باورقلبی سیاستگذاران به کارکردتئاتر،شرایط رشدهنروهنرمند رافراهم می کند

یک کارگردان تئاتر گفت: باور قلبی سیاست گذاران تئاتر به کارکرد این هنر، شرایط رشد هنر و هنرمند را در عرصه هنرهای نمایشی فراهم می آورد.

به گزارش خبرگزاری شبستان// خراسان شمالی

 

هنر، همواره راهی برای بیان متفاوت مسیر جریان بخش زندگی در دل خود داشته و نهاد خفته هر انسانی را با تلنگر های خود آگاه می سازد، بیانی که نیمه های خالی جامعه را نمایان می کند و به ما می قبولاند که حقیقت پری لیوان، همان در نظر داشتن بهانه های ساده خوشبختی است که حرکت به سمت ایده آلی زندگی را در پی خواهد داشت، از این میان هنر تئاتر، گویا و زنده ترین هنر و به تعبیر منتقدان و صاحبنظران مادر همه هنرهاست و چون درختی شاخه های آن با برگ های متنوع دیگر هنرها پوشیده شده و صحنه زندگی را در ذهن هر صاحب فهمی، سبز تر می کند.

 

 هنری که با تجسم زنده گوشه گوشه زندگی، ارزش ها را در نگاهی مدرن و خلاق به حرف می آورد و با تلفیق در بیان، لحن و ساماندهی ایده ها، حاکم شدن ارزش ها را در فرهنگ، عمومیت می بخشد.

 

بدیهی است هنر نمایش در شیوه فرهنگ سازی، آنهم در آشفته بازار فرهنگی امروز و در تاخت و تاز متجاوزان که ارزش های انسانی نم نمک محو می شود، روشی منحصر به فرد است که برای احقاق حقش باید چشم های بازتر و گوش های شنواتری داشت تا با تدوین برنامه های درست، هم زمینه رشد هنر و هنرمند تئاتر را فراهم آورد و هم بدینوسیله ارزش های فرهنگی و انسانی را نشر داد.

 

 شعار جهانی "تئاتر برای همه" و حرکت به سمت آن تلاشی است که محور همه فعالیت های عرصه هنرهای نمایشی را در بردارد و در این راستا آنچه ضروری به نظر می رسد تا تئاتر در قشرهای مختلف جامعه نفوذ پیدا کند حرکت به سمت خصوصی سازی و اجرای همیشگی تئاتر در نقاط مختلف یک شهر و از این طریق رونق اقتصاد تئاتر و زمینه و انگیزه برای تولید مستمر این هنر اثرگذار فراهم آید.


این روزها در شهرستان بجنورد، مرکز خراسان شمالی، شاهد اجرای خصوصی اثر نمایشی "مومیا" نوشته "ایوب آقاخانی" و به کارگردانی "حسن عابدی" از کارگردانان با دغدغه این استان هستیم.


حسن عابدی دانش آموخته رشته تئاتر و هنرهای نمایشی است و علاوه بر کارگردانی و بازیگری، دبیری دو دوره جشنواره چهارم و پنجم استانی در خراسان شمالی را در کارنامه دارد.

 

اثر نمایشی "مومیا" در محل پلاتوی کارگاه تئاتر "میم" برای علاقه مندان به اجرا در می آید. در این راستا فرصتی یافتیم تا باب گپ و گفتی را با وی باز کنیم و از چم و خم حوزه تئاتر این استان از دید یک هنرمند فعال آن باخبر شویم:


* ابتدا در مورد نقش هنر تئاتر و هنرمند عرصه‌های هنرهای نمایشی در چگونگی ایجاد تحول فکری و فرهنگی در اجتماع توضیح دهید.


در بین گونه‌های هنری، هنرنمایشی، هنری کامل و جامع است. هنری انسانی که به واکاوی اخلاقیات و طبیعت انسان می‌پردازد، از چگونه بودن و چگونه شدن حرف می‌زند و به اصلاح رفتارها اشاره می‌کند، تئاتر معلم زندگیست، چونان آینه عمل می‌کند و تصاویری از خوبی‌ها و زشتی‌ها را پیش‌رویمان قرار می‌دهد. تئاتر من، در واقع دیوان‌ است.


دایره‌المعارف یک ساله است هر جامعه‌ای که به تئاتر نگاه ویژه‌ای داشت به لحاظ شعور فرهنگی ارتقا پیدا کرد. مهم این است که خواسته‌هایمان را در ظرف اندیشه مؤلف بگنجانیم و سپس بر روی صحنه نمایان سازیم. همین بس که مهم‌ترین آموزه‌های اخلاقی و رفتاری را می‌توان به زبان فاخر نمایشی عنوان کرد و از عنصر ارتباط که در ذات این رشته نهفته است، بهره برد.

 

* عمده‌ترین موضوعی که در جامعه ما سبب رشد تئاتر و ایجاد انگیزه در هنرمند تئاتری برای تولید اثر نمایشی می‌شود را در چه مواردی می‌بینید، لطفا با توضیح بیان کنید.


رشد تئاتر، ابزارهای خود را می‌خواهد به نظر من تا زمانی که تئاتر دولتی باشد این دولتمردان هستند که می‌بایست بسترهای لازم را فراهم کنند، شرایط مناسب روحی، روانی و اجتماعی تئاتر را.

 

 عنصر خلاقیت یک مسئله شخصی است، نویسنده می‌آفریند، شاید در هر شرایطی، چون هر شرایطی می‌تواند بستری خاص برای آفرینش اثر ادبی باشد. 


 نمایشنامه نویس، در دوران جنگ آثار فاخری را به یادگار گذارد و یا در پوسیدگی نظام سرمایه‌داری برجسته‌ترین آثار خویش را به رشته تحریر درآورد، اما برای تولید آن هم در ساختاری دولتی که پیچ وخم‌های آن انرژی یک گروه را تحلیل می‌ دهد، می‌بایست بستر لازم فراهم باشد که متاسفانه در حال حاضر شرایط ایده آل نیست.

 

* اثر نمایشی "مومیا" چندمین اثر شما در مقام کارگردان است؟ در این باره توضیح دهید و دلیل انتخاب این نمایشنامه و در واقع شما به عنوان کارگردان چه نیازی در جامعه امروز ما احساس کردید که به سراغ این اثر رفتید؟


 دقیقا نمی‌دانم شاید پانزدهمین کار، "مومیا" دارای ویژگی‌هایی بود که تاحدی با ساختار فکری من همخوانی داشت. آدم‌های نمایش دچار بحران روحی بودند. بی‌قرار و به نوعی محیطی و درد تنهایی داشتند. من معتقدم بزرگترین دغدغه‌ انسان امروزی تنهایی است، آدم‌ها از هم فاصله گرفتند. خلوت تنهایی انسان امروزی بیشترین زمان زندگی او را اشغال کرده است. حتی زمانی که در جمع و شاید در محفلی پررنگ لعاب باشد، باز هم تنهاست.


"مومیا" به سه موقعیت اشاره دارد که آدم‌هایش در امتداد هم هستند. هم به نوعی اسیرند. گرفتار، مضطرب این بخش "مومیا" برایم جواب بود البته فن با اجرا تفاوت‌های زیادی دارد، من تألیف خودم را از متن به روی صحنه بردم و به نوعی در این اثر کارگردانی مؤلف بودم این موضوع را هم با "ایوب آقاخانی" نویسنده نمایشنامه مطرح کردم و ایشان استقبال کرند. اساساَ به نظر من کارگردان باید تفسیر خودش را از تألیف نویسنده به روی صحنه ببرد و این هم در "مومیا" تحقق یافت.

 

* آقای عابدی اگر درست حدس زده باشم اثر نمایشی "مومیا" با اجرای خصوصی آن در پلاتوی کارگاه تئاتر میم برداشته شدن اولین گام‌های استان به سمت خصوصی شدن تئاتر است در این باره چه نظری دارید و چگونه آن را ارزیابی می‌کنید؟


من و گروهم افتخار می‌کنیم که با هزینه خود مکانی را فراهم کردیم که بشود چراغ تئاتر را روشن نگاه داشت. ما مدیون تئاتریم. کارگاه میم مدت‌هاست روی پروژه تئاتر خصوصی کار می‌کند. ما می‌خواهیم باشگاه تماشاگران خود را راه بیندازیم و از این به بعد کارهایمان را برای تماشاگران ثابت خودمان اجرا کنیم. به نظر من از تئاتر دولتی چیزی نصیب هنرمندان تئاتر نمی‌شود هر چه هست برای بالندگی مدیران فرهنگ و هنر است.

 

من با اجرای "مومیا" در پلاتوی کارگاه میم خواستم ثابت کنم که اگر حداقل‌ها را هم که در اصل حق ماست دراختیارمان نگذارند باز هم می‌شود، نمایش تولید کرد و به اجرا گذاشت.


شاید باور نکنید برای من و گروهم اجرا در چنین شرایطی بسیار لذت‌بخش‌تر از اجرا در تالارهای باشکوه است، این تجربه فوق‌العاده ایست که هر تئاتری آرزویش را دارد.


*چه راهکارهایی برای رونق اقتصاد در این عرصه و ایجاد جهاد اقتصادی و به تبع آن ایجاد انگیزه برای تولید آثار تئاتری به نظرتان می رسد؟ آیا توجه به فضاهای خصوصی و تولید آثار نمایشی بدون حمایت دولتی را در این راستا سازنده می‌دانید؟


ببینید تئاتر در سبد فکری مسئولان جایگاهی ندارد و این موضوع مشکل این شهر یا این استان نیست مساله عمیق تر از این حرف‌هاست، در این مورد ما از دیگر کشورها بسیار عقب‌تریم، شهری به نام "آوینیون" در فرانسه، جشنواره‌ای جهانی در سال برگزار می‌کند، شهری کوچکتر از بجنورد که بیش از یک هزار تالار نمایشی دارد، خانه‌های مردم در ایام برگزاری این جشنواره به هتل‌هایی برای پذیرایی از شرکت‌کنندگان تبدیل می‌شود.

 

از سراسر دنیا بهترین گروه‌ها و تماشاگران به آنجا می‌روند مردم آن شهر برای میزبانی بهتر با یکدیگر رقابت می‌کنند و این شهر درآمد سالیانه خود را از همین چند روز به دست می آورد. ما خیلی فاصله داریم.


حالا من و گروهم در یک زیرزمین به دنبال آن هستیم که روی پای خود بایستم و به جای پیله شدن به مسئولان جهت گرفتن حق خود به تولید بپردازیم و با جذب تماشاگران، اقتصاد حداقلی خود را تأمین کنیم. به صراحت می‌گویم، تئاتر دولتی به خصوص در استان ما فقط به برگزاری جشنواره‌ها فکر می‌کند آن هم با نسبت خاص خود.


*شما به عنوان هنرمندی که دو دوره دبیر جشنواره تئاتر استانی در خراسان شمالی بوده‌اید، آنچه که باعث انحراف حرکت و تحقق شعار تئاتر برای همه در این استان است را در چه می‌دانید؟ چه راهکارهایی پیشنهاد می دهید؟


ما از مردم فاصله گرفتیم. این یک واقعیت تلخ است نباید خودمان را گول بزنیم. مردمی که با دعوت‌نامه و اصرار صندلی‌های سالن را پر کنند تماشاگر تئاتر نیستند، تماشاگر کسی است که بلیط بخرد و بابت آنچه که تلاش کرده است پولی پرداخت کند.


مردم دیگر منتظرند تا با دعوت‌نامه به سالن‌های نمایش بیایند این مسئله گروه هایی مثل ما که به دنبال خودکفایی هستیم را با مشکل روبرو می‌کند. سؤال من این است که اگر مثلا در جشنواره فجر بجنورد بلیط هر نمایش را سه هزار تومان تعیین می‌کردند و بدون بلیط هم اجازه ورود نمی‌دادند باز هم سالن‌ها شلوغ می‌شد؟


* برنامه‌هایی که سیاست گذاران دولتی برای ارتقای هنر تئاتر طرح و تصویب می‌کنند همچون ساماندهی گروه‌های نمایشی و استقرار آن‌ها در مجتمع‌های فرهنگی هنری شهرستان ها را در این سمت و سو مثمرثمر می‌دانید؟ تا چه میزان؟ لطفا توضیح دهید؟


به نظر من این یک شوخی موقتی است نه ما باور کردیم و نه خود مسئولان فقط در حد آمار و طرح است نه من حاضرم در سالنی که متعلق به آموزش و پرورش است استقرار پیدا کنم (سالنی که به هیچ وجه استاندارد اجرای نمایش نیست) و نه آموزش و پرروش با آن نگاه حراستی خود، می تواندمن و گروهم را پذیرا باشد.


مطمئن باشد که این طرح نسیمی است موقتی و گذرا!

 

* در پایان برای ارتقای تئاتر و تئاتری پس چه باید کرد؟

 

هنرمندان تئاتر قشر مظلومی هستند که فریاد درونشان به گوش کسی نمی‌رسد. باید در دخمه‌های کوچکمان جمع شویم و هر یک به خواسته دلمان بپردازیم و در جمع کوچکمان دیده‌ها، طرح ها، نقشه‌ها، آرمان‌ها و آرزوها را مرور کنیم و مرور کنیم هر چند می‌دانیم که تا وقتی فاصله زیادی بین ما و تصمیم سازان وجود دارد هیچ اتفاقی نمی‌افتد.

تا وقتی متولیان به باور قلبی نسبت به کارکرد هنر نمایش نرسند شرایط تغییری نمی‌کند. ما پرستار مریضی هستیم به نام تئاتر، که هر شب برای زنده ‌ماندنش دعا می‌کنیم.
 

پایان پیام/

کد خبر 43790

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha