به گزارش خبرنگار سینمایی شبستان، در طول سی و سه دوره برگزاری جشنواره فیلم فجر،کمتر دوره ای بوده که این جشنواره بدون حواشی کوچک و بزرگ یا حرف و حدیث برگزار شود که البته امری طبیعی است چون سینمای ایران محل بحثها و مناقشات و تقابل نظرات مختلف با هم است و این تقریبا غیر ممکن است که بزرگترین و مهمترین جشنواره سینمایی کشور،ب دون حاشیه برگزار شود.
البته هر سال این حواشی متوجه بخشی از جشنواره است و با توجه به آن دوره از جشنواره فجر، شدت و ضعف این حاشیه ها متفاوت است و گاه هم حاشیه کلا به فراموشی سپرده می شود. روزگاری که سینما فلسطین محل نمایش فیلم برای اهالی مطبوعات بود،کوچکی سالن این سینما و نبود جای پارک اتوموبیل در کنار آن از حواشی مهم جشنواره محسوب می شد که این مساله توجه مسئولان جشنواره را جلب کرد و سالن مرکز همایشهای برج میلاد را به عنوان سینمای مطبوعات در نظر گرفتند.البته پس از آن حاشیه هایی مانند سخت بودن عبور و مرور به برج میلاد و کیفیت نامناسب صدا و تصویر سالن مرکز همایشهای برج میلاد به وجود آمد که این دفعه توجه هیچ مسئولی را جلب نکرد و این مشکلات همچنان به قوت خود باقی است.
هر سال البته اصلی ترین حاشیه فجر به فیلمهای حاضر و غایب در این جشنواره بر می گردد.جدا از مساله رسیدن و نرسیدن فیلمها به جشنواره که به ترافیک کار عوامل فنی یا لابراتوارها بر می گردد،مساله همیشگی جشنواره فجر کیفیت فیلمهای به نمایش در آمده است که بخشی از آن به خود فیلم و بخشی از آن به لابی های مطبوعاتی باز می گردد که کارگردان یا دوستان مطبوعاتی کارگردان از قبل برای او ایجاد کرده اند. این ها البته جدا از توقعاتی است که نام و پیشینه کارگردانها در ذهن مخاطبان به جا گذاشته است و گاهی همین توقعات، تاثیر معکوس بر مخاطب می گذارند که نمونه آن را سال گذشته در مواجه با فیلمهای ضعیف از فیلمسازانی بزرگ در جشنواره فجر دیدیم.
امسال هم با اعلام نام فیلمهای سودای سیمرغ و بخش مسابقه فیلمهای اول،دوباره موجهایی دریای سینمای ایران را به تلاطم انداخت.ا ز سویی عده ای از فیلمسازان جوان به نپذیرفته شدن فیلمهایشان در بخش مسابقه فیلهای اول اعتراض داشتند و از سوی دیگر بسیاری از فیلمهای فیلمسازان مطرح هم در جشنوار نبود و در آن میان، بخشی از جامعه مطبوعات هم با همین دستاویز،شروع به انتقادی زود هنگام از جشنواره فیلم فجر کرد.
البته باید خوشحال بود که مطبوعات به عنوان وجدان بیدار جامعه قصد بهتر کردن شرایط را دارند اما مشخص نیست وقتی فیلمی هنوز حتی کاملا آماده نمایش نشده و بالطبع هیچ نمایشی هم نداشته، چگونه از طرف دوستانی با عنوان درخشان،متمایز و برتر توصیف می شود؟شاید باید دلیل این مساله را در لابی هایی دانست که کارگردانان و تهیه کنندگان از پیش با دوستان مطبوعات خود بسته اند و شاید این مطبوعاتی ها از همین حالا نقدهای«مثبت»خود را نیز آماده کرده اند.
البته نگاهی به فیلمهای غایب در جشنواره اسمهای بزرگی را در این میان نشان می دهد. ملانصر الدین به کارگردانی جمال رحمتی، دریا و ماهی پرنده به کارگردانی مهرداد غفارزاده، استراحت مطلق به کار گردانی عبدالرضا کاهانی، دو دوست به کار گردانی اصغر بانکی، مذاکرات مستقیم آقای عبدی به کارگردانی علی شاه حاتمی، جزیره رنگین به کارگردانی خسرو سینایی، شاید یک معجزه به کارگردانی کرامتپور شهسواری، موقت به کارگردانی امیر عزیزی، این سیب هم برای تو به کارگردانی سیروس الوند، ما متهمیم به کارگردانی حامد امرایی و رهبر قنبری، چهار شنبه خون به پا میشود به کارگردانی حامد پارسا، دلم میخواهد به کارگردانی بهمن فرمان آرا، تابو به کارگردانی خسرو معصومی، مردی که اسب شد به کارگردانی امیر حسین ثقفی، مادر قلب اتمی به کارگردانی علی احمدزاده، مثل زندگی به کارگردانی نادر معصومی، قندون جهزیه به کارگردانی علی ملاقلیپور، خبر خاصی نیست به کارگردانی مصطفی شایسته، ۳۶۰ درجه به کارگردانی سام قریبیان، آدم باش به کارگردانی مجید جوانمرد، آوازهای سرزمین من به کارگردانی عباس رافعی، نهنگ عنبر به کارگردانی سامان مقدم و اسب سفید پادشاه به کارگردانی محمد حسین لطیفی از جمله فیلمهای است که که خبر آمادگی حضور آنها در فجر منتشر شده بود اما حالا در هیچکدام از فهرستها نیستند.
البته با افزوده شدن بخش«هنر و تجربه»به مسابقه فیلمهای اول و وجود بخش«خارج از مسابقه»که معمولا پذیرای تعداد زیادی از فیلمها است،همیشه تلاش در زمینه کم کردن نارضایتی ها وجود دارد اما نباید فراموش کرد پیش داوری آفت هر گونه داوری درست است.
تا چند روز دیگر سال تحویل سینمای ایران انجام می شود و نتیجه فعالیت یک ساله سینماگران را خواهیم دید.امید است تیجه این تلاش،در نهایت به نفع سینمای ایران باشد.
پایان پیام/
نظر شما