«پرومته در زنجير» اثری جاودانه با درونمایه ظلم ستیزی

خبرگزاری شبستان: «پرومته در زنجیر» اثر آشیل شاعر یونانی قرن پنجم پپیش از میلاد مسیح است که هنوز هم خواندن آن ادمی را شگفت زده می کند و به تامل وا می دارد.

به گزارش خبرنگار کتاب شبستان، «زئوس در عصر آفرینش انسان‌ها، پرومتئوس را برگزید تا همه چیز را به انسان بدهد جز آتش را پرومتئوس مورد اعتماد این کار را کرد و بسیاری از مسائل آدمیان را برطرف کرد او به انسان‌ها عشق می‌ورزید و نمی‌توانست ناراحتی و رنج آن‌ها را ببیند.

به همین علت به دور از چشم زئوس آتش را به انسان داد. وقتی خبر به زئوس رسید او را بر سر قله قاف (درقفقاز) برد و بست و او را به سزای اعمال خود رساند.

هر روز عقابی می‌آمد و جگر او را می‌خورد و شب جگر از نو می‌رویید.

همین موقع بود که پرومتئوس به زئوس گفت: روزی خواهد آمد که پادشاهی و خدایی تو از میان برود و کسی بر تخت تو تکیه زند.

زئوس که از پیش‌گویی‌های او مطمئن بود دائم در پی این بود که از او بپرسد چه کسی، ولی او هرگز پاسخ نمی‌داد تا اینکه این موضوع به وقوع پیوست.

سرانجام هرکول عقاب را کشت و پرومتئوس را آزاد کرد. پرومته در عوض راه بدست آوردن سیب‌های زرین هسپریدس را به او آموخت.»

 آنچه گفته شد خلاصه ای از اطوره پرومته درزنجیر است است که به قلم توانای آشیل تراژدی نیس مشهور یونان باستان نوشته شده است.

این تراژدی روايت تضاد زئوس و پرومته، تضاد خودكامگي و آزادي‌‌طلبي و مبارزه‌اي براي رهايي انسان است تا سرچشمه هنر و صنعت و تمدن بشري شود.

 

به اين ترتيب، تراژدي پرومته در دو عرصه متفاوت به عنوان تراژدي «تحول» و «شدن» تجلي مي‌كند. به همين دليل «آندره بونار» عنوان تفسير و تحليل خود بر تراژدي اشيل را «طغيان پرومته و پيدايش عدالت» نام گذاشت.

 

كتاب حاضر از روايت آندره بونار فرانسوي به فارسي برگردانده شده است. بونار، نويسنده و يونان‌شناس نامدار و استاد دانشگاه لوزان سوييس بود كه روايت‌هايش درباره اساطير و فرهنگ و تمدن يونان باستان، نزد محققان و ادبا و اصحاب تئاتر از شهرت و مقبوليت بسياري برخوردار است.

 

در اين نوشتار، فصلي از كتاب «تراژدي و انسان» آندره بونار نيز با زير عنوان «طغيان پرومته و پيدايش عدالت» كه به تفسير و تحليل اين تراژدي اختصاص دارد، به فارسي برگردانده شده است تا درك و فهم اين درام را آسان‌تر سازد.

 

اشيل در اين تراژدي، شخصيتي را تصوير كرده است كه هم در برابر خودكامگي و بي‌عدالتي زئوس ايستاد و نظير ساير خدايان به چاپلوسي نپرداخت و هم به نجات انسان همت گماشت. از اين رو، پرومته را حامي و دوست‌دار انسان لقب داده‌اند.

 

مي‌توان پرومته را مربي انسان نيز دانست، چرا كه به او امكان داد تا نبوغش را شكوفا سازد. به اين ترتيب «پرومته» نماد نبوغ بشر است و براي مردم روزگاران بعد نماد دادخواهي و ايستادگي در برابر خودكامگي و استبداد به شمار مي‌آيد.

 

بايد در نظر داشت كه اشيل اين تراژادي را كاملا ضدزئوس نوشت، زيرا خداي عدالت‌خواه و ظلم‌ستيز را در برابر او قرار داد. زئوس حاكم خودكامه و مستبدي است كه قدرتش برخاسته از خشونت و زورگويي بود. نفرت پرومته از زئوس در واقع انعكاس نفرت از خودكامگي و استبداد است. اگر اشيل در وجودش چيزي از عصيان خدايي نسبت به بي‌عدالتي و استبداد نداشت، نمي‌توانست پرومته را چنين بيافريند.

 

اين درام عصر باستان مي‌تواند آينه روزگار ما نيز باشد، چرا كه ظلم و بيداد بخش جدايي‌ناپذير از جهان ماست، ويژگي كه همواره روح ظلم‌ستيز بشر را روشن نگه داشته است. همين روح ظلم‌ستيز سبب شد كه تاكنون نمايشنامه اين اثر بارها بر صحنه تئاتر رود و ترجمه‌هاي مختلف اثر مدام تجديد چاپ شوند.

 

چاپ نخست كتاب «پرومته در زنجير، همراه با تحليل و تفسير آندره بونار» با ترجمه محمدعلي اميري در شمارگان 1100 نسخه، 82 صفحه  منتشر شده است.

 پایان پیام/

کد خبر 434172

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha