چگونگی احیاء تفکر دینی در عرصه فردی و اجتماعی

خبرگزاری شبستان: استاد دانشگاه آزاد اسلامی کرج در همایشی با عنوان احیاء تفکر دینی اظهار کرد: انقلاب اسلامی آمد تا بعد از سال ها جلو تفکر مرجئه گونه را بگیرد و تفکر دینی را نه با داد و فریاد بلکه با عمل در سطح جهانی مطرح سازد .

به گزارش خبرگزاری شبستان از البرز، حجت الاسلام هوشمند، استاد دانشگاه آزاد اسلامی کرج در همایش انجمن علمی دانشجویان دانشکده الهیات این دانشگاه در خصوص احیاء تفکر دینی در عصر امروز گفت: پاسخ این پرسش را شهید مطهری (ره) در کتاب ده گفتارش بدین شکل می دهند که این رابطه دو سویه و دو طرفه است. یعنی هم ما بوسیله دین و با دینداری زنده می شویم و هم لازم است کسانی تفکر دینی را احیاء کنند البته منظور از احیاء تفکر دینی این نیست که دین نیازمند ما باشد تا آن را احیاء کنیم و بدون کمک ما خودش ناتوان است، خیر دین زنده و کامل است و خداوند آن را برای تضمین سعادت انسان قرار داده است چه انسان ها بدان متمسک شوند و چه متمسک نشوند بلکه منظور این است که ما برای این که خودمان و دیگر انسان ها بتوانیم بهتر از احکام و تعالیم دین بهره مند شویم باید از طریق بیان صحیح و کامل دین و انتقال احکامش به مردم در این راه کوشش نمائیم. به همین دلیل است که در برخی ادعیه در مورد وجود مقدس امام زمان (عج) می خوانیم «أین محیی معالم الدین» کجاست احیاء کننده تعالیم دین یا در برخی روایات ائمه (ع) به پیروانشان توصیه می کنند «أحیوا امرنا» امر ما را زنده کنید.

 

وی دومین موضوع را احیاء تفکر دینی خواند و گفت: احیاء تفکر دینی هم در عرصه فردی لازم است و هم در عرصه اجتماعی. منظور از این احیاء در عرصه فردی این است که هر فردی دین را با تمامی ابعاد و احکامش بشناسد و بعه وسیله سرلوحه قرار دادن فرامینش خود را از هر چه بیشتر از نظر روحی زنده نگاه داشته و تقویت نماید. اما در عرصه اجتماعی چگونه می توان دست به چنین احیائی زد؟ لازمه این احیاء در عرصه اجتماعی شناخت جهان و مکاتب غالبی است که در آن حاکمند. یک شناخت دقیق و واقع بینانه نسبت به تفکرات حاکم بر انسان های موجود در این دوره و زمان و تحلیل صحیح از مکتب فکری ای که آنها را متأثر می سازد.

 

به گفته این استاد دانشگاه، ما در عرصه ای زندگی می کنیم که با یک مکتب مادی در عرصه اجتماعی مواجهیم که مفاهیم قدسی و دینی را از عرصه حیات اجتماعی حذف کرده است. محوریت این مکتب انسان است به عنوان یک توده مادی و یک توده سلولی که لازم است برای حیات چند ساله این توده هر کاری می توان انجام داد. محوریت این مکتب انسانی است که در این جهان زندگی می کند و سعادت این جهانش اهمیت دارد و نمی توان و نباید سعادت و رفاه و آسایش این جهان ملموس را با مفاهیم مربوط به جهانی غیر ملموس و نادیده دست خوش تهدید و تغییر قرار داد.

 

وی افزود: مبانی این مکتب اصطلاحاً «این جهانی» است و به مفاهیمی چون رفاه، آزادی، امنیت و دیگر مفاهیم فقط در  حدود این جهان می اندیشد. این مکتب انسان محور یا اومانیسم چندان اهمیتی به عرصه فردی انسان نمی دهد اما در عرصه اجتماعی معتقدند این مفهوم قدسی و دینی نشأت گرفته از عالم غیب نباید سعادتی را که خود برای توده انسانی در نظر می گیرد تهدید و محدود نماید و چون بناست در عرصه اجتماعی بی حد و حصر عمل  نماید پس جهانی می اندیشد و نیز جهانی عمل می کند و چون می خواهد به همه عرصه های حیات بشری دست اندازی کند پس جهانی می اندیشد و خود را نماینده جامعه جهانی معرفی می کند و به دیگر کشورها بیان می کند که باید نگرانی های جامعه جهانی را برطرف کنید در حالی که نظرسنجی در سطح جهانی انجام نشده و منظورشان از نگرانی جامعه جهانی نگرانی تفکری است که خود را جهانی می داند. همانطور که دیدیم در موضوع هسته ای ایران با اینکه حدود 120 کشور غیر متعهد از برنامه هسته ای ایران حمایت کردند اما چند کشور محدود که داعیه این تفکر را دارند به نمایندگی جامعه جهانی ابراز نگرانی کرده و می کنند.

 

وی ادامه داد: جغرافیایی را که برای خود در نظر می گیرد جهانی است و به همین دلیل مدعی است که منابع موجود در زمین و معادن و ثروت های کشورها تنها متعلق به خودشان نیست بلکه متعلق به همه بشریت است. به همین دلیل خود را محق می داند که در مورد مرزهای جغرافیایی کشورهای خاورمیانه اظهار نظر کند و همین طور که گفتند کشورهای خاورمیانه لازم است به 35 کشور تقسیم گردند تا منافع جهانی که آنها مدعی حفظ آن هستند بهتر تضمین و تأمین شود یا نخبه ها و مغزهای کشورها را معتقدند تنها مخصوص آن کشور نیستند بلکه متعلق به همه جهانند و باید از کشور خودشان به کشورهای دارای این تفکر بروند تا در خدمت این تفکر جهانی قرار گیرند.

 

وی تصریح کرد: وقتی مکتبی همه مبانی و انگیزه اش این جهانی شد به طور طبیعی قدرت ایجاد فداکاری و ایثار ندارد لذا شهروند درجه 1 و درجه 2 بوجود می آیند یکسری افرادی پیدا می شوند که برای رفاه و آزادی خود حاضرند رفاه و آزادی دیگران را محدود یا سلب کنند لذا دموکراسی که به دنبال آن هستند دموکراسی است که منافع صاحبان قدرت و سرمایه را بهم نزد جنبش 99 درصدی در مقابل 1 درصدی نتیجه این تفکر و این مبنا قرار دادن انسان است. آن وقت این 1 درصد فربه شده و دارای سرمایه و قدرت و دارای نفوذ بر دیگران به خود اجازه می دهد که خود را جامعه جهانی بنماید و هر مکتبی و هرکسی که در هر جای جهان با این تفکر و نگرش مقابله کند آنها جلویش می ایستند. اگر کسی پیدا شود بگوید اسلام سنگرهای کلیدی جهان را فتح می کند بزرگترین دشمن آنهاست چون جغرافیان آنها را محدود می کند اگر کسی بگوید این تفکر شیطانی است و مخالف انسانیت است و صاحبان این تفکر از بزرگتری شیاطین هستند به هیچ وجه بر نمی تابند.

 

در توضیح تعارضات این مکتب بیان کرد: تعارضات زیادی در این مکتب دیده می شود از طرفی خود را عهده دار بسط دموکراسی می دانند اما هیچ وقت از ملت هایی که می گویند می خواهیم برایشان دموکراسی ببرند نظر سنجی نمی کنند که چه حکومتی را می خواهید یا اصلاً به ما اجازه می دهید حکومت تان را تغییر دهیم یا خیر؟ خود را حافظ منافع انسان می دانند اما با ایجاد مقرراتی چون کاپیتولاسیون میان انسانها تفاوت قائلند و شهروندان خودشان را برتر و بالاتر از شهروندان دیگر می دانند یعنی همان شهروند درجه 1 و درجه 2. حکومت های دست نشانده خود را برآمده از دموکراسی عنوان می کنند اما اگر اکثریت مردم آن کشور بگویند ما این حکومت را نمی خواهیم در اینجا دموکراسی را به خاطر منافع خودشان نمی پذیرند آنگونه که در بحرین یا یمن عمل می کنند. با مبنای اومانیسم و ارزش مدار بودن انسان در این جهان ادعای حقوق بشر  مطرح می کنند اما در عمل حقوق اولیه برخی انسانها را مانند حق حیات به رسمیت نمی شناسند آنگونه که دیدیم آمریکا اولین آزمایش هسته ای خود را بر روی مردم مکزیک انجام و انگلیس اولین آزمایش هسته ای خود را بر روی مردم بومی بیچاره استرالیا انجام دادند و بعد در همان سال ظاهراً 1957 آمریکا نه به شکل آزمایش بلکه بصورت واقعی 250 هزار نفر از مردم ژاپن را در هیروشیما و ناکازاکی از حق حیات محروم نمود. قائلند برخی کشورها بدون نیاز به امضاء ان پی تی برای جامعه جهانی نگرانی و ناراحتی ایجاد نمی کنند و منظورشان کشورهایی است که جزء همان صاحبان ثروت و سرمایه و درجه 1 محسوب می شوند مثل اسرائیل اما برخی کشورها چون تفکرشان را قبول ندارند و رهبری آنها را بر جامعه جهانی نپذیرفته اند حتی بعد از امضاء ان پی تی و بعد از بازرسی های مختلف باز باعث نگرانی جامعه جهانی محسوب می شوند مانند ایران.

 

به گفته حجت الاسلام هوشمند، حال در این شرایط جامعه جهانی اگر یک ایدئولوژی دیگری پیدا شد که مدعی جامعه جهانی بود و با محوریت دین و امور قدسی و غیر حسی جلو انسان محوری آنها ایستاد و تصمیم بر احیاء تفکر دینی در سطح جهانی داشت این ایدئولوژی و مکتب بزرگترین دشمن آنها محسوب می شود. اگر یک ایدئولوژی آمد و گفت ساماندهی به شکل شما را برای انسان قبول ندارم و من به شکل دیگری انسانها را ساماندهی می کنم این بزرگتری تهدید برای آنها محسوب می شود. بنابراین کاری که امام (ره) و انقلاب ما انجام داد شکستن یک تفکر غلط و احیاء تفکر دینی در سطح جهانی بود با محوریت دین و نه انسان. که البته هیچ مکتبی به اندازه مکتب دین و ایدئولوژی های برآمده از دین به ارزش و کرامت انسان معتقد نیست و در حیطه عمل هیچ مکتب غیر الهی نمی تواند به اندازه مکاتب دینی به همه انسان ها ارزش و بزرگی و کرامت بدهد. در مکتب دینی چون دیگر سخن از شهروند درجه 1 و درجه 2 نیست رهبر و امام و رئیس جمهور از حقوقی برابر با کارگر و طبقات ضعیف و مستضعف برخوردارند لذا کرامت همه انسانها با هم مورد احترام است و چون مردم جهان فطرتاً این ارزش و کرامت را درک می کنند و به دنبال آن هستند لذا چندان نیاز به تبلیغ و استفاده از رسانه و ... هم نیست همینکه یک الگوی موفق را ببینند خودشان آرزوی آن را می کنند و مقابل حکومت های خودشان اگر با مبنای انسان محور و تبیعض گر باشند خواهند ایستاد.

 

وی اظهار داشت: به همین دلیل بود که غربی که پس از فروپاشی شوروی نظریه پایان تاریخ را مطرح کرد و گمان می کرد دیگر تمدن رقیبی وجود ندارد و تفکر انسان­محور غرب یکه­تاز خواهد بود بعد از پیروزی انقلاب و تشکیل جمهوری اسلامی در ایران نظریه خود را به «نظریه برخورد تمدن ها» تغییر داد و بحث برخورد تمدن غرب و تمدن اسلام را مطرح کردند. البته سلاح تمدن اسلام و نحوه برخورد تمدن اسلام به عنوان یک مکتب دینی برای احیاء گری هم یک سلاح نرم است و آنچه این تفکر را تا امروز پیش برده سلاح های سخت نبوده بلکه یک تفکر نرم در حیطه جهانی بوده است که مردم کشورهای مختلف از لبنان و عراق و سوریه و افغانستان و مصر تا اندونزی و مالزی و کشورهای آمریکای لاتین مثل ونزوئلا و اکوادور را تحت تأثیر قرار داده است. این معنای همان جمله رهبری معظم انقلاب چند سال قبل است که مضمون فرمایششان این بود که ما توانستیم مفهوم قدرت را در جهان تغییر دهیم وقتی مفهوم قدرت و مؤلفه های قدرت تغییر کرد این قدرت نیاز به آن سلاح ها ندارد.

 

در ادامه با تکرار این پرسش که چه تفکر دینی می تواند احیاء گر باشد تصریح کرد: آیا همین تفکر دینی که ما داریم نقش احیاء گری دارد یا خیر نیاز به احیاء این تفکر وجود دارد؟ اینکه گفته شده دین تریاک جامعه است و مردم را بدون تفکر و در حالت خماری قرار می دهد مربوط به چه تفکر دینی است؟

 

وی با در نظر گرفتن این مهم که آن چه امروز ما میان جوامع اسلامی و دینی و حتی در میان مردم خودمان و برخی به اصطلاح مؤمنین می بینیم این است که نگاهشان به دین به عنوان یک دل خوش کنک و هم چون قرصی آرامش بخش است اظهار کرد: نتیجه این تفکر همین عقب افتادگی ها و تأثیر گذار نبودن در عرصه های مختلف علمی و فرهنگی و ... است.

 

تنها شیعه بودن کافی نیست

استاد و مدرس دانشگاه آزاد اسلامی کرج گفت: برخی به امید شفاعت و با این تفکر که ما مکتب برتر و پیروان بهترین دین و بهترین مذهب هستیم و حتماً هم در سرای آخرت مورد شفاعت پیامبر (ص) و اهل بیت قرار می گیریم حال و حوصله عمل کردن ندارند. این دقیقاً همان تفکری است که در قرن های ابتدایی اسلام از جانب مرجئه بیان می شد که می گفتند نیاز نیست عمل صالح داشته باشی بلکه همین داشتن ایمان و عقیده صحیح کفایت می کند همین که شیعه باشی و ولایت را قبول داشته باشی از دیگران برتر و بهتری و مورد شفاعت قرار می گیری.

 

وی افزود: اما باید دید ائمه (ع) شیعه را چه کسی معرفی کرده اند؟ از نظر آنها شیعه واقعی در نقطه مقابل مرجئه است که ایمان و عمل صالح را توأمان دارد. شیعه کسی است که با عمل به دستورات دین امید شفاعت دارد نه بدون عمل و به صرف تفکر و اعتقاد. شیعه کسی است که هم تفکر اهل بیت (ع) را پذیرفته و آنها را به عنوان پیشوایان دین قبول دارد و هم به توصیه های عملی و کرداری آنها کاملاً اعتقاد داشته و عمل می کند.

 

به گفته این مسئول، انقلاب اسلامی آمد تا بعد از سال ها جلو این تفکر مرجئه گونه را بگیرد و تفکر دینی را نه با داد و فریاد بلکه با عمل در سطح جهانی مطرح سازد و اگر کسی بخواهد در این زمینه کمک کند الزاماً باید در عرصه فردی ابتدا از خودش شروع کند ایمان و عمل را با هم داشته باشد بعد آن را در عرصه اجتماعی دنبال نماید.

 

محقق و پژوهشگر اجتماعی ادامه داد: آن چه که متأسفانه در میان برخی به ظاهر شیعیان در جامعه خودمان نیز دیده می شود خلاف تفکر صحیحی دینی برآمده از مذهب امامیه است. ما در جامعه کسانی را می بینیم که به هیچ یکی از دستورات و فرامین اسلام اهمیت نمی دهند اما شب های قدر و محرم که می شود در مجالس اهل بیت (ع) حاضر می شوند و امید شفاعت دارند مجلس هم که تمام می شود دوباره همان رویه و عمل سابق را پی می گیرند. به روایاتی که می گوید اگر کسی شب قدر بیدار بماند بهشت بر او واجب می شود و گناهانش بخشیده می شود خوب عمل می کنند و به این روایات اعتقاد صد در صد دارند به اینکه اگر کسی یک قطره اشک برای امام حسین (ع) بریزد بهشتی می شود خیلی اعتقاد دارند اما به آیات و روایاتی که توصیه های اخلاقی می کنند، توصیه به حجاب می کنند، توصیه به علم آموزی و کسب فضایل اخلاقی می کنند، توصیه به مبارزه با ربا و ربا خواری و مبارزه با رشوه می کنند، توصیه به زندگی ساده و بی آلایش و به دور از تجملات می کنند، توصیه به امانت داری و دزدی نکردن از کاری که به فرد سپرده شده می کنند و هزاران روایت دیگر عمل نمی کنند. مثل این است که این روایات را اصلاً روایت نمی دانند اما در حقیقت چون به دنبال زندگی راحت و تن پروری هستند هر کاری دوست دارند انجام می دهند و چند روز از سال را صرف می کنند تا آرامش پیدا کنند دوباره سال بعد از نو شروع کنند.

 

وی بیان کرد: این تفکر شبیه همان تفکری است که برخی مسیحیان دارند که برو هر کاری دارد انجام بده بعد هم به کلیسا برو و اعتراف کن، با کشیش صحبت کن تا بخشیده شوی. این تفکر بسیار خطرناک است و امروز بسیاری را به خیال شیعه بودن در دام تفکر مرجئه گونه انداخته است.

 

به گفته این محقق علوم اجتماعی و دینی، همه می دانند که اسلام چقدر به نجات جان انسان ها اهتمام و توجه دارد و چه مجازات های سنگینی برای کسانی که به حق حیات دیگران توجه ندارند در نظر گرفته شده است با این وجود امام (ع) می گویند همان طور که جان دیگر انسان ها مهم است، تفکر آن ها نیز اهمیت دارد و اهمیت تفکر از اهمیت جان به مراتب بیشتر است. این به این دلیل است که اسلام  جسم های خالی از اعتقاد و تفکر را بی ارزش می داند،  چون این بدن را حیوانات نیز دارند و امتیازی برای انسان محسوب نمی شود بلکه اسلام تفکر صحیح الهی و قدسی را دارای ارزش و مورد احترام می شناسد. در روایتی امام حسین (ع) می فرمایند: رسیدگی به یتیم عقلانی و فکری از رسیدگی به یتیم جسمانی مهمتر است.

 

در پایان حجت الاسلام هوشمند تاکید کرد: علی ­رغم اهمیتی که اسلام در مورد رسیدگی به حال یتیمانی که پدر یا مادر از دست داده اند، دارد امام (ع) می فرمایند این خیلی خوب و مهم است اما از آن مهم تر رسیدگی به حال کسانی است که اصلاٌ تفکری ندارند یا تفکرشان از منبع صحیح و چشمه زلالی نشأت نگرفته است.

پایان پیام/

کد خبر 433243

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha