به گزارش خبرگزاری شبستان،تحلیلگران و ناظران امور عربستان هرگز انتظار نداشتند که ملک سلمان دست به تغییرات برق آسا در بدنه حاکمیتی این کشور بزند اما با توجه به اینکه قدرت مطلق در دست پادشاه در عربستان است هر اقدامی ممکن است.
همگان حتی خود خالد التویجری این احتمال را می دادند که ملک سلمان تغییراتی را به وجود آورد مشابه آنچه در دوره ملک عبدالله رخ می داد و اعلام می شد که فلان وزیر یا شخصیت به خواست خود کنار رفته است اما ملک سلمان این گونه نبود.
نکته قابل توجه این است که این تغییرات به فاصله زمانی کوتاهی از سفر باراک اوباما به عربستان رخ داد و بیش از سی و اندی وزیر جابجا شدند که ناظران از آن به عنوان کودتا یاد کردند.
این درحالی که تحلیلگران احتمال می دهند که تغییرات جدید در راه باشد که مقرن بن عبدالعزیز هدی بعدی باشد.اما نکته ای که شگفتی همگان را برانگیخت کنار گذاشتن بندر بن سلطان بود مردی که در برهه های مختلف بازوی امنیتی سعودی ها به شمار می رود.
برخی دخالت آمریکا را در این زمینه دخیل دانستند.جالب این بود که شورای امنیت ملی که وی ریاست آن را برعهده داشت نیز معدوم شد.
در واقع دلایل برکناری بندر بن سلطان علاوه بر جنگ قدرت در داخل عربستان به رابطه وی باآمریکایی ها و دموکراتها نیز مربوط می شود.
بندر بن سلطان در دوره بوش از قدرت فراوانی برخوردار بود.وی به مدت نزدیک به 22 سال یعنی از سال 1983 تا 2005 سفیر عربستان در آمریکا بود.
برخی از ناظران بر این باورند که سفر اخیر اوباما به عربستان در کنار زدن بندر بن سلطان نقش داشته است به ویژه که سیاست های بن سلطان ناکارآمد بود.اما جدای از دلایل سیاسی برخی دلایل شخصی نیز دخیل بوده است.
ظاهرا زمانی که بیل کلینتون فرماندار ایالت آرکانزاس آمریکا بود سفیر عربستان سه بار جواب تلفن وی را نمی دهد و از بد روزگار برای بندر بن سلطان وی بعدها رئیس جمهوری آمریکا می شود و همین سبب می شود که کلینون و دیگر دموکراتها که هنوز بر سر کار هستند روی خوشی به وی نشان ندهند.
با تصمیم سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان در پنجشنبه گذشته در برکناری شاهزاده بندر بن سلطان از سمتش به عنوان دبیر کل شورای امنیت ملی عربستان، شخصیتی مرموز کنار گذاشته شد.برخی به ردپای بندر بن سلطان در کودتا نیز یاد می کنند.
خبر کودتا با بازگشت بندر بن سلطان به عربستان پس از اینکه 22 ساله به عنوان سفیر در واشنگتن حضور داشت همزمان شده بود پس از بازگشت پست جدیدی به وجود آمد و وی به ریاست آن گماشته شد و آن شورای امنیت ملی بود.
با توجه به رنگ پوست بندر بن سلطان کسی فکر نمیکرد که در معادله قدرت عربستان بندر بن سلطان جایی داشته باشد اما وی دست به تلاش و کوشش فراوان زد تا خود را مطرح کند و آرام آرام خود را بالا کشد به ویژه که با توجه به تعدد شاهزداگان در سرزمین عربستان این کار سختی به نظر می رسد.
بندر بن سلطان به خوبی راز موفقیت را می دانست و آن نزدیک شدن به آمریکا بود. قرار داد فروش جنگنده های آمریکای در زمان جیمی کارتر سکوی پرتاب بندر بن سلطان بود.وی به خوبی می دانست که تمام کردن این قرارداد یعنی ارتقا مقام و به دست آوردن پست و نزدیک شدن به واشنگتن.
زمانی که این پروژه تمام شد بندر بن سلطان به عنوان سفیر عربستان در آمریکا برگزیده شد.بندر بن سطان به عنوان سفیر عربستان در واشنگتن در سال1983 تا2005 انتخاب شد.بندر بن سلطان از پدرش چیزی نیاموخت و راهنمایی دریافت نکرد همانگونه که از جناح سدیری ها پرنفوذ در خاندان حاکم بهره ای نبرد و تصمیم گرفت که خودش به خودش بیاموزد تا به عبارتی خاص باشد.
یکی از دلایل موفقیت بندر بن سلطان درک خود در حوادث بود و اینکه چگونه به ارباب آمریکایی خدمت کند.افغانستان در ترقی بندر بن سلطان موثر بود.
وی به خوبی عرصه افغانستان و نقش جنگجویان عرب را می دانست و از همین رو با موفقیت این ماموریت را انجام داد.بعدها آنچه وی از آرشیو و اطلاعات از اردوگاه ها و جنگجویان داشت به برگه ای که آمریکایی ها در سال بعد در زمینه پرونده تروریسم به ویژه قبل از جنگ افغانستان در سال 2001 از بهره بردند، تبدیل شد.
حضور بندر بن سلطان دو روز پس از حملات یازده سپتامبر نزد بوش به منظور هماهنگی اطلاعاتی درباره حملات گواه این مدعاست.
بندر بن سلطان از زمان بازگشت از واشنگتن تا چند روز قبل که برکنار شد در عرصه بین المللی حضور داشت.
با این همه فرسودگی، ملک عبدالله در سال 2012 وی را به عنوان رئیس اطلاعات برگزید و طی 18 ماهی که عهده دار این سمت بود تا زمان عزلش تمام تمرکز خود را بر پرونده سوریه گذاشته بود و تلاش زیادی برای حل آن به کار گرفت مشابه آنچه در زمینه پرونده افغانستان انجام داده بود.بندر بن سلطان این بار با موفقیتی روبرو نبود زیرا شرایط مشابه افغانستان نبود.
بندر در پرونده سوریه موفقیتی به دست نیاورد و به سرعت پرونده را به وزیر کشور و محمد بن نایف جانشین ولیعهد کنونی واگذار کرد. بندر با هدف حمایت از کسانی که به اعتقاد رسانه های غربی جنگجویان میانه رو خوانده می شدند سلاح به داخل سوریه ارسال کرد اما این سلاح ها به دست گروه های افراطی از جمله داعش رسید.
اما اینکه چرا ملک عبدالله باز هم به وی اعتماد می کرد به دلایل دیگر از جمله قرار دادن وی در کنار متعب پسرش و تقویت جبهه وی در جنگ قدرت داخلی عربستان بود.به ویژه که بندر بن سلطان دیگر یال و کوپال قبل را نداشت.
به هر حال این پایان غم باری برای فردی بود که مدتها ردپای وی در انفجارهای عراق و لبنان و کمک به گروههای مسلح برای کشتن مردم بی گناه مشاهده شد.باید گفت که زندگی سیاسی بندر تمام شده است و وی بقیه عمر را باید در کنج عزلت سپری کند.
نظر شما