مجلس اگر اصولگراست عنصر نامطلوب را از فراکسیون اصولگرایی اخراج کند

.

«مهدی هنری»
 

«علی مطهری»، نماینده مردم تهران در هشتمین مجلس شورای اسلامی که با خانواده "لاریجانی" ها نیز نسبت فامیلی سببی دارد. وی به سال 1386 با کارت «رایحه خوش خدمت» از فیلتر سامانه «5+6» گذشت. «5+6» راهکاری بود که توسط اصولگرایان تعبیه شد تا با رویکرد وحدت گرایانه لیست های واحدی از سوی تمامی اضلاع مدعیان اصولگرایی روانه انتخابات مجلس هشتم شود. آنروزها رایحه خوش که ضلع مربوط به دکتر «محمود احمدی نژاد» بود بعد از رایزنی هایش مطهری را به عنوان یکی از سهمیه های خود به کمیته مشترک «جبهه متحد اصولگرایی» (همان 5+6) معرفی کرد. لیکن بفاصله چند روز بعد از انتشار لیست های انتخاباتی در تهران و تبلیغات وسیع، مطهری در اظهار نظری خلاف مردانگی اینطور عنوان کرد که به لیست اصولگرایان احتیاجی نداشته و فقط با محبوبیت پدرش به کرسی های مجلس خواهد رسید.
 

هر چند «علی» فرزند سوم شهید علّامه «مرتضی مطهری» - بزرگترین نظریه پرداز دینی و معرفتی انقلاب اسلامی- بیشتر شهرت خود را مدیون نام پُر آوازه و خوش پدر است لیکن در سه و سال اندی عُمر مجلس هشتم اظهار نظرهای جنجالی و خلاف رویه اصولگرایی او در نطق ها، مصاحبه ها و حتی نامه ها و نوشته هایش باعث گردیده گزینه جذّابی برای رسانه های اپوزیسیون جمهوری اسلامی در داخل و خارج کشور باشد. از این حیث که او بنام اصولگرایی وارد مجلس شده است و البته خود را عملاً و عقلاً داخل جریان اصولگرایی و شاخصه هایش نمی داند؛ اغلب خوراک خوبی برای پروپاگاندای ضد انقلاب فراهم می کند. این خوراک سازی های مطهری بنا به برهه های زمانی و دسته بندی موضوعی به شکل ذیل است:
 

1- بیشتر مصادیق بهره برداری ضد انقلاب و کف و سوت زدن آنان برای مطهری مربوط است به برهه ی حسّاس پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری که پایتخت جمهوری اسلامی ایران توسط خیانت عده ای خواص بی بصیرت (اگر نگوییم وابسته و نفوذی) و شگردهای جنگ روانی دشمن وارد فتنه ای همه جانبه شد. در آن ایّام مطهری سعی کرد با گرفتن ژستی میانه رو و منصِف از عملکرد نظام انتقاد نماید و همین گفته هایش باعث دلخوری امت اسلامی و خواص انقلابی کشور و خوشحالی فتنه گران و عناصر خارجی جنگ نرمشان شد. البته او هنوز هم به آنچه گفته وفادار است و به هیچ وجه زیر بار نقدهای دیگران در قبال عملکرد غیر عقلانیش نمی رود. وی در مصاحبه با هفته نامه «پنجره» که متعلق به «زاکانی» است می گوید: «می بایست اجازه می دادیم حرفشان را بزنند و در مقابل پاسخ بشنوند تا آن هیجان فروکش کند و در نهایت با افراد آشوب طلب برخورد جدی می کردیم. من فکر می کنم این روش درست نبود که از همان اول فضا را بستند و اجازه ندادند که آن افراد حرفشان را بزنند و این اصلا اتفاق خوبی برای انقلاب ما نبود.» و سپس در واکنش به اینکه "در حال حاضر کشور در آرامش است، شما هنوز ماجرا را حل شده نمی دانید؟"؛ تصریح می کند: «نه. خیلی ها قانع نشده اند. مهم ترین استدلال این افراد این است که اگر هیچ اتفاقی نیافتاده -که به نظر من نیافتاده- چرا اجازه نمی دهید طرف مقابل حرفش را بزند.». (خبرآنلاین، به نقل از «پنجره»، کد:147597- 10/2/1390) بطور مثال وی خواستار محاکمه رئیس جمهور بدلیل مقصّر اصلی وقایع پس از انتخابات شد یا اینکه خواستار حضور موسوی و کروبی از سران ضدانقلاب (فتنه سابق) در رادیو یا تلویزیون شد. مطهری در برنامه «دیرو، امروز و فردا» طیّ روزهای داغ فتنه همین دست مسائل واهی که اینجا جای نقد و تحلیلش نیست را بیان کرد.
 

2- باید اذعان کرد «علی مطهری» شیفتگی خاصی نسبت به شخصیت جناب «اکبر بهرمانی هاشمی رفسنجانی» دارد. او در مقاطع مختلف و با هر ابزاری که توانسته از وی و خاندانش حمایت به عمل آورده است. در مصاحبه با سایت منتسب به اصلاح طلبی «عصر ایران» مورخ 28/ آذر/ 1388 ضمن تلقین پروژه ای غیر واقعی بنام «حذف هاشمی از انقلاب توسط احمدی نژاد و نزدیکانش» در دفاع از رویکردهای هاشمی نسبت به "جنبش سبز" کلمات بسیطی ایراد می کند لذا در جاهایی از آن مصاحبه می گوید: «اولاً آقای هاشمی پایگاه اجتماعی خوبی دارد و ثانیاً موضع ایشان، که دفاع از حقوق مردم است، موضع درستی است ... بدون هاشمی افراد کم بصیرت وقدرت طلب ونیز دوستان نادان انقلاب به رهبری آسیب می رسانند. خطبه های نماز جمعه ایشان هم بر خلاف نظر آقای یزدی کمک به رهبری بود.». وی در حالیکه کوچکترین عکس العملی برای اجرای عدالت در برابر عملکرد ضد انقلابی «مهدی هاشمی» فراری و «میرحسین موسوی» و «مهدی کروبی» از خود نشان نداده بود طیّ نامه ای سرگشاده و ضرب العجلی از ریاست دستگاه قضاء خواستار برخورد جدّی با عامل فحّاشی به «فائزه هاشمی» شد و به آیت الله «صادق آملی لاریجانی» نوشت: «حادثه هتاکی و دشنام‌های ناموسی به خانم فائزه هاشمی فرزند آیت‌الله هاشمی رفسنجانی چیزی نیست که بتوان از کنار آن گذشت. به تعبیر امیرالمومنین علی علیه السلام اگر مسلمان از غم این حادثه دق کند و بمیرد مورد ملامت نیست بلکه سزاوار است ... باید بررسی شود که چرا انقلاب اسلامی ما به این انحطاط کشیده شده است و بنده ریشه این پرده‌دری‌ها را در مناظرات انتخاباتی می‌دانم ... .». هر چند نکته اساسی این نامه سریع الاقدام مطهری در تبعیض وی نسبت به اجرای عدالت است لذا توجه به بهره برداری نابجای کلام ارزشمند حضرت امیر ع و نیز ربط هر مسئله ای به احمدی نژاد نشان از بغض شدید و غیر اعتقادی این عنصر سیاسی به یک نفر و در عوض حبّ شدید و غیر اعتقادی وی به دیگری دارد که شدیداً در اسلام مذموم است. ضمن اینکه بعد از فحّاشی مسلّم و غیر قابل اغماض «فائزه هاشمی» نسبت به مسئولین ارشد نظام و تمامیت جمهوری اسلامی طیّ مصاحبه با نشریات خارجی، مطهری حتی یک کلمه هم موضع گیری نکرده است.


3- مطهری علاقه بسیاری به تطهیر چهره و رفتارهای غیر و ضد ارزشی اصلاح طلبان دارد. روزی به همراه «محمدرضا باهنر» و دیگر دوستانشان در مجلس دَم از ائتلاف با اصلاح طلبان می زند برای طرح سئوال از رئیس جمهور و دیگر روز در مقابل عزم بخشی از اصولگرایان مجلس برای محاکمه اعضای ارشد «مجمع روحانیون مبارز» در قبال عملکرد ضد انقلابیشان در فتنه سبز مخصوصاً روزهای اولیه ی آن؛ بشدّت موضع می گیرد. مطهری طیّ مصاحبه ای با خبرگزاری «فارس» اینطور وانمود می کند که مجمع روحانیون در مسائل فتنه نقش زیادی نداشته است و سپس می گوید: «معتقدم مجمع روحانیون فقط یک اشتباه در قضایای پس از انتخابات کرده و آن این بود که آنها راهپیمایی 30 تیر را پس از نهی رهبر انقلاب به سرعت لغو نکردند.». (خبرگزاری «فارس»، سرویس سیاسی- 4/2/1390) وی خیلی راحت و بدون هیچگون عذاب وجدانی فقط برای اینکه خود را انسان میانه رویی نشان دهد گناه بزرگ مجمع روحانیون در روز 30 خرداد آن هم پس از فصل الخطاب نظام طیّ خطبه های نماز جمعه رهبر حکیم انقلاب را اینطور کوچک نمایی می کند. و نکته جالب این است که حتی اگر مجمع روحانیون در برابر فتنه سال 88 همین اشتباه را هم کرده بود (که اشتباهات بیشتری مثل حمایت تمام قد بوسیله بیانیه و عدم مرزبندی با سران فتنه تا آخرین روزهای فتنه داشت) باید مورد توبیخ قرار می گرفت و به تیغ تُند عدالت سپرده می شد.
 

از دیگر سو مطهری علاقه زیادی دارد اصلاح طلبانی که توسط مردم از دایره نظام طرد شده اند را دوباره به دامان قدرت بر گرداند. وی در روزهایی که «محمد خاتمی» از سران ضد انقلاب (فتنه سابق) "حیاء را بلعید و یک آب هم رویش!" و با فرار به جلو برای ورود دوم خردادی ها به انتخابات های آینده شرط گذاشت در عین نا باوری در اظهار نظری گفت: «اشتباه اصولگرایان این بود که در مقابل این اعتراض، به جای آن که ابتدا به اقناع بپردازند، از همان ابتدا به خشونت روی آوردند ... فکر میکنم غیر از آقای موسوی و شاید آقای کروبی بقیه افراد نباید مشکلی داشته باشند. اتهاماتی که بر اساس استراق سمع از جلسات خصوصی آنها یا اعترافات زندان به آنها وارد شده، نمی تواند ملاک باشد. اگر شورای نگهبان بخواهد سختگیریهای بی جا بکند، به دخالت رهبری امیدوارم ... اتهامی متوجه ایشان ]خاتمی[ نیست. شروط ایشان هم شروط عادلانهای است. تعیین تکلیف سریعتر زندانیان سیاسی، اجرای کامل قانون اساسی و انتخابات آزاد همیشه مورد توجه نظام جمهوری اسلامی بوده است.». («رجاءنیوز»، به نقل از گفتگوی مکتوب «خبرآنلاین» با مطهری، کد: 75382- 19/10/1389) سخنان وی همیشه آکنده از تطهیر افرادی است که امت مسلمان از آنان برائت می جویند و همپای این تطهیر بغض و برائت شدید نسبت به کسانی که در دایره اصولگرایی تعریف می شوند. توهین او نسبت به «مهدی کوچک زاده» که در حال حاضر از نمایندگان شاخص اصلوگرای مجلس بشمار می آید و دفاع از خاتمی در هیمن راستا تعبیر می شود. جالب آنکه مطهری درست در زمانی که رهبر معظم انقلاب اسلامی و علمایی چون آیت الله «مصباح یزدی» بیشترین حمایت ها را از دولت نهم (نه دهم) می کردند بزرگترین مشکلات مملکت را رئیس جمهور می دانست و یا در ابتدای دولت دهم که خبری از افتضاح های جریان نفوذی نبود و در بحبوحه ی 8 ماه جنگ نرم بیش از آنکه به فتنه گران خورده بگیرد به رویکرد کاملاً صحیح نظام در قبال اغتشاشات اعتراض داشت.
 

4- «علی مطهری» جدیداً و در پی ورود طرح «نظارت بر نمایندگان» به صحن علنی مجلس آن هم بعد از یکسال اغماض هیئت رئیسه نسبت به این مسئله اساسی در عمل اثبات کرد حاضر است این ژست مثلاً "میانه روی" خود را تا پای مخالفت با مطالبه به حق، منطقی و اسلامی رهبر معظم انقلاب اسلامی حفظ کند. وی درباره طرح نظارت بر مجلس کلمات سخیفی چون «نمی خواهم بَرده باشم» («رجاء نیوز»، کد: 88336- 20/2/1390) را به کار برد و آنگاه درباره علت مخالفتش با این طرح پیشبرنده گفت: «نماینده باید آزاد و سبک بال باشد نه اینکه زنجیری به دست و پای نمایندگان بسته شود.». سپس رهبری عزیز به فاصله حدوداً 19 روز از این اظهار نظر حین دیدار با نمایندگان مجلس هشتم شورای اسلامی مورخ 8/3/1390 درباره این دست واکنش ها نسبت به «طرح نظارت بر مجلس و نمایندگان» فرمودند: «من پارسال به شما عرض کردم که در داخل مجلس شوراى اسلامى، خودنظارتى بگذارید. این، همان تقواى جمعى است. مجموعه، خود را بپاید. حالا حرفهائى گوشه کنار زدند که نماینده باید آزاد باشد، چه باشد. کسى با آزادى نماینده مخالف نیست؛ با کجرفتارى نماینده مخالف است. یک نماینده‌ى کجرفتار ممکن است مجلس شوراى اسلامى را بد نام کند، متهم کند؛ حیف نیست؟ مجلسِ به این عظمت، این نهاد قانونىِ اساسى در کشور.». (پایگاه اطلاع رسانی آثار آیت الله العظمی «سیدعلی خامنه ای» دامّت برکاته، دیدار با نمایندگان هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی- 8/3/1390)


5- اخیراً هم در پی عدم برخورد مناسب اصولگرایان واقعی در مجلس و دیگر محافل سیاسی- رسانه ای با این عنصر شبه اصولگرا، طومار رفتارهای مبهم و غیر اصولی او در حال افزایش و تبدیل شدن به یک جزوه "صد مَن کاغذ" است. واقعاً و بی تعارف اگر عزم شود تنها گوشه ای از واکنش های سیاسی «علی مطهری» طیّ سه سال و اندی اخیر را در یک مجموعه جمع و به شبهات عدیده وی پاسخ گفت حوصله مخاطب به سر خواهد آمد. لذا در دو هفته اخیر مطهری بازی جدیدی را آغاز کرده و بعد از طرفداری یکطرفه نسبت به خاندان هاشمی، بغض بی جهت نسبت به کسانی که مورد حمایت رهبری هستند یا لااقل بودند مثل شورای نگهبان، دولت نهم، آیت الله یزدی و ...، حمایت و تطهیر حداکثری از پاره های سازمان نفاق سبز مانند خاتمی و خویئنی ها در مجمع روحانیون حال نوبت تطهیر کسی چون «عزت الله سحابی» لیبرال مسلک و عضو ارشد «نهضت آزادی»ِ غیر قانونی و حمله در لفّافه به روحانیت معزز و علمای راستین رسیده است.


الف- مطهری که اغلباً به یکی از پایه های ثابت صفحات اصلی روزنامه های دوم خردادی و بازماندگان نسل نشریات زنجیره ای چون «شرق» و «روابط عمومی، آرمان» مبدّل شده است مورخ 11/3/1390 در دو جای روزنامه «شرق» ظاهر شد. روزنامه شرق چهارشنبه هفته گذشته یک ویژه نامه اساسی و پُر و پیمان به مناسبت درگذشت مهندس سحابی را ضمیمه روزنامه خود کرد. این ویژه نامه با 26 مطلب تولیدی در وصف شخصیت این لیبرال صفت فقید طوری تنظیم شده بود که گویی یکی از قدّیسان عالَم علم و تقوای الهی پا به دار باقی گذاشته است. نگاهی به ویژه نامه یاد عناصر مشکل داری چون: «حمیدرضا جلایی پور»، «محمدرضا خاتمی»، «ماشاءالله شمس الواعظین»، «هاشم صباغیان» و «ابراهیم یزدی» را زنده می کرد که خوب مع الوصف عکس و نام «علی مطهری» بالای روزنامه سمتِ چپ بعنوان سرمقاله نویس شرق آمده بود. مطهری طیّ یادداشتی بنام: «متین و پُخته» و بعد از تعریف و تمجید از شخصیت سحابی نوشت: «در مجموع ما با تیپ نهضت آزادی خوب برخورد نکردیم و هراس بیجایی از آنها داشتیم، بنابراین کمتر اجازه اظهار نظر به آنها دادیم. شاید از این نظر مرحوم مهندس سحابی دلگیر از دنیا رفت و شاید اگر آیت الله مطهری که تأکید فراوان روی آزادی بیان داشت به آن زودی شهید نمی شد افرادی مانند مهندس سحابی با رضایت بیشتری از جمهوری اسلامی به جهان ابدی سفر می کردند.». (روزنامه شرق، ص1- 11/3/1390)


لیکن مطهری وقتی این یادداشت را می نوشته و شاید چند بار بالا و پایینش کرده که مبادا اشتباهی داشته باشد، به این امر توجه نکرده بود که حضرت روح الله (ره) بعنوان ولی فقیه با اختیارات مطلقه و نائب معصوم زمان و در قامت یک مجتهد جامع الّشرایط و فقیه راستین فعالیت های «نهضت آزادی» جریان متبوع و مطبوع مهندس سحابی را هم حرام دانستند و هم غیر قانونی. امام خمینی (ره) در نامه خویش به «علی اکبر محتشمى پور»، وزیر وقت کشور جمهوری اسلامی در حرمت فعالیت نهضت آزادی نوشت: «در موضوع نهضت به اصطلاح آزادى مسائل فراوانى است که بررسى آن محتاج به وقت زیاد است. آنچه باید اجمالًا گفت آن است که پرونده این نهضت و همین طور عملکرد آن در دولتِ موقتِ اولِ انقلاب شهادت مى‏دهد که نهضت به اصطلاح آزادى طرفدار جدى وابستگى کشور ایران به امریکا است، و در این باره از هیچ کوششى فروگذار نکرده است؛ ... در هر صورت، به حسب این پرونده‏هاى قطور و نیز ملاقاتهاى مکرر اعضاى نهضت، چه در منازل خودشان و چه در سفارت امریکا و به حسب آنچه من مشاهده کردم از انحرافات آنها، که اگر خداى متعال عنایت نفرموده بود و مدتى در حکومت موقت باقى مانده بودند ملتهاى مظلوم بویژه ملت عزیز ما اکنون در زیر چنگال امریکا و مستشاران او دست و پا مى‏زدند و اسلام عزیز چنان سیلى از این ستمکاران مى‏خورد که قرنها سر بلند نمى‏کرد، و به حسب امور بسیار دیگر، نهضت به اصطلاح آزادى صلاحیت براى هیچ امرى از امور دولتى یا قانونگذارى یا قضایى را ندارند؛ و ضرر آنها، به اعتبار آنکه متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را منحرف خواهند کرد و نیز با دخالت بیمورد در تفسیر قرآن کریم و احادیث شریفه و تأویلهاى جاهلانه موجب فساد عظیم ممکن است بشوند، از ضرر گروهکهاى دیگر، حتى منافقین این فرزندان عزیز مهندس بازرگان، بیشتر و بالاتر است.


«نهضت آزادى» و افراد آن از اسلام اطلاعى ندارند و با فقه اسلامى آشنا نیستند. ... نتیجه آنکه نهضت به اصطلاح آزادى و افراد آن چون موجب گمراهى بسیارى از کسانى که بى‏اطلاع از مقاصد شوم آنان هستند مى‏گردند، باید با آنها برخورد قاطعانه شود.». (خبرگزاری «شبستان»، سرویس سیاسی- 11/3/1390)


«علی مطهری» توجه نکرده است که با تطهیر این جریان ضد فقاهتی چه ضربه مهلکی به بدنه های فکری اجتماع مسلمین وارد می شود، وی احتساب نکرده جریان «نهضت آزادی» که هم اکنون علی رغم غیر قانونی و حرام بودن فعالیت هایش در غالب نیمه زیر زمینی و در دانشگاه ها و محافل نخبگی دیگر بصورت تیمی و سازمانی به جذب و تربیت نیرو برای جریان خویش مشغول است؛ چه ضررات عدیده ای را برای حال و آینده مصالح اسلام همه جهانی و منافع ملی ایران به بار خواهند آورد. مطهری دانسته و به احتمال کم ندانسته در مقابل نصّ صریح ولی فقیه راحل جمهوری اسلامی و ولی امر حاضر (که امر امام راحل ره درباره حرمت فعالیت «نهضت آزادی» را تأیید کرده) موضعگیری کرده است. وی احساس می کند (نعوذ بالله) حُکم امام اشتباه بوده و در صورت زنده بودن علّامه مطهری – رضوان الله تعالی علیه- حضرت روح الله چنین اشتباهی مرتکب نمی شدند.


ب- وا اسفا اینکه «شرق» همان روز و در صفحه 2 خود به نقل از «علی مطهری» درباره مسائل روز کشور می نویسد: «انحرافات فکری و فرهنگی این افراد از آغاز مشخص بود، منتها حمایت همه جانبه برخی علما، باعث شد که برخی حقیقت را نبینند. بعضی از علما بدلیل بغض و کینه ای که از طرف مقابل داشتند، حمایت بیش از اندازه ای از احمدی نژاد کردند و عیب های وی را ندیدند. برخی نظریاتی که رئیس جمهور در مسائل فرهنگی داشت، مشخص بود که حرف های باطلی است و با اسلام سازگاری ندارد. وی از همان آغاز ... و این آقایان اینها را می دیدند، ولی برای اینکه مبادا طرف مقابل تقویت شود، هیچ انتقادی نکردند. متأسفانه، بیشتر احساس بر ما حاکم بود تا عقل ... باید با انصاف و بدون حب و بغض قضاوت کرد. بسیاری از علما و روحانیون به خاطر بغض با آقای هاشمی از این جریان حمایت بیش از حد کردند ...». (روزنامه شرق، ص 2- 11/3/1390) امروز چه کسیست که نداند حمایت بیش از اندازه علّامه متقی و بصیر «مصباح یزدی» از مهمترین عوامل نفوذ «احمدی نژاد» در بدنه های اجتماعی امت مؤمن بوده است؟ امروز چه کسی است که نداند حمایت های ویژه و بی بدیل امام خامنه ای (مدّ ظلّه العالی) باعث پیشبرد اهداف دولت نهم در کوران تخریب و جنگ روانی دوم خردادی ها و تکنوکرات های کارگزران بوده است؟ بگذارید کمی بی پرده سخن گفت. نویسنده حقیر معتقد است تمام اشتباهات فاحش «علی مطهری» در شماره های 1 تا 3 این مرقومه و آنچه آورده نشده در قبال خطای بزرگ وی در شمار 4 و 5 این مرقوم هیچ است. مطهری در روز 11 خرداد 1390 بوسیله روزنامه «شرق» ثابت می کند علی رغم شعارهایش خیلی هم به اوامر ولایت فقیه چشمداشت ندارد، ضمناً  اسلام فقاهتی را نیز به باد نقد و اعتراض می گیرد. براستی مشکلات دولت دهم از ابتدا بود یا اینکه هجمه ی فتن روزگار به سوی رئیس جمهور در سال گذشته ناگهان روند را به هم ریخت. اصولاً مطهری بعنوان یک تحصیلکرده دانشگاهی در چه جایگاهی است که بتواند به افعال و اقوال علمای راستینی چون خمینی ره، خامنه ای دامّت برکاته و مصباح یزدی را هجمه بیاورد. آیا از تطهیر «نهضت آزادی» و اشتباه دانستن فعل دو رهبر انقلاب اسلامی و همزمان تخطئه یاران قم در انتخابات سوم تیر 1384 می توان براحتی عبور کرد؟


مِن حیثُ المجموع تحلیل شخصیتی «علی مطهری» نشان می دهد وی بدلیل آنکه خود را "اَنا رَجُل" می داند تحلیل های بزرگانی چون امام راحل ره در مورد نهضت آزادی، رهبر معظم انقلاب اسلامی در مورد طرح نظارت و آیت الله «محمدتقی مصباح یزدی» در مورد احمدی نژادی هشتاد و چهار را قبول ندارد. او با استمساک به دو شعارِ «آزادی بیان» و «باید منصفانه قضاوت» کرد نوعی نگاه مسامحه گرانه را به نمایش می گذارد که از طرفی گفت او واقعاً به لحاظ جریان شناسانه یک «فرا اطلاح طلب» است. از طرف دیگر با شعارهای ظاهری تبعیت از ولایت فقیه و خود را پیرو پدر نشان دادن و با عضویت رسمی- اداری در فراکسیون اصولگرایی و متقابلاً عمل نابجا و غیر اصولی او را در جریان شناسی سیاسی باید یک «شبه اصولگرا» یا همان «جریان مردود» دانست که خیال برده اند اصولگرایی نه یک عهد الهی و جریان ایمانی که یک جریان سیاسی در مقابل دوم خرداد است که با شعار ولایت پذیری محقق می شود نه عمل. لیکن مطهری هیچیک از اینها نیست او فردیست که خود را وفادار به هاشمی می داند و در تحلیل هایش نسبت به جناب هاشمی واضح است که رئیس مجمع تشخیص را صاحب فقاهت مسلّم اسلامی مخصوصاً در مسائل سیاسی می داند. تکرار صحبت های هاشمی از زبان مطهری مبنی بر اینکه «ما می دانستیم احمدی نژاد فُلان و فُلان است» تأویل تحلیل سط بالاست. و اما به لحاظ فکری و شخصیتی «علی مطهری» در توهم استقلال و حرّیت به سر می برد و خیال می کند با مسامحه کاری وقایع سیاسی را با انصاف قضاوت کرده لذا مصداق بارز شخصیت وی «خود بزرگ بینی در تحلیل سیاسی- اجتماعی» است.

 

اخیراً رهبر حکیم انقلاب اسلامی در دیدار با نمایندگان مجلس هشتم شورای اسلامی بحث مهمی مبنی بر تقوای جمعی و پایش مجموعه های سیاسی- اجتماعی توسط خود را مطرح نمودند که تا حدّی به واژگان «خود کنترلی سازمانی» شباهت داشت. از این منظر به نظر می رسد بعد از 8/ خرداد یکی از آزمون های تقوای جمعی اصولگرایان مجلس پیش آمده باشد. با این تفاسیر باید گفت چون مطهری عملاً اصولگرا نبوده باید از جُرگه فراکسیون اصولگرایی خارج گردد؛ پس: "مجلس هشتم اگر اصولگراست، مطهری را از فراکسیون اصولگرایی اخراج نماید.".

 

پایان پیام/
 

کد خبر 43589

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha