خبرگزاری شبستان: مبنای انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره)، نظریه حکومت ولایت فقیه است، امام خمینی(ره) قائل به ایجاد حکومت اسلامی در عصر غیبت بودند و این موضوع را در قالب نظریه ولایت فقیه مطرح کردند، برای بررسی این نظریه گفتگویی را با حجت الاسلام ملکی راد، عضو هیات علمی پژوهشکده مهدویت و آینده پژوهی می خوانیم.
چرا جامعه بشری نیاز به قانون و قانون مداری دارد؟
زندگی اجتماعی در ذات و جبلت انسان نهفته است. بر طرف نمودن نیازمندیهای او در حوزه های مختلف اجتماعی و اقتصادی و تجاری و کشاورزی و... او را ملزم میکند تا زندگی اجتماعی داشته باشد. از طرفی انسان ذاتا موجودی امتیاز طلب و انحصارگر است. و در صورت امکان دوست دارد دیگران را به خدمت بگیرد.
ضرورت زندگی اجتماعی از یک طرف و امتیاز طلبی انسان از طرف دیگر، موجب می شود تا در جامعه درگیری و تنازع و تخاصم ایجاد شود. برای بر طرف نمودن چنین درگیریهایی از جامعه بشری، وجود قانون و مجری آن لازم و ضروری است. در طول تاریخ، بشریت با درک چنین ضرورتی، تلاش نموده از طرفی قوانین مورد نیاز خود را مطابق شرایط زمانی و مکانی خویش وضع نماید و از طرف دیگر در صدد برآمده به کمک عقل جمعی خود، به نهادی پناه آورد تا در سایه آن بتواند قوانین مد نظرش را بهدرستی اجراء نماید. این نهاد بسته به شرایط زمانی و مکانی و پیشرفت بشریت، در طول تاریخ متنوع بوده است. وکم کم از سادگی به پیچیدگی رفته و نهادی به نام حکومت را تأسیس نموده است.
مهمترین فلسفه تشکیل حکومت، اجراء قوانین به منظور ایجاد نظم در جوامع انسانی است. زیرا قانون هرچهقدر هم مترقی باشد و با نگاه واقع بینانه تنظیم شود حتی از کتب آسمانی هم استخراج شده باشد، اگر از ضمانت اجرایی لازم برخوردار نباشد برای سامان دادن وضع نابسامان اجتماع مفید نخواهد بود.
بنابراین ضرورت نظام و حکومت در جوامع انسانی از نیازهای بسیار اساسی بشریت است. نبود حکومت و نظام، موجب هرج و مرج و ناامنی در جامعه میشود و در چنین وضعیتی زندگی برای همگان تلخ و ناگوار خواهد شد.
میتوان نتیجه گرفت که اولاً: وجود قوانین برای حیات جامعه انسانی لازم و ضروری است.
ثانیا: به منظور اجرای آن قوانین و هماهنگی میان نهادهای مختلف اجتماعی وجود نهادی چون حکومت ضرورت بیشتری دارد.
نگاه اسلام و سایر ادیان الهی به مسئله حکومت چگونه است؟
در طول حیات بشر مکاتب و ادیان مختلف چه الهی و چه غیر الهی یکی از پیامهای اصلیشان برای بشریت، تنظیم قوانین و مقررات بوده و برای حسن اجرای آنها، نظامها و حکومتهایی را به مردم پیشنهاد نمودهاند و در معرض قضاوتشان قرار دادهاند.
دین اسلام به عنوان آخرین دین الهی، برخوردار از معارف بلند و ارزش ها و قوانین مترقی است. این قوانین در کتاب قرآن و سنت پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) متجلی است. طبعا اجرای قوانین مترقی آن از طرفی به مجریان عادل و متعهد نیاز دارد، و از طرف دیگر وابسته به نظام و حکومتی است که در صدد اجرای آنها بوده باشد. همین امر موجب شد تا رسول گرامی اسلام(ص) بعد از تثبیت دعوت خویش، اولین پایههای حکومت را با آغاز هجرت به مدینه، بنا نهاد و تشکیلات منظمی را به فراخور آن عصر و روزگار به جهانیان عرضه نمود.
بعد از آن حضرت برخی از امامان معصوم(ع) بسته به آمادگی شرایط زمانهشان علاوه بر ولایت باطنی که برای همه شان ثابت است، نظام سیاسی و حکومت را نیز برقرار نمودهاند، مصداق بارز آن حکومت حدود پنج ساله امام امیرالمؤمنین(ع) است.
دیدگاه امام خمینی(ره) در باب حکومت در عصر غیبت چیست؟ به عبارت دیگر از نظر ایشان چه کسی می تواند در دوران غیبت حضرت ولی عصر (عج) زمام امور مردم را در دست بگیرد؟
از دیدگاه امامیه این وظیفه در عصر غیبت، بر عهده عالمان دینی گذاشته شده است. بر این اساس آنان علاوه بر مرجعیت دینی، رسالت اجراء احکام الهی را نیز بر عهده دارند. برای اجرای احکام الهی نظام و حکومت ضروری است.
گرچه برخی از فقهاء در این زمینه تلاش های در خور توجهای را به انجام رساندهاند. اما ایدهای را که حضرت امام خمینی(ره) درباره تأسیس حکومت در انداخت بسیار مورد توجه و اهمیت است. ایشان در راستای تحقق حکومت دینی، ایده جدیدی را فراروی مسلمانان قرار دادند و با تأسیس حکومت اسلامی، نظامهای دیگر از قبیل لیبرال دموکراسی را به چالش کشیدند. وی با تأکید بر ضرورت حکومت در عصر غیبت میگویند:
«اکنون که دوران غیبت امام(ع) پیش آمده و بناست احکام حکومتى اسلام باقى بماند و استمرار پیدا کند و هرج و مرج روا نیست، تشکیل حکومت لازم مىآید. عقل هم به ما حکم مىکند که تشکیلات لازم است تا اگر به ما هجوم آوردند بتوانیم جلوگیرى کنیم؛ اگر به نوامیس مسلمین تهاجم کردند، دفاع کنیم. شرع مقدس هم دستور داده که باید همیشه در برابر اشخاصى که مىخواهند به شما تجاوز کنند براى دفاع آماده باشید. براى جلوگیرى از تعدیات افراد نسبت به یکدیگر هم حکومت و دستگاه قضایى و اجرایى لازم است. چون این امور به خودى خود صورت نمىگیرد، باید حکومت تشکیل داد. چون تشکیل حکومت و اداره جامعه بودجه و مالیات مىخواهد، شارع مقدس بودجه و انواع مالیاتش را نیز تعیین نموده است؛ مانند خراجات، خمس، زکات و غیره. ... آن خاصیت حکومتى را که از صدر اسلام تا زمان حضرت صاحب(ع) موجود بود براى بعد از غیبت هم قرار داده است. این خاصیت که عبارت از علم به قانون و عدالت باشد در عده بیشمارى از فقهاى عصر ما موجود است.» (امام خمینی، حکومت اسلامی، ص49-50.)
امام خمینی(ره) چه جایگاهی را برای حکومت در رسیدن به تربیت صحیح انسان مسلمان قائل است؟
از دیدگاه حضرت امام(ره) هدف غایی حکومت و همه نهادهای مختلف، تربیت انسان و تهذیب اوست. این نکته میز اصلی دیدگاه علوم انسانی اسلامی با علوم انسانی برخواسته از اندیشه اومانیسم و نظامهای سکولار است. زیرا در چنین نظامهایی هدف غایی خود انسان و خواست نفسانی اوست. بنابراین نگاه به غایت خلقت انسان که تربیت و تهذیب اوست باید بهصورت یک راهبرد همیشگی مد نظر همه دستاندرکاران تأسیس علوم انسانی اسلامی بهخصوص نهادهای حکومتی بوده باشد. بنابراین از دیدگاه حضرت امام(ره) حکومت در اسلام وسیله است برای تحقق اهداف عالی دیگر و خودش فی نفسه هدف نیست. ایشان با اشاره به این نکته در این زمینه میگویند: «عهدهدار شدن حکومت فى حد ذاته شأن و مقامى نیست؛ بلکه وسیله انجام وظیفه اجراى احکام و برقرارى نظام عادلانه اسلام است. » (امام خمینی، ولایت فقیه، ص 54)
امام خمینی(ره) چه شرایطی را برای کسی که به عنوان حاکم اسلامی منصوب می شود لازم می داند؟
از دیدگاه حضرت امام(ره) حاکم در نظام اسلامی باید از شرایطی برخوردار بوده باشد و هر فردی نمیتواند ولایت و حاکمیت جامعه اسلامی را در دست خود بگیرد. علم و عدالت از مهمترین ویژگیهای حاکم اسلامی از دیدگاه امام خمینی(ره) است. وی با یادآوری این مطلب در این زمینه میگویند: «شرایطى که براى زمامدار ضرورى است، مستقیماً ناشى از طبیعت طرز حکومت اسلامى است. پس از شرایط عامه، مثل عقل و تدبیر، دو شرط اساسى وجود دارد که عبارتند از: 1- علم به قانون؛ 2- عدالت... چون حکومت اسلام حکومت قانون است، براى زمامدار علم به قوانین لازم مىباشد. چنانکه در روایت آمده است. نه فقط براى زمامدار، بلکه براى همه افراد، هر شغل یا وظیفه و مقامى داشته باشند، چنین علمى ضرورت دارد. منتها حاکم باید افضلیت علمى داشته باشد. ائمه ما براى امامت خودشان به همین مطلب استدلال کردند که امام باید فضل بر دیگران داشته باشد... «قانوندانى» و «عدالت» از نظر مسلمانان شرط و رکن اساسى است. .. آنچه مربوط به خلافت است و در زمان رسول اکرم (ص) و ائمه ما (ع) درباره آن صحبت و بحث شده و بین مسلمانان هم مسلّم بوده، این است که حاکم و خلیفه اولًا باید احکام اسلام را بداند، یعنى قانوندان باشد؛ و ثانیاً عدالت داشته از کمال اعتقادى و اخلاقى برخوردار باشد. عقل همین اقتضا را دارد؛ زیرا حکومت اسلامى حکومت قانون است، نه خودسرى و نه حکومت اشخاص بر مردم.» (امام خمینی، حکومت اسلامی، ص 47-48.)
آیا براساس نظریه امام خمینی(ره) می توان گفت که همه اختیارات امام معصوم را ولی فقیه و حاکم اسلامی هم دارد؟
بله، از دید حضرت امام(ره) اختیارات حکومتی معصوم با غیر معصوم تفاوتی ندارد. ایشان با اشاره به این مطلب میگویند: «این توهم که اختیارات حکومتى رسول اکرم(ص) بیشتر از حضرت امیر(ع) بود، یا اختیارات حکومتى حضرت امیر(ع) بیش از فقیه است، باطل و غلط است. البته فضایل حضرت رسول اکرم(ص) بیش از همه عالم است؛ و بعد از ایشان فضایل حضرت امیر(ع) از همه بیشتر است؛ لکن زیادى فضایل معنوى، اختیارات حکومتى را افزایش نمىدهد. همان اختیارات و ولایتى که حضرت رسول و دیگر ائمه صلوات اللَّه علیهم، در تدارک و بسیج سپاه، تعیین ولات و استانداران، گرفتن مالیات و صرف آن در مصالح مسلمانان داشتند، خداوند همان اختیارات را براى حکومت فعلى قرار داده است؛ منتها شخص معینى نیست، روى عنوانِ «عالم عادل» است.»
بنابراین از دید حضرت امام(ره) در عصر غیبت جامعه از جهت نظام و حکومت رها شده نیست. وحاکمى که مىخواهد به وسیله تشکیلات دولت و قدرت آمرانهاى که دارد هدفهاى عالى اسلام را عملى کند، بایستى عالم به قانون و عادل باشد.
پایان پیام/
نظر شما