به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات شبستان ،«ظهور» جزو داستانهایی است که پای ماوراء و روح را به زندگی روزمره میکشاند، اینجا روح شهید است. باورپذیری در این داستانها بسیار سخت اتفاق میافتد و مسئله اینجاست که در «ظهور» با یک داستان علمی تخیلی مواجه نیستیم و حضور روح شهید جزو اعتقادات ماست. برخورد مؤذنی با حضور روح شهید، خیلی واقعگرایانه است و برخلاف نمونههای مشابه، شعاری نیست. چگونگی پذیرش کریمصفایی بر باورپذیری مخاطب هم تأثیرش را میگذارد و این نکته بیشتر به باور مؤذنی برمیگردد که در شخصیت داستاناش ظهور یافته و بعد به مخاطب خودش منتقل میشود. این مسئله برای کسانی که به شکلی اعتقادی و عاطفی درگیر داستان شدهاند و معتقد به موضوع هستند، چنان که دیدهایم و شنیدهایم، در حد یک واقعیت تاریخی و عینی غیرقابل انکار بوده و شاید هم از آن فراتر رفته است.
موذني با توجه به تعداد آثاري كه طي چند سال اخير نوشته و منتشر كرده، به عنوان يك نويسنده حرفه اي، در معناي فني و فرهنگي كلام، شناخته شده است. مؤذني را مي توان يكي از انگشت شمار كساني دانست كه در حوزه ادبيات جنگ، چهره شاخص و درخشاني از خود نشان داده اند. كار و ديدگاه او در قلمرو داستان از اصالت و اقتدار و استقلال سخن مي گويد. بارزترين مشخصه دروني و بيروني داستان ها و رمان هاي مؤذني ناظر بر هويتي مستقل در عرصه فرهنگ مذهبي است. شايد جوهره مذهبي آثار او را از اين ديدگاه بتوان فراتر از انتزاع و حتي تعهدهاي صرف اخلاقي برآورد كرد.
گفتنی است كتاب «ظهور» زندگي سردار شهيد حاج يونس زنگي آبادي فرمانده تيپ امام حسين (ع) از لشكر 41 ثارا را به تصوير ميكشد. نويسنده سعي دارد خواننده را همراه خود به داخل زندگي شهيد بكشاند و لحظه به لحظه همراه شهيد به بيان خاطرات او بپردازد. نويسنده از جانب شهيد مسؤوليت نگارش كتاب را ميپذيرد و در حالي كه شهيد حاج يونس در تمام لحظات همراه نويسنده است، به روستاي زنگي آباد سفر میكند و خودش را در سالها پيشهنگام تولد حاج يونس مييابد. سير وقايع همراه با تفسير و بيان خاطرات گذشته باعث ميشود كه خواننده احساس كند در صحنههای زندگی شهيد حضور داشته است بدين ترتيب، با شرايط زندگی شهيد، محيط خانوادگی وی و روحيات و صفات و خصوصيات فردی اخلاقی و اجتماعی او آشنا شود. فرزندان شهيد به عنوان شاهدان در داستان حضور دارند.
رمان با این جمله شروع می شود:«درست است، خودم هستم، کریم صفایی که با شما در یکی از شبهای آفتابی این روزگار ملاقات کردهام....» ص1
بعد از این جمله، در پانویس آورده شده است که: «ملاقات در شب آفتابی، نوشتة کریم صفایی». پس خط مشی روایی مثل «ملاقات در شب آفتابی» است. کریم صفایی در همان فصل اول با خوانندگان روبرو میشود و از اظهار لطفشان به داستان «ملاقات در شب آفتابی» تشکر میکند. سپس دربارة چگونگی شروع این کتاب توضیح میدهد.
«ظهور» غیر از «کریم صفایی» راویِ دیگری نیز دارد که به پیشنهاد «کریم صفایی» برخی بخشهایی از داستان «یونس زنگیآبادی» (از زمان خواستگاری تا شهادت) را مینویسد: دختری دانشجو به نام «شورا الهی». این هم یک ترفند روایی دیگر مؤذنی است که احساس خوبی به مخاطب میدهد چرا که صفایی یکی از دلایل این کار را این نکته میدانند که: مسلماً همسر شهید یونس زنگیآبادی با یک خانم راحتتر صحبت میکنند تا با من.
روح شهید در «ظهور» حضوری فعال دارد و داستان را در اصل او پیش میبرد. در «ظهور» هم چند داستان با هم پیش میروند. یکی داستان کریم صفایی و سفرش به کرمان و چگونگی نوشتن داستاناش و برخورد با آدمها در زمان حال؛ دیگری زندگی شهید زنگی آبادی از قبل از تولدش تا زمان شهادت.
گفتنی است: «مؤذنی متولد ۱۳۳۷ و دارای لیسانس ادبیات نمایشی است. آثار او شامل داستان کوتاه، رمان، داستان بلند، نمایشنامه و فیلمنامه مي باشد. همچنین در حوزه ساخت فیلم فعالیت دارد. وی از فعالین حوزه ادبیات دفاع مقدس و داراي رویکردی خاص در این زمینه است. از علی مؤذنی تا كنون بيش از پانزده مجموعه داستان و رمان، و بيش از شش مجموعهی فيلمنامه و نمايشنامه منتشر شده است. اغلب آثار موذني با اقبال منتقدان و مخاطبان روبرو شده و جوایزی را نیز کسب کرده است. "كشتي به روايت توفان"، "قاصدك"، "كلاهي از گيسوي من"، "بشارت"، "مسيحايي"، "ظهور" رمان برگزیده در سال ۷۸، "ملاقات در شب آفتابی"، برنده جایزه کتاب سال ۷۶، "دلاویزتر از سبز" یکی از برترین داستانهای شناخته شده در مراسم بیست سال داستان نویسی و "ارتباط ایرانی" رمان تحسین شده از طرف شورای نویسندگان روسیه بوده است.»
لشکر 41 ثارالله کتاب ظهور را منتشر کرده است.
پایان پیام/
نظر شما