علی مهجور دانشجوی دکترای دین پژوهی، در گفت و گویی با خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان ضمن تذکر به این نکته عبادات نبایستی به عادت مبدل شوند اظهار کرد: بارها تفاوت «نماز خواندن» و «نماز گزاردن» را خواندهایم، شنیدهایم و چه بسا وقتی خواستهایم از نماز سخن بگوییم، بدان متذکر شدهایم؛ اما این موضوع نیز مثل بسیاری از موضوعهای دیگر که دائماً تکرار شدهاند، برای ما آنقدر عادی شده که کمتر ذهن خود را درگیر آن میکنیم.
وی افزود: در کلمات عارفان، عباراتی وجود دارد متضمن این نکته که: «علم، حجابِ اکبر است» چنانچه این نکته در نامهای که امام خمینی (ره) خطاب به فرزندشان، سیداحمد خمینی نوشتهاند نیز آمده است؛ و صد البته این نه ذمّ و کنایتی به علم، بلکه هشدار و بیدارباشی به عالم است. مطالعه در باب مقولاتی که نیازمند تجربهاند بسیار سودمند است، اما اگر سبب شود که مطالعهکننده با دانستن مطالبی دربارة آن موضوع، خود را از تجربه بینیاز ببیند و دیگر وارد عرصه ی عملیِ آن موضوع نشود، مسلماً چنین مطالعهای ناتمام است.
وی در تبیین حجاب بودن علم، با پرداختن به مسئله «توحید» گفت: اگر کسی تمامی کتابهای کلامی و عرفانی را درباره ی توحید و چند و چون اسماء و صفات الهی را بخواند، تنها ذهنش را از این مفاهیم عالی انباشته است؛ پس از مطالعه ی این کتابها، او باید به تفکر و تأمل در باب توحید بپردازد و در تمام لحظات زندگی، خداوند را چنان شاهد و ناظر بر زندگی خود ببیند که فکر اشتباه و گناه نیز در او به وجود نیاید. اکتفا به آن کتابها و بیاعتنایی به سلوک عملی در طریق توحید، از علمِ به آن، حجاب میسازد.
وی با بیان این مقدمه و تبیین اصل نائل شدن به سلوک عملی، عنوان کرد: اگر با این مقدمه به سراغ نماز بیاییم و بر تمایز بین نماز خواندن و نماز گزاردن تأکید کنیم، درمییابیم که در موارد بسیاری، نماز خواندن حجابی برای انسانِ نمازخوان میسازد که او را از نماز گزاردن بازمیدارد. در واقع، نماز خواندن، شرط لازم نماز گزاردن است، اما شرط کافی نیست. هنگامی که قرآن کریم، ندای «وَیلٌ للمُصُلِّین» سر میدهد و نمازخوانانی را که دل از یاد خداوند تهی ساختهاند و به ریا و خودنمایی، سجاده آلودهاند و احسان را منع کردهاند تحذیر میکند، روشن است که برای انسان مسلمان، کسب شرایط کافی در رسیدن به انجام نمازگزاری، تا چه اندازهای اهمیت دارد.
این کارشناس مرکز تخصصی نماز در ادامه اظهار کرد: در کلمات امامان معصوم (ع) ، مطالب بسیاری درباره ی رستگاری و نجات در زندگی ابدی وجود دارد. این مطالب عمدتاً مؤمنان را به ادای حقوق خداوند و ادای حقوق مردم توصیه میکنند. شرط رستگاری را ادای تمامی این دیون به نحو توأمان ذکر کردهاند؛ از این رو، اخلاق و آداب معاشرت با مردم، که در روایات اسلامی بر آن تأکید شده است، حتماً در کنار ادای حقوق خداوند، مایه ی نجات خواهد بود؛ و از سوی دیگر، انجام عبادات و مناسک شرعی که در اغلب موارد در حوزه ی حقوق الهی قرار دارد، بدون انجام وظایف مؤکد در قبال مردم، اسباب رستگاری را فراهم نخواهد ساخت.
وی افزود: بحث نماز خواندن عمدتاً به دسته ی دوم، یعنی ادای حقوق خداوند مرتبط می شود و از این روی روایاتی که درباره ی نماز به دست ما رسیده است، در برخی مضامین، نماز را شرط قبولیِ سایر اعمال معرفی میکنند: «ان اوَّلَ ما یُحاسب به العَبد الصَّلوه ی إن قُبِلَت قُبِلَ مَاسواها و إن رُدّت رُدَّ مَا سِواهَا.» یعنی نخستين عملي كه از بنده مورد محاسبه قرار مي گيرد نماز است پس اگر نماز قبول شد بقيه اعمال پذيرفته مي شود و اگر رد شد بقيه اعمال نيز پذيرفته نيست. بر اساس چنین روایاتی، در ابتدای امر به نظر میرسد، کسانی که نماز خواندهاند و در هنگام نماز ـ مثلاً ـ شرایط ظاهری و باطنی، اعم از احکام مقدمات، فروع و ارکان نماز و نیز حضور قلب و توجه به عبارات و واژگان را رعایت کردهاند، دیگر لازم نیست نگران سایر اعمالشان باشند و بهشت در انتظار آنان خواهد بود؛ اما از آنجا که باید تمامی روایات را در کنار هم بفهمیم، واضح است که یکی از مهمترین شرایط نمازگزار، تقوای او در تمامی زندگی است. عبارت: «انِّ الصَّلوه ی تَنهَی عَنِ الفَحشَاءِ وَ المُنکَر»، علاوه بر آنکه بیانگر تأثیر نماز بر انسان است، در فحوای خود نماز واقعی را نیز توصیف میکند؛ بر این اساس، نمازی که نمازگزارش از فحشا و منکر احتراز نمیکند، مقبولِ پروردگار نخواهد بود.
مهجور در ادامه سخنان خود خاطر نشان کرد: این نگرش به نماز، سبب خواهد شد که ما از عبادتی که تنها میتواند مایه ی آرامش فردیِ عبادتکننده باشد (که البته باید باشد)، مناسکی را برسازیم که کارکردِ تربیتی نیز داشته باشند. از طریق پایبندیِ جامعه به نماز گزاردن، میتوانیم یکایک افراد را به فضایل اخلاقی رهنمون کنیم. اگر برای نمازگزار مسجل شود که راستگویی، امانتداری، احتراز از غیبت، کینه و سوءظن، خوشاخلاقی و احترام به قانون، شرایط مقبولیت نمازند، مسلماً شیوه ی سلوک او در زندگی، سمت و سوی اخلاقی خواهد یافت.
وی در این راستا با اشاره به اینکه نیازمند معطوف کردن نگاه اخلاقی به نگاه فقهی هستیم، گفت: از گذشته تاکنون، معمولاً وقتی روحانیونِ ما میخواهند مسائل شرعی نماز را بگویند، به بیان مسائل فقهی اکتفا میکنند؛ برای مثال، وقتی مقدمات نماز یا مبطلات نماز بر اساس رسالههای عملیه گفته میشود، باید در ادامه ی آن، از شرایط قبولی نماز نیز سخن بگویند. اگر داشتن طهارت برای نماز خواندن واجب است و جزء شرایط صحت فقهیِ نماز است، قهر نبودن با برادر یا خواهر مؤمن نیز از شرایط مقبولیت نماز عندالله است. توأم کردن توصیههای اخلاقیِ مبتنی بر روایات با احکام فقهیِ برآمده از استفتائات، میتواند گامی عملی در ارتقای اخلاقی و تربیتی جامعه باشد.
این کارشناس تخصصی حوزه نماز در ادامه با ذکر نکته ی دیگری گفت: نکته ای که بسیار شایان توجه است، دگرگون کردن نگرش عوامانه به احکام شرعی است. طرح فروع فقهی جزئی و پیچیده در بین مردم عامی، هرچند ممکن است در موارد بسیار اندک به درد آنها بخورد، اما از سوی دیگر، علاوه بر باریکبین کردن عوام و دادن نگرش وسواسگونه به آنها، موجب خواهد شد هرچه بیشتر توجهشان از لایههای عمیق دینی ـ که نیازمند تربیت است ـ غافل بماند و به لایههای سطحی دین ـ که سهلالوصول است ـ معطوف شود. اصولاً ذهن عوام، در کاوش در باب دین، ذهنی کنجکاو و جویای یقین است. ماجرای خرید گاو در بین مؤمنان بنیاسرائیل که در سوره ی «بقره» آمده، گویای این واقعیت است که مردم دوست دارند مسئولیت تمام افعالشان را به عهده ی خدا یا پیامبر یا امام و یا روحانی بیندازند و همهچیز را از او بپرسند.
وی در خصوص این نکته بسیار مهم تصریح کرد: در مقابلِ مردم، وظیفه ی روحانیان، وادار کردن عامه ی مردم به تفکر و نگرش خردمندانه و مسئولانه است. مردم با انجام موبهموی احکام فقهی گمان میکنند وظیفه ی خود را در برابر شرع انجام دادهاند و گاه این مسئله موجب میشود که از مهمّات اخلاقی مورد توصیه ی دین آنقدر غافل بمانند که شباهت خود به مسلمان واقعی را از دست بدهند و تنها نماز بخوانند و روزه بگیرند! هرقدر ما بتوانیم مردم را در دین اخلاقمدار سازیم، در واقع حسّ مسئولیتپذیری آنها را در مقابل یکدیگر و نیز در مقابل خداوند، تقویت کردهایم. عمل به حکم فقهی، حجیت شرعی را به دست میدهد و عمل به حکم اخلاقی، حجیت وجدانی را برمیسازد. این دو عنصر، نه در مقابلِ هم، که در کنار هم میتوانند مؤمنانی خردمند و نمازگزارانی متخلق را به جامعه تحویل دهند.
پایان پیام/
نظر شما