به گزارش خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان؛ پروفسور کریستین (یحیی) بونو با حضور در پنجمین دوره مسابقات بینالمللی دانشجویان مسلمان جهان در برج میلاد ضمن شرکت در همایش «وحدت اسلامی؛ چالشها و فرصتها از دیدگاه قرآن» به سخنرانی پیرامون شاخصه اصلی رسیدن به وحدت پرداخت و گفت: امام علی (ع) می فرمایند: «مردم یا شریک دینی تو هستند یا با تو در خلقت و در انسان بودن شریک اند» فلذا از این روایت بر می آید که وحدت بین همه مردم نه تنها وحدت بین ادیان موجود است.
وی افزود: بالاخره در این دوران همه به وحدت دعوت می کنند، چه در وحدت در دین و مذهب چه در سیاست و .... ولی چرا این دعوت ها نمود خروجی نمی یابد؟
وی با طرح سوالاتی بیان کرد: باید نگاه کرد این دعوت به وحدت اصل است یا فرع؟ باید دید وحدت موجود نیست و باید ایجاد شود یا موجود هست و باید مسیر یابد؟ باید دید اصل بر وحدت است یا کثرت؟ باید دید اول کثرت داریم و باید به وحدت برسیم یا وحدت داریم و نباید تفرقه ایجاد کنیم؟
پروفسور بونو در ادامه با بیان اینکه برای رسیدن به وحدت باید آگاهی داشته باشیم و آن آگاهی هم به وسیله عقل به دست میآید گفت: وحدت بشر به شبهات در اندام و دی ان ای نیست، بلکه به داشتن عقل است. این روایت در ابتدای اصول کافی هم آمده است، خداوند در قیامت برای پاداش دادن و عقوبت انسانها به عقل آنها نگاه میکند و وحدت بشر و مسلمانان به میزان عقل و آگاهی آنها است. هر چه عقل بالاتر باشد وحدت بیشتر میشود. فراموش نکنیم دشمن آگاهی و عقل، نفس خود انسان است. ما باید به آن توجه کنیم و قبل از اینکه سایرین را محکوم به عدم وحدت کنیم ببینیم چقدر نفس ما به این مقوله اهمیت میدهد.
وی افزود: خداوند به واسطه عقل دین را آفرید و بدون آن وحدت معنا ندارد و چنانچه آگاهی بالا رود به وحدت می انجامد. دشمن آگاهی و دشمن ترین دشمن برای رسیدن به وحدت، نفس خودمان است که متاسفانه هیچ گاه مورد توجه قرار نمی گیرد. همیشه حواس ها را به به بحث دشمن خارجی معطوف کرده اند در حالی که خودشیفتگی و خودپرستی ریشه اصلی تفرقه افکنی ها است.
وی در ادامه با بیان روایتی بیان کرد: روايتى در اصول كافى آمده كه تأويلپذير است و تأويل آن در شرح اصول كافى صدرالمتألهين شيرازى بيان شده است. از امام ششم، عليهالسلام، نقل شده است كه فرمود: وقتى حضرت آدم آفريده شد، پروردگار عالم به جبرئيل فرمود: به آدم بگو يكى از اين سه را انتخاب كند. آن سه، دين و حيا و عقل است. جبرئيل به محضر آدم آمد و گفت: خدا سه چيز به من داده است تا يكى از آنها را انتخاب كنى! آدم به امين وحى گفت: من عقل را مىخواهم! جبرئيل به عقل گفت: در خدمت آدم باش! و به دين و حيا گفت: شما برگرديد! اما دين و حيا گفتند: ما برنمىگرديم، زيرا خدا به ما دستور داده است كه هر جا عقل بود، با او باشيم. بدين ترتيب، هر دو نزد عقل ماندند.
وی در توضیح این روایت گفت: يعنى هر كس از عقل بهره ببرد، دين و حيا هم در خدمت او قرار مىگيرند و او داراى فرهنگ نورانى و تربيت و ادب مىشود و به دانشمند و حكيمى بزرگ تبديل مىشود. اگر انسانهاى مريض، عقل را به كار بگيرند مىتوانند انسانهايى سالم به معنى واقعى كلمه شوند.
وی ادامه داد: دین نزد خدواند تسلیم شدن است نه اسلام و حیا به معنای بازگشت به وجدان می باشدو ما از سوی خدا دستور داریم همیشه در کنار عقل بمانیم. این سه عنصر همیشه باید در تصمیمات بشر راهگشا باشند چراکه در هدایت عقل صراط مستقیم محقق می شود.
وی در پایان گفت: ما در اسلام تنها یک دعای واجب داریم و عمل به آن نه تنها در روز یک بار، بلکه ده ها بار باید اتفاق بیفتد و این واجب نه تنها برای ما بلکه برای پیامبر (ص) و اهل بیتش نیز است و آن واجب «اهدنا الصراط المستقیم » است.
نظر شما