انقلاب تابلویی منحصر بفرد از اجماع عرفان و فلسفه است

خبرگزاری شبستان: امروز جریاناتی تلاش می‌کند عقلانیت و تفکر را از دین جدا کند. این آسیب جدی برای انقلاب اسلامی است، همان طور که انقلاب در مرتبه شکل گیری اندیشه‌ای مترقی برخوردار بود، در مرحله بقا نیز باید از این اندیشه برخوردار باشد.

محمد محمدرضایی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در گفتگو با خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان در پاسخ به این سوال که انقلاب اسلامی ایران از کدام مکتب فلسفی تاثیر پذیرفته بود، اظهار کرد: در فضای اسلامی ما سه مشرب فلسفی وجود دارد؛ نخست مکتب مشایی که در واقع در آثار ابن سینا و فارابی تبلور یافته و تلاش می کنند با استدلال، برهان و پیروی از عقل، آراء خود را به اثبات رسانند.

 

وی با بیان اینکه اما مکتب دوم، حکمت اشراق است که در آثار سهرودی خود را نشان می دهد، ادامه داد: این مکتب علاوه بر برهان، به تهذیب نفس نیز بها می دهد و معتقد است حکمت باید هم به تهذیب نفس و هم به برهان و استدلال باز گردد و البته این حکمت نیز برگرفته از آیات و روایات است؛ در واقع در این نوع دیدگاه ما یک نوع منبع معرفتی داریم که همان صفای باطن است و از طریق آن می توان به حقایقی نائل شد که برای بیان آنها نیاز به برهان و استدلال داریم.

 

مولف کتاب "تبیین و نقد فلسفه اخلاق کانت" تصریح کرد: در مشرب سوم که حکمت متعالیه یا صدرایی نامیده می شود، در واقع این حکمت، مشرب مشائی و اشراقی و دریافت های عرفانی را با مبانی اسلامی و شیعی عجین کرده و معتقد است همه این موارد، تعابیر متفاوتی از یکدیگر هستند، به عبارت دیگر تعابیر مکتب تشیع، همان چیزی است که با برهان عجین بوده و همانی است که از ریاضت های نفسانی به دست می آید و همانی است که انسان با کشف شهود می تواند بدان نائل شود. یعنی پیوند میان این مبانی و دریافت های عرفانی و حکمت اشراقی و مشایی، خود را در حکمت متعالیه نشان داده و امام خمینی (ره) سنبل این تفکر عقلانی و زاهدانه و عارفانه است.

 

وی اذعان کرد: با مطالعه شخصیت امام خمینی (ره) در می یابیم ایشان تمامی این مشرب ها را در خود جمع کرده و هم عالم دین است و دین را به گونه ای که اهل عرفان درک می کنند، درک کرده اند و هم عارف به تمام معناست که سیر و سلوک عرفانی داشته اند.

 

این استاد دانشگاه عنوان کرد: ایشان مراتبی از عرفان را طی کرده که آشنا به حکمت مشائی اند و به نظر می رسد جامع تمامی مشرب های فلسفی بودند که هر فردی می توانست در کلام و رفتار و بیان ایشان این حقیقت را مشاهده کند؛ در حقیقت حکمت عملی امام (ره) برگرفته از حکمت نظری ایشان که جامع تمامی حکمت هاست، بوده و انقلاب اسلامی نیز بر مدار این مکتب شکل گرفت.

 

محمدرضای تاکید کرد: امام خمینی (ره) مسائل مشکل فلسفی را به زبانی ساده همراه با تقریراتی محکم و مستدل بیان می کردند و با اینکه در کلبه علم بودند، اما با مردم سخن می گفتند رفتار و گفتار ایشان نماینده فکرشان بود که ابعاد دینی و عرفانی و فلسفی و عقلانی و اخلاقی در آنها گنجانیده شده بود.

 

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران رمز جاودانگی انقلاب را ناشی از تفکر یاد شده امام (ره) دانست و یادآور شد: امروز جریاناتی وجود دارد که تلاش می کند عقلانیت و تفکر را از دین جدا کند. این آسیب جدی است که به انقلاب اسلامی وارد می شود و همان طور که انقلاب در مرتبه شکل گیری از اندیشه ای مترقی برخوردار بود، در مرحله بقا نیز باید از این اندیشه برخوردار باشد.

پایان پیام/

کد خبر 438259

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha