهپيمايى به منزل استاندار حمله كردند.
اين راهپيمايى سرانجام با مداخله نيروهاى پليس و دستگيرى جمعى از راهپيمايان خاتمه يافت.
در روز 8 آبان 1357 عناصر رژيم براى جلوگيرى از گسترده شدن تظاهرات در روستاها و شهرها با فراهم آوردن نيروها طرفدار سلطنت و روستائيان بى خبر به صومعه سرا حمله برده و به غارت و تخريب منازل و مغازههاى مخالفان رژيم پرداختند. طى اين حمله يك تن كشته و عدهاى نيز مجروح شدند.
در 20 آبان 1357 مردم رشت به منظور اعتراض به حمله عناصر چماق بدست رژيم در صومعهسرا در رشت اقدام به راهپيمايى 150 هزار نفرى كردند. اين راهپيمايى به مدت 4 ساعت به طول انجاميد.
به دنبال تظاهرات مردم رشت و ديگر شهرهاى استان گيلان، ماموران انتظامى از ترس حملات چريكى روستاهاى اطراف لاهيجان و سياهكل را تحت كنترل شديد قرار دادند.
در روز 11 آبان 1357 به مناسبت شهادت يكى از جوانان روستاى پشتير صومعهسرا گروه كثيرى از اهالى رشت به صومعه سرا رفته و به تظاهرات پرداختند. در اين تظاهرات براى نخستين بار شعار «شاه ترا مىكشيم» شنيده مىشد. در آن روز تظاهر كنندگان تصاويرى از ميرزا كوچك خان را در دست داشتند و از مقابل قرارگاه ميرزا كوچك خان عبور كردند.
به دنبال تظاهرات مردم در رشت و صومعهسرا، مردم لاهيجان در روزهاى 22 و 23 آبان تظاهرات وسيعى را آغاز كردند كه اين راه پيمائيها منجر به زد و خورد شديد با نيروهاى پليس شد و منجر به كشته شدن 13 نفر از تظاهر كنندگان گرديد.
در طول دهه محرم سال انقلاب(از اواسط آذرماه) همه مساجد و حسينيههاى شهرها و روستاهاى گيلان، محل تمركز عزاداران ضد رژيم گرديد و ضمن سوگوارى براى حضرت ابا عبدالله الحسين عليهالسلام، واقعه عاشورا را سرمشق انقلاب اسلامى قرار داده و محرم را ماه غلبه خون بر شمشير ساختند. در طول ماه محرم تظاهرات مردم شهرهاى گيلان ادامه يافت.
در تاسوعا و عاشوراى سال 1357 در استان گيلان عزادارى در خيابانها از سوى رژيم ممنوع اعلام شد. اما در اغلب شهرهاى استان مراسم عزادارى به تظاهرات سهمگينى عليه رژيم تبديل شد و شهر لاهيجان به ميدان جنگ تبديل شد و آتشسوزى بزرگى بخش عظيمى از شهر را به خاكستر تبديل كرد و عبور و مرور بواسطه موانعى كه مردم در خيابانها ايجاد كرده بودند، متوقف شد.
به دنبال تظاهرات پرشور مردمى در ايام عزادارى عاشورا عوامل زخم خورده رژيم در 23 آذرماه گروهى از روستائيان اما تظاهر كنندگان را تجهيز كرده و به شهر رشت كشاندند تا متقابلاً تظاهراتى به نفع شاه و حمايت از دولت انجام گيرد. اما تظاهر كنندگان به غارت اموال مردم، تخريب مغازهها، آتش زدن وسائل نقليه و ضرب و شتم مردم پرداختند.
پزشكان و پرستاران رشت نيز در 6 دى ماه در بيمارستان رازى گرد آمده و سپس در يك راه پيمايى شركت كردند.
در 13 دى ماه در آستانه اشرفيه آتش سوزى مهيبى از طرف ساواك و عناصر وابسته صورت پذيرفت و منزل آيت الله ضيايى و تعدادى مغازه و خانه در آتش سوخت.
در 25 دى ماه نيز پس از تدفين شهدا تظاهرات مردم از گورستان به مركز شهر كشيده شد. مردم قصد داشتند مجسمه رضاشاه را پائين بكشند، اما در ميدان فرهنگ با تيراندازى و مقاومت ماموران مواجه شدند اما چند روز بعد با فرار شاه از ايران مجسمه رضاشاه را پائين كشيدند.
در دى ماه در تمام شهرهاى استان گيلان به ويژه شهر رشت تظاهرات متعددى صورت مىپذيرفت كه در هر تظاهرات عدهاى كشته و زخمى مىشدند در طول اوجگيرى نهضت، بازاريان نيز با همراهى مردم بازارها را بسته و گاه تا 5 روز اين تحصن ادامه مىيافت.
با انتشار خبر ممانعت رژيم از ورود امام خمينى و بسته شدن فرودگاه خشم عمومى در استان گيلان برانگيخته شد و مردم با تظاهرات، بستن خيابانها و آتش زدن لاستيك به زد و خورد با پليس پرداختند و ماموران را از برقرار ساختن نظم عاجز ساختند.
روز 12 بهمن همزمان با ورود امام به ايران اسلامى موجى از شور و شعف استان گيلان را فرا گرفت و تا پاسى از شب مردم در خيابانها به شادى پرداختند.
روز 19 بهمن با اعلام نخست وزيرى بازرگان، برگزارى يك راهپيمايى بىسابقهاى در گيلان برگزار شد.
در 22 بهمن ماه روز پايان نظام شاهنشاهى در ايران مردم مسلمان گيلان به كلانترىها و پادگانها حمله بردند. اين درگيرىها تا 23 بهمن ادامه داشت. از جمله مراكز مقاومت كه تا بعدازظهر روز 23 بهمن هنوز تسليم نشده بود ساواك رشت بود.
مردم با بلدوزر درب ساواك را شكسته و به آن حمله كردند و يك گروه 22 نفره از مأموران ساواك به سوى مردم تير اندازى مىكردند. محاصره ساواك 8 ساعت به طول انجاميد و 9 نفر از مأموران ساواك كشته شدند.
مأموران ساواك كه مقاومت را بىفايده مىديدند با به آتش كشيدن ساواك موفق به فرار شدند و ساواك به تسخير نيروهاى انقلاب در آمد. با فرو ريختن دژ آهنين رژيم در گيلان، ساواك رشت و ساير نيروهاى رژيم نيز تسليم شدند.
ديگر تمام شهر به تصرف مردم در آمده بود خبرهايى كه از راديو تهران پخش شد به آخرين مقاومتها پايان بخشيد و همه مردم حتى خانوادههايى كه در غم و اندوه شهادت عزيزان خود عزادار بودند، پيروزى انقلاب و سرنگونى رژيم را جشن گرفته به شادمانى و پايكوبى پرداختند.
با سقوط شهر رشت در 23 بهمن 1357 يك كميته 25 نفرى به رياست آيت الله احسانبخش زمام امور شهر رشت مركز استان گيلان را در دست گرفت.
تعداد گروههاى مسلح و غير مسلح در شش ماهه اول بعد از انقلاب، در 23 حزب شناخته مىشدند كه اغلب در اين استان علاوه بر تشكيلات سياسى و حزبى داراى خبرنامه و روزنامه بودهاند.
در ارديبهشت 1359 يك مهلت سه روزه به گروهكها و سازمانهاى مستقر در دانشگاه گيلان داده شد تا نسبت به تخليه ساختمانهاى در اختيار، اقدام نمايند كه در پايان مهلت، اين حادثه با تعداد دويست مجروح و پنج نفر كشته باعث خروج گروههاى سياسى از محوطه دانشگاه گرديد.
با افزايش تنشها سرانجام نيروهاى سپاه پاسداران كه در دوازدهم تير 1358 به رشت اعزام شده بودند اعلام داشتند «شليك ضد انقلاب را بى پاسخ نخواهيم گذاشت» و به گروههاى مسلح در گيلان هشدار دادند كه سپاه پاسداران انقلاب افراد از جان گذشتهاى هستند كه فقط براى صلح و امنيت آمدهاند.
در پايان سال 1358 شهيد انصارى به سمت استاندارى گيلان منصوب گرديد. ورود شهيد انصارى به استاندارى گيلان مصادف بابلوا و غوغاى گروهكها و تحصن آنان در محل استاندارى بود. در يكى از آن ايام گروهكها نسبت به اشغال استاندارى اقدام نموده و شهيد انصارى را به گروگان مىگيرند كه با هوشيارى امت حزب الله از دست آنان نجات مىيابد وليكن عاقبت گروهكها كه نقش خود را در ميان مردم از دست رفته مىديدند، دست به جنايت زدند و در 15 تير 1360 مصادف با ماه مبارك رمضان استاندار گيلان و معاونش را به شهادت رساندند.
ترور چهرههاى معروف ديگر مانند آقاى حسام (واعظ) در بهمن ماه 1358 و آية الله احسان بخش(امام جمعه رشت) در فروردين ماه 1361 از جمله برنامههاى اضطراب آخرين گروهكها بود كه با حضور مردم در صحنه اين توطئهها خنثى شد.
با پيروزى انقلاب اسلامى ايران و تشكيل نهادهاى انقلابى، مردم مسلمان استان گيلان در خواست بر پايى نماز جمعه کردند و در اين راستا تعدادى از بزرگان و فضلاء از سوى دفتر حضرت امام(ره) به عنوان ائمه جمعه شهرهاى استان منصوب گرديدند.
در مركز استان حضرت آيت الله احسان بخش به سمت نمايندگى حضرت امام و امام جمعه شهرستان رشت منصوب شدند كه با فوت ايشان در سال 1380 ه .ش از سوى مقام معظم رهبرى حضرت آية الله خامنهاى، آية الله زينالعابدين قربانى بدين سمت منصوب شدند و در حال حاضر ائمه جمعه استان گيلان هستند.
در ادامه این یادداشت به معرفی فجر آفرینان گیلانی می پردازیم و با نثار فاتحه ای روحشان را شاد و شفاعتشان را طلب می کنیم؛
شهید محمد علی شعبانی حسنعلی ده، چهاردهم آبان 1326، در شهرستان لاهیجان به دنیا آمد. پدرش حیدر و مادرش رقیه نام داشت. کارگر بود. در سال 56 ازدواج نمود و ثمره اش 2 دختر بود. چهاردهم دی 1357 ، در شهرستان لنگرود بر اثر اصابت گلوله مأموران رژیم ظالم پهلوی به شهادت رسید. مدفن وی در گلزار شهدای لاهیجان واقع است.
******
شهید محرمعلی شکرگزار، یکم دی 1332 در شهرستان صومعه سرا دیده به جهان گشود. پدرش ذکی، کشاورز بود و مادرش زهرا نام داشت. تا چهارم ابتدایی تحصیل کرد. کارگر کارخانه سایپا بود. سال 1356 ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. هفدهم شهریور 1357، در تهران هنگام درگیری با مأموران رژیم پهلوی به شهادت رسید. مدفن وی در گلزار بهشت زهرای تهران واقع است.
******
شهید شهرام طلوعی لولمانی، دوم آبان 1337 در روستای لولمان از توابع شهرستان صومعه سرا متولد شد. پدرش رحمان، کارمند بود و مادرش اقدس نام داشت. تا اول متوسطه درس خواند. نهم دی 1357، هنگام درگیری با مأموران رژیم پهلوی بر اثر اصابت گلوله به پیشانی، شهید شد. مدفن وی در گلزار شهدای صومعه سرا واقع است.
******
شهید عبدالله عبدالعلی خوابستانی، چهارم بهمن 1336 در شهرستان رشت دیده به جهان گشود. پدرش ابراهیم باغبان بود و مادرش رقیه نام داشت. تا پایان مقطع راهنمایی درس خواند. هفتم دی 1357، در میدان پاسداران (پل عراق) رشت هنگام درگیری با مأموران رژیم پهلوی بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مدفن وی در گلزار شهدای رشت واقع است.
******
شهید غلامرضا عظیم داوری، یکم فروردین 1334 در شهرستان صومعه سرا دیده به جهان گشود. پدرش علی اکبر و مادرش فرنگیس نام داشت. تا پایان مقطع ابتدایی تحصیل کرد. راننده تاکسی بود. سال 1352 ازدواج کرد و صاحب دو دختر شد. نهم دی 1357، در تهران هنگام درگیری با مأموران رژیم پهلوی بر اثر اصابت گلوله به گردن، به شهادت رسید. مدفن وی در گلزار بهشت زهرای تهران واقع است.
******
شهید احمد عطا آفرین، سوم آذر 1334 در شهرستان رشت چشم به جهان گشود. پدرش سیف الله و مادرش سعیده نام داشت. تا پایان مقطع کاردانی تحصیل کرد. دبیر بود. سال 1355،ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. ششم بهمن 1357، در میدان شهرداری رشت هنگام تظاهرات علیه رژیم پهلوی به شهادت رسید. مدفن وی در گلزار شهدای شهرستان آستانه اشرفیه واقع است.
******
شهید محمدرضا صابر همیشگی، یکم فروردین 1341 در شهرستان آستانه اشرفیه به دنیا آمد. پدرش عبد الله و مادرش هاجر نام داشت. تا اول راهنمایی تحصیل کرد. کشاورز بود. بیستم آبان 1357، در زادگاهش هنگام تظاهرات علیه رژیم پهلوی به شهادت رسید. مدفن وی در گلزار شهدای شهرستان آستانه اشرفیه واقع است.
گفتنی است، استان گیلان 61 شهید را در انقلاب اسلامی تقدیم نظام جمهوری اسلامی کرده است.
پایان پیام/
نظر شما