به گزارش خبرگزاری شبستان ازمشهد، آیت الله هادوی تهرانی، عضو کمیته جهانی گفتگوی اسلام و غرب و شوراى عالى مجمع جهانى اهل بیت(ع)، شب گذشته (19آذر) در آخرین روز از همایش آینه آفتاب در مشهد گفت: گاهی اوقات فراوانی جریانات سیاسی، جریانات عقیدتی را به دنبال دارد که آن چنان صحنۀ تاریخ را آشفته می کند که دست یابی به حقیقت برای عده ای بسیار مشکل می شد.
وی افزود: اگر امروزه برای آگاهی از آنچه در گذشته رخ داده به اسناد تاریخی مراجعه کنیم، به مطالبی با گرایش های سیاسی و عقیدتی مختلفی روبه رو می شویم بنابراین در زمان حال هم دستیابی به حقیقت گذشته برای اشخاصی که تسلط کافی به مبانی علمی و منابع اصلی ندارند، کاری بس دشوار است.
وی تصریح کرد: این اختلافات به این دلیل به وجود آمده که هر گروه سعی کرده است تا واقعیات های تاریخی را از منظر خود تفسیر کند به همین دلیل محققین اسلامی باید مراقب باشند تا هنگامی که به یک سند تاریخی برخورد کردند، به سرعت داوری نکنند بلکه به بررسی صحّت آن مطلب در سایر اسناد نیز بپردازند.
آیت الله هادوی تهرانی، با بیان اینکه جریانات سیاسی بعد از پیامبر(ص)، در نهایت به معاویه منتهی شد، اظهار کرد: معاویه پایه های حکومت خود را در زمان خلافت عثمان پی ریزی کرد، تحت سلطه حکومت علی(ع) در نیامد و در زمان امام مجتبی(ع) سلطه اش را گسترش داد.
این استاد حوزه اذعان کرد: معاویه، از یک طرف با ظاهر اسلامی خود و طرح اندیشه هایی که به ظاهر مورد قبول اسلام بود و از طرف دیگر با ایجاد جریانات فکری و عقیدتی خاص، تلاش کرد پایه های حکومتش را تثبیت کند.
رئیس گروه فقه و حقوق شورای برر سی متون وزارت علوم عنوان کرد: بنیان گذار مکتب "جبر"، قبل از "اشعری"، معاویه بود و او با ایجاد تفکر جبری در جامعه اسلامی توانست حکومتش را تثبیت کند.
وی همچنین خاطرنشان کرد: معاویه در مسجد از مردم پرسید: "اگر خدا با انجام کاری مخالف باشد، آیا آن کار انجام می شود؟"، ومردم جواب منفی دادند و معاویه ادامه داد: "پس خواست خداوند بوده که امروز من حاکم شما باشم و آیا می شود با خواست خدا مخالفت کرد؟."و جواب مردم باز هم منفی بود که معاویه اضافه کرد: "پس کسی حق ندارد با حکومت من مخالفت کند."
عضو شوراى عالى مجمع جهانى اهل بیت(ع) با بیان این مطلب که مذهب اشاعره، به مذهب غالب در بین مذاهب اسلامی تبدیل شده است، تصریح کرد: جریان اهل بیت(ع) در مقابل جریان جبر اشعری و جریان تفویظ معتزله، که بر خلاف اشعری بر واگذاری امور به انسان تاکید داشت و البته منقرض شد، راه میانه را مطرح کردند و به تبیین این نکته که اراده و علم الهی وجود دارد اما از نقش اراده انسان کاسته نمی شود، پرداختند.
آیت الله هادوی تهرانی اعلام کرد: مذهب اشعری، ظاهر مقدسی دارد و با ذهن عوام و ساده، سازگار است و سریع مورد پذیرش قرار می گیرد.
این استاد حوزه به وصیت نامه معاویه اشاره کرد و افزود: معاویه در وصیت نامه اش نسبت به تعدادی از شخصیت ها شامل حسین بن علی(ع)، عبدالله بن عمر، فرزند خلیفه دوم و عبدالله بن زبیر ابراز نگرانی کرده بود؛ هم چنین در مورد بودن یا نبودن نام عبدالرحمن بن ابوبکر، فرزند خلیفه اول در وصیت نامه معاویه، اختلافات و نقل های متفاوتی وجود دارد.
وی اضافه کرد: معاویه در این وصیت نامه می گوید: "عبادت عبدالله بن عمر، او را به زمین زده و آنقدر درگیر عبادت است که به حکومت کاری ندارد و بی خطر است؛ حسین بن علی(ع) زیر سلطه شما نخواهد رفت، او مورد احترام مردم است و با او مدارا کنید اما عبدالله بن زبیر حیله گری است که هرجا بتواند به شما ضربه خواهد زد و شما هم هر جا توانستید به او ضربه بزنید و در صورتی که او را به دست آوردید، بکشیدش مگر اینکه خودش امان بخواهد و با شما همکاری کند."
عضو کمیته جهانی گفتگوی اسلام و غرب با بیان اینکه یزید به این وصیت نامه عمل نکرد،ادامه داد: بعد از مرگ معاویه و روی کار آمدن یزید، حسین بن علی(ع) و عبدالله بن زبیر بر علیه یزید قیام کردند.
آیت الله هادوی تهرانی ابراز کرد: حاکم مدینه که از طرف مروان مأمور شده بود تا از امام حسین(ع) و عبدالله بن زبیر بیعت بگیرد، هر دوی آن ها را باهم به یک جلسه دعوت کرد؛ در این جلسه عبدالله بن زبیر با زیرکی سکوت کرد تا امام حسین(ع) صحبت کند و امام حسین(ع) گفت بیعت ما در خلوت برای شما سودی نخواهد داشت و اگر قرار است بیعت کنیم، بهتر است در آشکارا باشد و حاکم مدینه به گمان اینکه آن ها قصد بیعت در آشکارا را دارند جلسه را به پایان می رساند.
این استاد حوزه بیان کرد: بعد از این جلسه عبدالله بن زبیر به همراه برادرش و چند نفر سوارکار مبارز از بیراهه، مدینه را به سمت مکّه ترک می کند.
وی تاکید کرد: امام حسین(ع) نیز مدینه را به سمت مکه ترک می کند اما با این تفاوت که ایشان فرار شبانه از بیراهه را خفت می دانستند و این حرکت به سوی مکه را در روز روشن با خانواده و از راه اصلی انجام دادند که این اقدام، نصیحت اطرافیان را در پی داشت.
رئیس گروه فقه و حقوق شورای برر سی متون وزارت علوم تصریح کزد: امام حسین(ع) در مکه از وضعیت و امنیت خوبی برخوردار بودند و مردم بسیاری به دیدن ایشان می رفتند؛ عبدالله بن زبیر نیز به منزل امام حسین(ع) می آمد تا مردمی که برای دیدن امام(ع) می آمدند، او را هم ببینند و در واقع قصد داشت از طریق جایگاه امام حسین(ع)، جایگاهی برای خودش تهیه کند.
عضو شوراى عالى مجمع جهانى اهل بیت(ع) اذعان کرد: امام (ع)، هشتم ذی الحجه از مکه به سمت عراق حرکت می کنند و برای انجام حج نیز، درنگ نمی کنند و در پاسخ به توصیه اطرافیانشان مبنی بر اینکه در مکه بمانند، می فرمایند: "آنان [یزید و بنی امیه]، حرمت مکه را حفظ نمی کنند".
آیت الله هادوی تهرانی عنوان کرد: داستان جنگ کربلا نصف روز طول کشید و در ظهر روز عاشورا، امام حسین(ع) به همراه مردان خاندان و یارانش در وسط بیابانی به دور از آبادی و مردم به شهادت رسیدند و بازماندگان که زن و بچه بودند به اسارت در آمدند، حادثه ای که امام حسین(ع) به آن آگاهی داشت.
وی به ماجرای عبدالله بن زبیر اشاره کرد و گفت: عبدالله بن زبیر که در مکه باقی ماند، قدرتش را توسعه داد، مکه و سپس کل حجاز و عراق را به دست گرفت؛ او حتی با ایجاد شایعه ای در مصر، که خوارج در آن حضور داشتند، مبنی بر اینکه او نیز از خوارج است، از مصریان بیعت گرفت و گستره حکومتش را از شمال آفریقا تا عراق گسترش داد.
این استاد حوزه با بیان اینکه عبدالله بن زبیر 12 سال حکومت کرد، خاطرنشان کرد: در زمان او دو بار حرمت مکه، که مرکز حکومتش بود، زیر پا گذاشته شد؛ بار اول امویان با منجنیق به طرف مسجد، الحرام که یاران عبدالله بن زبیر در آن پناه برده بودند، آتش پرتاب کردند و کعبه را آتش زدند و عبیدالله تا مرحله شکست پیش رفت اما مرگ یزید و عقب نشینی سربازان اموی، باعث شد تا او به حکومتش ادامه دهد.
رئیس گروه فقه و حقوق شورای برر سی متون وزارت علوم عنوان کرد: بار دوم در زمان عبدالملک مروان حرمت مکه شکسته شد و حجاج بن یوسف ثقفی به مکه حمله و خانه خدا را تخریب کرد که در جریان این درگیری عبدالله کشته شد.
آیت الله هادوی تهرانی با اعلام این مطلب که بازماندگان عبدالله به اشکال مختلف قدرت هایی را در برخی مناطق در دست داشتند، اذعان کرد: در ظاهر به نظر می رسد حرکت عبیدالله بن زبیر از حرکت اما حسین(ع) موفق تر بوده است اما اینگونه نیست.
عضو کمیته جهانی گفتگوی اسلام و غرب خاطرنشان کرد: عبدالله بن زبیر از سنخ یزید و معاویه است و دعوای او با آن ها، دعوای قدرت است؛ او برای حفظ قدرتش از هر وسیله ای استفاده می کرد در حالی که هدف و مسیر حرکت امام حسین(ع)، ارزش ها بود و ایشان حکومت و پیروزی به هر قیمت را نمی خواستند و در هرکجا که مصالح شخصیشان با مصالح اسلام و امت تلاقی پیدا میکرد، ایشان مصالح شخصی را فدای اسلام می کردند.
وی بیان کرد: امام حسین(ع) به خطری که اسلام را تهدید می کرد پی برده و فرموده بودند اگر قرار است امّت، چوپانی مثل یزید داشته باشد، باید با اسلام وداع کرد.
این استاد حوزه گفت: در زمانی که جنگجویان در میدان رزم به بیان فضایل قبایل خود و توهین به دشمن می پرداختند، ایشان با سخنانی فطرت آن ها را بیدار می کرد به طوری که نزدیک به 20 نفر از لشکر امام (ع) را افرادی تشکیل می دادند که به خاطر پول و مقام با لشکر عمر بن سعد برای کشتن امام(ع) به کربلا آمده بودند و این در حالی بود که افرادی که ادعای اسلام را داشتند، نه تنها خود با امام(ع) همراه نشدند، بلکه خاندان خود را هم از همراهی امام حسین (ع) منع کردند.
آیت الله هادوی تهرانی با بیان این که راه رسالت و امامت با خون حسین(ع) ماندگار شد، تاکید کرد: سیاست و عقل امام(ع) الهی است و برخی از تاریخ نویسان مزد به قلم سعی کردند قیام امام(ع) را کم اهمیت تلقی کرده و قیام عبدالله بن زبیر را مهمتر نشان دهند.
عضو کمیته جهانی گفتگوی اسلام و غرب اظهار کرد: یاد امام حسین(ع) باعث تقویت مبارزه انقلابیون، حتی مارکسیست ها در زمان انقلاب اسلامی ایران و هم چنین رشادت سربازان در هشت سال جنگ تحمیلی شد.
پایان پیام/
نظر شما