به گزارش خبرگزاری شبستان، آیتالله جوادی آملی در سلسله جلسات درس تفسیر خود در تفسیر آیات 71 تا 74 سوره «زمر» گفت: خداوند در پایان سوره زمر بحث معاد را مطرح کرده است. میفرماید کار خداوند دو قسم است یک سلسله کارهای تکوینی است که دو مرحله دارد یک تقنین (قانو گذاری) و سنت و مرحله دوم اجرای آن. خدای سبحان یک قانون و سنتی دارد و آن قانون را به وسیله مدبرات امر و فرشتگان الهی که مأمور اجرای این کار هستند، انجام میدهد.
آنان چون معصوم هستند مرحله داوری و قضاوت ندارند قضا و قضاوت برای این است که اگر بین قانون و اجرا اختلافی رخ داد قاضی و داوری باشد. بنابراین وقتی که در حوزه اجرا عصمت وجود داشت دیگر قضاوتی در کار نیست چرا که گناهی و عصیانی وجود ندارد و اگر هم قضایی در کار باشد مانند آنچه در مورد انسان بیان شده است نیست.
وی افزود: قسم دوم کارهای الهی کارهایی است که مربوط به انسان و انسانیت است که در آن عصمت راه ندارد و عصیان وجود دارد. این قسم سه مرحله دارد؛ در مرحله اول ذات اقدس اله به وسیله انبیاء قوانین خود را به بشر ابلاغ میکند که این مرحله تقنین است و مرحله دوم اجرای این قوانین توسط انسان است و در نهایت مرحله سوم قضاوت نحوه اجرای قوانین است که داور بین اجرا و تقنین، خود خداوند سبحان است.
این داوری و قضا لازم است چون اگر انسانها معصوم بودند و برابر قانون الهی عمل میکردند و نظیر فرشتگان هیج تخلفی نمیکردند نیاز به محکمه قضا نبود اما وقتی بشر برابر قانون الهی گاهی عمل میکند و گاهی عمل نمیکند داوری لازم است. مطلب دیگر این است که داوری دو قسم است یک داوری محدود و یک داوری مطلق.
داوری محدود در دنیا است و ذات اقدس اله چون سریع الحساب است گاهی اگر کسی در دنیا تخلفی کرد او را تنبیه میکند و اگر کسی کار خوبی کرد پاداش او را میدهد. چنانچه عذاب الهی به انحاء مختلف برای برخی از اقوام به جهت کتمان حق و پیامبران به صورت داوری و قضای محدود خداوند در دنیا ظهور کرد. اما گاهی نیز ممکن است این قضا و داوری محدود بین اشخاص در دنیا اتفاق بیافتد یعنی خداوند وقتی ببیند کسی به دیگری ظلم میکند در همین دنیا بین آنها قضاوت میکند و سزای ظالم را میدهد.
آیتالله جوادی تصریح کرد: اما قضای مطلق و نهایی خداوند در قیامت است که یوم الدین و یوم الجزا است. این جزا دادن بعد از قضاوت و داوری است جزا فرع محکمه است. یعنی وقتی محکمه انجام شد و مشخص شد چه کسی بهشتی و جهنمی است آن وقت موقع جزا است.
در این محکمه گفته میشود خداوند به وسیله انبیاء و رسل خود قوانینش را به بشر ابلاغ کرد اما برخی این قوانین را اجرا نکردند از همین رو فرشتگان جهنم وقتی تبهکاران به سمت جهنم برده میشوند به آنها میگویند آیا قانون الهی به وسیله انبیاء، اولیاء، علما، شاگردان، روحانیون، مبلغین و ... به دست شما نرسید که آنها میگویند بله «أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَبِّكُمْ وَيُنْذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا بَلَى» این آیه نشان میدهد که تقنین و ابلاغی هست و اینها به خاطر کوتاهی در انجام این قوانین قرار است عذاب شوند.
همچنین این آیه و این احتجاج نشان میدهد که رسل و انبیاء شامل انبیاء خاصه و مشخص الهی نیستند چرا که بسیاری از مردم این انبیاء را حتی در زمان حضورشان ندیدند و برای بسیاری از مردم امکان دیدن آنها وجود نداشت لذا منظور از رسل در این آیه چیزی عامتر از پیامبران است و منظور تمام کسانی است که سخنان پیامبران را به مردم ابلاغ میکنند.
وی ادامه داد: همانطور که بارها بیان شد از آیات دو نفخه را میتوان اثبات کرد. نفخه اول که همه از دنیا رخت بر میبندند و به صحنه برزخ میروند وقتی نفخه اول دمیده میشود دیگر هیچ کسی در دنیا زنده نیست همه میمیرند و پایان زندگی دنیوی همه است.
با نفخه دوم همه به صحنه قیامت احضار میشوند. بنابراین هیچ کس نیست که این سه مرحله و این دو نفخه را نداشته باشند یعنی دنیا، برزخ و قیامت. اما مدت زمان این مراحل برای افراد متفاوت است گاهی کسی در دنیا سالیان زیادی زنده نیست و در همان کودکی رخت بر میبندد و گاهی نیز شخصی مانند نوح 1000 سال عمر میکند که 950 سال آن مشغول هدایت مردم است.
صحنه برزخ و قیامت هم همینطور است برای برخی سالیان زیادی طول میکشد و برای برخی مدت آن کم است. مدت زمان قیامت برای برخی بر اساس برخی روایات 50 هزار سال است سالی که هر روز آن به اندازه 50 هزار سال میباشد، این در حالی است که به بیان مبارک حضرت رسول صل الله علیه وآله که فرمود «قسم به کسی که جانم در دست اوست این 50 هزار برای مؤمن به اندازه صلاه مکتوبه است» این مدت برای مومن به اندازه یک نماز چهار رکعتی که حداکثر ده دقیقه است، طول میکشد.
این مفسر قرآن کریم بیان کرد: درهای جهنم همیشه بسته است و این به این منظور نیست که کسی از آنجا فرار نکند چون جهنمیان همه بستهاند و قدرت بیرون رفتن ندارند. آنهایی که در دنیا گرفتار بخل، ضیق نفس، گفتار قبض و بستگی بودند این فشار در زندگی آنهاست و در برزخ به صورت فشار قبر ظهور میکند و در قیامت هم به صورت فشار جنهم ظهور میکند. اینطور نیست که زمین وسیعی باشد و به آنها گفته شود که بروید تا عذاب شوید بلکه در جهنم هم جای آنها تنگ است آنها کنار هم با زنجیر بستهاند و اینگونه عذاب میشوند. این آثار بخل، تنگ نظری و جمع کردن مال و ثروت دنیاست. این است نتیجه در مدار بسته زندگی کردن و به فکر دیگران نبودن.
اما حال بهشتیان نحوی دیگر است آنها وقتی وارد بهشت میشوند میگویند «وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشَاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ؛ آنان به بهشت درآيند و گويند: ستايش خداى را كه در وعدهاش به ما راست گفت و سرزمين بهشت را ميراث ما قرار داد؛ در هر جاى آن كه بخواهيم جاى میگزینیم. پس خوب است پاداش كسانى كه براى خدا كار کردهاند.»
به گزارش پایگاه بین المللی همکاریهای خبری شیعه وی افزود: در قرآن کریم سخن از این است که هر کسی کار خوب کند ما به او پاداش میدهیم، لذا آنهایی که خوفا من النار و یا شوقا الی الجنه در دنیا عمل کردند به بهشت میروند اما آنهایی که حبا لله و شوقا لله که طریقه ابرار است عمل کردند، آنها بهشت را ارث میبرند. آنها خلیفه الله میشوند آنها میفهمند که خود این اعمال نعمت الهی بود که توانستند انجام دهند. لذا خود را صاحب اعمال نمیدانند. وقتی که وارث میشوند یعنی جای مورث مینشینند یعنی کاری که قبلاً خدا انجام میداد به اینها واگذار میشود. اینها مانند دیگر بهشتیان این جایگاه را کسب نکردهاند آنها کوشش کردند که با خداوند پیوند داشته باشند و چون پیوند داشتند و محبت داشتند پس این سزای محبت آنهاست.
پایان پیام/
نظر شما