خبرگزاری شبستان: فرا رسیدن 14 خرداد همه ساله یادآور عروج مردی است که به حق روح خدا بود و درد رفتن او با گذشت 22 سال گویی هنوز برای مردم همچون روز نخست تازه است.
این گذشت سال ها باعث نشده که بر اندیشه خدایی مردی که مردم امامش می خوانند گرد فراموشی و کهنگی بنشیند آنچنان که با گذشت 22 سال هنوز هم می توان با تاملی هرچند کوتاه در گفته ها، نوشته ها و رفتار بی آلایشش که به جای رهبران سیاسی به سالکان راه خدا شبیه بود سردمدار حرکت های جهانی بود آنچنان که در این ماه های اخیر می بینیم چه زیبا آینده نگری ها و پیش بینی هایش محقق شده و جهان اسلام یکصدا در برابر استبداد و استکبار ایستاده است.
در این میان تاکید بیش از حد امام خمینی (ره) برای انس هرچه بیشتر با قرآن و تلاش برای زدودن مهجوریت از این کتاب آسمانی، به تمسک به این حبل الهی ضرورتی دو چندان می بخشد البته نیاز است برای درک و فهم این ضرورت دیدگاه امام راحل درباره قرآن از ابعاد مختلف بررسی شود:
• اهداف و مقاصد نزول قرآن
قرآن یک سفره گستردهای است که همه از آن استفاده میکنند، منتها هر کس به وضعی استفاده میکند.( صحیفه نور، ج 19، ص 84) آن برای رشد جهانیان و نقطه جمع همه مسلمانان بلکه عایله بشری از مقام شامخ احدیت به کشف تام محمدی (ص) تنزل کرد که بشریت را به آنچه باید برسند، برساند. (همان، ج 21، ص170) این صحیفه الهیه، کتاب احیای قلوب به حیات ابدی علم و معارف الهیه است. این کتاب خداست و به شؤون الهیه جل و علا دعوت میکند.( آداب الصلوه، ص 194-193).
اتصال معنویت به مادیات و انعکاس معنویت در همه جهات مادیت از خصوصیات قرآن است که افاضه فرموده است. قرآن در عین حالی که یک کتاب معنوی، عرفانی و آنطوری است که به دست ماها، به خیال ماها، به خیال جبرییل امین هم نمیرسد، در عین حال یک کتابی است که تهذیب اخلاق میکند، استدلال هم میکند، حکومت هم میکند، و وحدت را هم سفارش میکند و قتال را هم سفارش میکند. (صحیفه نور، ج 17، ص 252)
آرمان اصلی وحی ایجاد معرفت برای بشر است
[آرمان اصلی وحی این بوده است که برای بشر معرفت ایجاد کند، معرفت به حق تعالی در راس همه امور این معناست. اگر تزکیه گفته شده و دنبالش تعلیم گفته شده است، برای این است که نفوس تا تزکیه نشوند نمیتوانند، برسند. (صحیفه نور، ج 19، ص 143)] از مقاصد و مطالب آن، دعوت به تهذیب نفوس و تطهیر بواطن از ارجاس طبیعت و تحصیل سعادت و بالجمله، کیفیت سیر و سلوک الی الله است. (آداب الصلوه، ص 186)
قرآن و کتابهای حدیث، که منابع احکام و دستورات اسلام است با رسالههای عملیه که توسط مجتهدین عصر و مراجع نوشته میشود، از لحاظ جامعیت و اثری که در زندگی اجتماعی میتواند داشته باشد به کلی تفاوت دارد نسبت اجتماعیات قرآن با آیات عبادی آن، از نسبت صد به یک هم بیشتر است. (ولایت فقیه، ص50) کتابی است که آدمی باید از اینجا تا آخر دنیا و تا آخر مراتب حرکت بکند، یک همچو کتابی است که هم معنویات انسان را درست میکند و هم حکومت را درست میکند، همه چیز توی قرآن هست.( صحیفه نور، ج 2، ص 34)
ما یک همچو کتابی داریم که مشتمل بر تمام مایحتاج بشر است
قرآن کتاب تعمیر مادیات نیست. همه چیز است. انسان را به تمام ابعاد تربیت میکند، مادیات را در پناه معنویات قبول دارد و مادیات را تبع معنویات قرار میدهد. (صحیفه نور، ج 5، ص 16) ما یک همچو کتابی داریم که مصالح شخصی، مصالح اجتماعی، مصالح سیاسی، کشورداری و همه چیزها در آن هست. (صحیفه نور، ج 18، ص 275) قرآن مشتمل بر تمام معارف است و تمام مایحتاج بشر است. (صحیفه نور، ج 20، ص 82)
قرآن شریف به قدری جامع لطایف و حقایق و سرایر و دقایق توحید است که عقول اهل معرفت در آن حیران میماند. این، اعجاز بزرگ این صحیفه نورانیه آسمانی است، نه فقط حسن ترکیب و لطف بیان و غایت فصاحت و نهایت بلاغت و کیفیت دعوت و اخبار از مغیبات و اِحکام اَحکام و اتقان تنظیم عایله و امثال آن، که هر یک مستقلاً اعجازی فوق طاقت و خارق عادت است. بلکه میتوان گفت این که قرآن شریف معروف به فصاحت شد و این اعجاز در بین سایر معجزات مشهور آفاق شد، برای این بود که در صدر اول اعراب را این تخصص بود و فقط این جهت از اعجاز را درک میکردند و جهات مهمتری که در آن موجود بود و جهت اعجازش بالاتر و پایه ادراکش عالیتر بود اعراب آن زمان درک نکردند. الآن نیز آنهایی که هم افق آنها هستند، جز ترکیبات لفظیه و محسنات بدیعیه و بیانیه چیزی از این لطیفه الهیه ادراک نکنند.( آداب الصلوة، ص 264-263)
• آثار انس با قرآن
تلاوت قرآن در واقع زمانی مطلوب است که در اعماق قلب انسان تأثیر کند و باطن انسان صورت کلام الهی گردد و از مرتبه ملکه به مرتبه تحقق رسد و اشاره به این فرموده آنجا که میفرماید، جوان مؤمن اگر قرائت کند، قرآن در گوشت و خون او وارد شود و این کنایه از آن است که صورت قرآن در قلب مستقر و جایگزین گردد به طوری که خود باطن انسان کلام الله مجید و قرآن حمید گردد به اندازه لیاقت و استعدادش. (چهل حدیث، ص 499)
کسی که خود را عادت داد به قرائت آیات و اسمای الهیه از کتاب تکوین و تدوین الهی، کمکم قلب او صورت ذکری و آیهای به خود گیرد و باطن ذات محقق به ذکر الله و اسم الله و آیت الله شود.
قرآن مثل انسان مى ماند، موجودى است که همه چیز دارد. قرآن سفره اى است که خدا براى همه بشر پهن کرده است هر کس به اندازه اشتهایش از آن مى تواند استفاده کند، اگر مریض نباشد که بى اشتها بشود… مثل این که دنیا هم یک سفره پهنى است که همه استفاده مى کنند، یکى علفش را از آن استفاده مى کند, یکى میوه را از آن استفاده مى کند، ازهمین دنیا هر یک یک طور استفاده دارد; انسان یک طور، حیوان یک طور، انسان در مقام حیوانیت یک طور و هر چه بالاتر برود ازاین سفره پهن الهى که عبارت از وجود است بیشتر استفاده مى کند.
قرآن هم این طورى است، یک سفره پهنى است براى همه, هر کس به اندازه آن اشتهایى که دارد و آن راهى که پیدا بکند به قرآن، استفاده مى کند, استفاده اعلایش را آن مى برد که برایش نازل شده (انما یعرف القرآن من خوطب به) و آن استفاده اعلا مال اوست، لکن نباید ما مأیوس بشویم باید ما هم از این سفره بهره اى برداریم و اولش این است که خیال نکنیم که غیر از این مسائل طبیعى چیز دیگرى نیست در کار و قرآن آمده است براى این که مسائل اجتماعى را بگوید و مسائل طبیعى را بگوید و براى زندگى آمده (زندگى دنیا). این انکار همه نبوات است قرآن آمده است که انسان را انسان کند و همه اینها رسیده است براى همان یک مطلب.
نظر شما