به گزارش خبرگزاری شبستان، حجت الاسلام و المسلمین ملکی راد، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در یادداشتی به بررسی نگاه نهج البلاغه به مسائل اقتصادی از جمله فقر و استقلال اقتصادی پرداخته است.
از جمله علائم توسعه یک جامعه، رشد و گسترش امور اقتصادی آن است،هنگامی که تولید ناخالص ملی از رشد خوبی برخورددار باشد و سطح فقر و بیکاری پایین بوده و مردم از سطح معیشت و رفاه خوبی برخوردار باشند چنین جامعه ای از رشد و توسعه اقتصادی برخوردار است، در مکتب اسلام به مسأله رشد اقتصادی و گسترش آن و عدالت اقتصادی توجه خاصی شده است بخصوص در کلمات امام امیرالمؤمنین(ع) در موارد متعدد به اهمیت مباحث اقتصادی اشاره رفته است که در این نوشتار به پاره ای از آن سخنان در محورهای ذیل، اشاره می شود.
فقر زدایی:
یکی از پدیده های بسیار زشت اجتماعی و اقتصادی، پدیدهای شوم فقر و ناداری است. افراد فقیر به علت فقر و ناداریشان، قدرت حضور فعّال در اجتماع را نداشته و دچار آفات مختلف می شوند، پاک نمودن چهره جامعه از فقر یکی از رسالت های اساسی دولت اسلامی است. امام امیرالمؤمنین(ع) در ارتباط با تأثیرات منفی فقر می فرماید:
«اَلْفَقْرُ الْمُوتُ الاْکْبَر»[1] فقر مرگ بزرگ است. همچنین می فرماید: «اَلْفَقْرُ فی الْوَطَنِ غُرْبَةٌ»[2] فقر حتی در وطن افراد هم موجب غربت آنان است.
همچنین در مورد آثار منفی فقر میفرماید: «اَلْفَقْرُ یُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ وَ الْمُقِلُّ غَریبٌ فی بَلْدَتِهِ.»[3] «فقر انسان با هوش را در برهان و دلیلاش کُند میسازد و موجب میشود تا انسان فقیر در شهر و دیار خود نیز بیگانه باشد.»
با توجه به کلمات یاد شده باید به اثرات منفی فقر توجه داشت، خصوصا بر حکومت ضروری است تا تدبیری بیاندیشد که بواسطه آن پدیده شوم فقر از اجتماع ریشهکن گردد. زیرا فقر و ناداری موجب مرگ حیات انسانی و معنوی انسانها است و از رشد و گسترش حیات انسانی جلوگیری بعمل میآورد با عنایت به این مطلب امام امیرالمؤمنین(ع) در مقام نصیحت به فرزندش محمد بن حنفیه می فرماید: «یَا بُنَیَّ، إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکَ الْفَقْرَ، فَاسْتَعِذْ بِاللهِ مِنْه، فَإِنَّ الْفَقْرَ مَنْقَصَةٌ لِلدَّینِ، مَدْهَشَةٌ لِلْعَقْلِ، دَاعِیَةٌ لِلْمَقْت»[4] «ای فرزندم از فقر و تهیدستی بر تو هراسناکم، از فقر به خدا پناه ببر که همانان فقر دین انسانرا ناقص و عقل را سوگردان و عامل دشمنی است.»
از دیدگان آن حضرت (ع) سه اثر منفی بسیار مهم بر فقر مترتب است: 1ـ نقصان در دین، 2ـ سرگردانی انسان از جهت عقل، 3ـ عامل دشمنی و اختلاف.
جامعه ای که در آن مردم به دین پشت پا بزنند و دین را در حاشیه قرار دهند بلکه حتی دین را از صحنه اجتماع کنار بگذارند، چنین جامعهای در مسیر رشد معنویت و بدست آوردن کمالات انسانی دچار رکود خواهد شد و این امر بزرگترین ضربه بر پیکر آن جامعه وارد کرده و در واقع چنان جامعه ای از حیات واقعی و انسانی برخوردار نخواهد بود.
از طرف دیگر جامعه ای که در آن مردم از عقلشان بخوبی نتوانند استفاده کنند و به علت سرگردانی عقل، روابط مختلف اجتماعی از روابط سالم و عاقلانه برخوردار نخواهد بود باز چنین جامعه ای حیات واقعی خویش را از دست داده و در واقع جامعه ای مرده است.
و از طرف دیگر جامعه ای که در روابط اجتماعی آن دشمنی و کفر حاکم باشد، باز چنین جامعهای از حیات انسانی برخوردار نبوده و بجای رشد و تعالی در مسیر کمالات انسانی به کینه و دشمنی و عوامل آن پرداخته می شود.
با عنایت به چنین آثار شومی که بر فقر مترتب است بر حکومت اسلامی است که با اجراء برنامههای مناسب و اجراء عدالت اقتصادی و جلوگیری از شکاف عمیق میان فقراء و اغنیاء، رفع و دفع فقر از چهره اجتماع اسلامی را وجهه همّت خویش قرار دهد تا در سایه رفاه نسبی برای همه آحاد جامعه، شاهد رشد و شکوفایی استعدادها و ترقی مردم در مسیر کمالات علمی و اخلاقی باشیم و جامعهای مبرا از منکرات و مفاسد اجتماعی را شاهد باشیم.
استقلال اقتصادی:
یکی از نشانه های رشد یافتگی یک ملت از جهت اقتصادی، استقلال اقتصادی و عدم وابستگی اقتصادی به بیگانگان است، این امر برای حفظ هویت دینی و فرهنگی و سیاسی یک ملت نقش بسیار مهمی را ایفا میکند، زیرا ملتی که از نظر اقتصادی به بیگانگان وابستگی داشته باشد مجبور خواهد بود برطبق خواست و میل آنها روابط مختلف سیاسی و فرهنگی و اقتصادیاش را پیریزی کرده و اجراء نماید و این امر در واقع موجب سقوط و نابودی آن ملت را بدنبال خواهد داشت.
با توجه به اهمیت این مسأله، امام امیرالمؤمنین(ع) به فرزندش امام حسن مجتبی(ع) می فرماید: «وَ حِفْظُ ما فى یَدَیْکَ اَحَبُّ اِلَىَّ مِنْ طَلَبِ ما فى یَدَىْ غَیْرِکَ» [5] «نگهداری آنچه در دستداری پیش من بهتر است از آن که چیزی از دیگران بخواهی.»
یعنی حتی اکتفاء نمودن به امکانات کمتر، بهتر از این است تا انسان دست نیاز به طرف بیگانگان دراز کند، زیرا اکتفا نمودن به امکانات داخلی موجب میشود هم عزت نفس یک ملت باقی بماند و هم موجب استقلال اقتصادی و بدنبال آن استقلال سیاسی و فرهنگی است.
در این راستا بر حکومت اسلامی لازم است که همواره راهکارهای مناسب جهت استقلال اقتصادی را فراهم آورده و از هرگونه وابستگی اقتصادی بشدت پرهیز داشته باشد تا به هویت فرهنگی و استقلال سیاسی ملت آسیبی وارد نیاید.
ایثار و انفاق اقتصادی: مراعات ارزش های دینی و مکتبی، موجب رشد و تعالی جامعه خواهد شد، و با فرهنگ سازی مناسب باید زمینههای رشد و گسترش فضایل اخلاقی را در حوزههای مختلف فراهم آورد و برآنها تأکید ورزید و سعی نمود آنها را بصورت فرهنگ و آداب و رسوم عمومی در آورد.
از جمله این ارزش ها، ایثار و فداکاری اقتصادی و انفاق مال در راه کارهای خیر در شئون مختلف اجتماعی است، در این راستا امام امیرالمؤمنین(ع) در کلماتی چند به ارزش و اهمیت انفاق و صدقه مال اشاره داشته و بر آن تأکید نمودهاند آن حضرت در این زمینه می فرماید: «إِنَّ لِلَّهِ عِبَاداً یَخْتَصُّهُمْ بِالنِّعَمِ لِمَنَافِعِ الْعِبَادِ، فیُقِرُّهَا فِی أَیْدِیهِمْ مَا بَذَلُوهَا، فَإِذَا مَنَعُوهَا نَزَعَهَا مِنْهُمْ، ثُمَّ حَوَّلَهَا إِلَى غَیْرِهِمْ»[6]
خداوند را بندگانی است که برای سود رساندن به دیگران نعمتهای خاصی به آنان بخشیده شده تا آنگاه که دست بخشننده دارند نعمتها را در دستشان باقی میگذارد و هرگاه از بخشش دریغ ورزند نعمتهارا از دستشان گرفته و به دست دیگران خواهد داد.»
بر اساس این دیدگاه، اغنیاء و ثروتمندان به عنوان ابزاری برای دستگیری و کمک رساندن به دیگران معرفی شدهاند که تا زمانیکه نقش خود را در این زمینه ایفاء کنند، نعمتهای آنان استمرار دارد و گرنه سنت الهی، بر سلب نعمتها از آنان استوار است.
آن حضرت (ع) در کلام دیگر راجع به ارزش صدقه و انفاق می فرماید: «الصدقة دَواءٌ مُنْجِعٌ[7] صدقه دادن دارویی ثمر بخش است، حتی از مقدار کم آن نیز نباید دریغ ورزید زیرا: لاَ تَسْتَحِ مِنْ إِعْطَاءِ الْقَلِیلِ، فَإِنَّ الْحِرْمَانَ أَقَلُّ مِنْهُ»[8]
«از بخشش اندک شرم مدار که محروم کردن از آن کمتر است.»
زیرا صدقه دادن اولاً موجب ازدیاد رزق میشود چون دادن صدقه موجب نزول رزق می گردد. چنانچه میفرماید: «استَنْرِلُوا الرِّزْقَ بِالصَّدَقَةِ»[9] روزی خود را با صدقه دادن فرو آورید.
و ثانیا: انفاق و صدقه موجب حفظ ایمان افراد میشود. امام(ع) در این ارتباط می فرماید: «سُوسُوا (شُوبُوا) ایمانَکُمْ بِالصَّدَقَةِ»[10] ایمان خود را با صدقه دادن حفظ کنید و نگه بدارید.
و ثالثا: موجب نابودی و محو گنان میشود، امام (ع) می فرماید: «وَ صَدَقَةُ السِّرِّ فَاِنَّها تُکَفِّرُ الْخَطیئَةَ»»[11] صدقه پنهانی نابود کننده گناهان است.
و رابعا: موجب بازداشتن از مرگ بد میشود، امام(ع) می فرماید: «وَ صَدَقَةُ العلانیة فانّها تَدْفَعُ میتة السُّوءِ»[12] صدقه آشکارا مرگ ناگهان و زشت را باز میدارد.
پی نوشت ها:
[1] . حکمت،163، ص 664 .
[2] . حکمت، 56، ص 636 .
[3] . حکمت شماره 3، ص 624 .
[4] . حکمت شماره 319، ص 706 .
[5] . نامه 31، ص 532 .
[6] . حکمت شماره 425، ص 732 .
[7] . حکمت شماره 7،ص 624 .
[8] . حکمت شماره 67، ص 636 .
[9] . حکمت شماره137، ص 658 .
[10] . حکمت شماره 146، ص 658 .
[11] . خطبه 110، ص 210 .
[12] . خطبه 110، ص 210 .
برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
پایان پیام/
نظر شما